۲۱-۱۲-۹۶، ۰۴:۱۴ ب.ظ
٨ روز مانده تا بهار
باید به استقبال نوروز برویم.
عصای بی حوصلگی را دور بیانداز،
سقف این دل پریشان را هرکجا چسب بزنی بازهم از جای دیگری اندوه چکه می کند،
خیال را هرچه بیشتر بال و پر بدهی بیشتر زمین گیرت می کند و تو برای همیشه گوشه نشین یک خاطره خواهی شد،
رها کن این ها را. . !
دستانت را بده...
باید به استقبال نوروز برویم
پنجره ها را باز کن بوی عطر بهار می آید
رد پای هر شکوفه ای را که دنبال کنی دنیایی دیگر به رویت باز میشود و لبخند می زند به غصه هایت،
کمی صبر کن دل سرما زده ی ما هم گرم می شود،می تپد دوباره !
آسمان شب هایمان مهتابی می شود،
به یک جایی از زندگی خواهیم رسید که عشق سبب راحتی خوابمان می شود نه بی خوابی های شبانه یمان!
بشکن غصه های قدیمی پنهان دلت را
و
بار دگر آمدن بهار را جشن بگیر،
باید به استقبال نوروز برویم. . .
حاتمه ابراهيم زاده
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...