۲۹-۰۹-۹۱، ۰۳:۵۱ ب.ظ
در افسانه ها آمده است که:
ماه دلداده خورشید است و این هر دو سر بر کار خود دارند.
ماه بر آن است که سحرگاه راه بر خورشید ببندد ، اما همیشه در
خواب میماند و روز فرا میرسد که ماه را در آن راهی نیست.
سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر میکند . ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی
همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره ماه را بیدار میکند و خبر نزدیک شدن خورشید
را به او می دهد . ماه به استقبال خورشید میرود و راز دل میگوید و دلبری میکند و خورشید را از رفتن
باز می دارد . در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش میکنند و عاشقی پیشه
میکنند ، خورشید دیر برمی آید و این شب یلدا نام میگیرد .
به انتظار یک شب بیاد ماندنی می نشینیم . شبی که بهار و تابستان و پاییز به تولد زمستان امده اند.
لحظه به لحظه شبی که به خود میبالد فقط یک دقیقه با شبهای دیگر فرق دارد .
خوشی هایتان به بلندی این شب و غم هایتان به کوتاهی فقط یک دقیقه باشد
شاد باشین