ایران رمان

نسخه‌ی کامل: دفتر شعر صنم (اشعار نو)
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3
« ای صنم بشکن درون معبدت»

دیگر امشب حس تنهایی به من وابسته شد
لب گشودم تا که آهی سر کنم

از عطش لبهای سردم بسته شد
دیگر امشب کوچه ها بیرنگ شد

هرکسی از روبرویم می گذشت
پیکرش خشکید وُ همچون سنگ شد

حس تنهایی به قلبم چیره شد
بوی یاس و مریم و شب بو دگر

سهم شبهایم نبود و جیره شد
آسمان در شب صدایم کردو گفت

ای صنم بشکن درون معبدت
این همه سنگ وُ همه از جنس تو

عابدی ناید به سوی قامتت
گر محمد گر خلیل وُ گرمسیح

بت شکستند و رسالت داشتند
سهم تو در خود شکستن ؛ ریختن

سهم تو با هیچی ات آمیختن
از کسی کُرنش مخواه و خار شو

تیشه بر تو هر که زد ناچار شو
گر کسی از نو بنایت را نهاد

از شکستن بی صدا تکرار شو
ای صنم بشکن که دیگر بهر تو

بتکده یا معبدی بر جا نماند
هیچ کس بهر جمال و قامتت

مدح و وردی از سر خواری نخواند
دیگر امشب حس تنهایی به من وابسته شد

آسمان غرید و بر من شعله زد
ای صنم دنیا ز تو دلخسته شد.


شاعر: صنم میرزا زاده نافع
« تکه سنگی شبیه صنم »

شهامت نداری که باور کنی
در اندوه شب بی صدا مرده ام
و َاز قصه ات تکه ای سنگ را
شبیه " صنم " تا ابد برده ام

شهامت نداری که خاکم کنی
نوشتی مرا در دل ِ قصه ها
همان دختر ِ خفته از زهر سیب
و بیداری اش در پس ِ بوسه ها

ولی "عشق ِ من" مردنم واقعیست!
هدرشد دلت در شب ِ تیره ام
تو محکم بمان و ُمرا دفن کن
که مثل ِ جسد بر خلاء خیره ام

در اوج هراست چرا زل زدی
به سنگی شکسته، تنی نیمه جان
به روحی که از جسم ِ بیمار ِ من
فراری شده ، رفته تا آسمان

شهامت نداری که باور کنی
در اندوه ِ شب بی صدا مرده ام
و از قصه ات تکّه ای سنگ را
شبیه " صنم" تا ابد برده ام

شاعر: صنم میرزا زاده نافع
چو سلام تو شنیدم  ز سلامتی بریدم
صنما هزار آتش،
تو در آن سلام داری.
صنما، به دلنوازی نفسی بگیر دستم
که ز دیدن تو بی‌هوش و ز گفتن تو مستم
صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم
منم و این صنم و عاشقی و باقی عمر
من از او گر بکشی جای دگر می نروم
چو سلام تو شنیدم ز سلامتی بریدم
صنما هزار آتش تو در آن سلام داری
بانو! تبر به دست بگیر انقلاب کـن
هرچه بت است بشکن و جایش صنم بریز
همه عالم صنم چین به حکایت گویند
صنم ماست که در هر خم زلفش چینیست
ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم
صفحات: 1 2 3