اسلام داشتن ومسلمان بودن

[d.ali]

سلام مسلمان ابتدا به تربيت وتزكيه خود مى پردازد سپس اگر دروجودش شايستگى ديدبه اصلاح مردم .اصلاح مردم نيز با رفتار خود تا با گفتارش.متاسفانه يا افراط مى كنيم يا تفريط.
بدحجاب وبى حجاب را يا فاسد ومفسد فى العرض مى بينيم يا متجددو ارمانگرا وروشنفكر.
محجبه را يا اوج ايمان وروشنايى مى بينيم يا چاه ريا وعقب ماندگى وتحجر.
به خدا سوگند هيچ كدام درست نيست. تنها خدا وجود بكر انسانها را مى بيند وقضاوت مىكند.
البته بايد قبول كرد كه براى نظم درجامعه هم بايد به قوانين احترام بگذاريم ،وبين قانون وشرع،شرع دين را برگزينيم

[d.ali]

سلام.
دو كودك ازخاندان رسالت انديشيدند چگونه به پيرمرد بياموزند نحوه وضو گرفتن را كه نه برنجد ونه شان كهنساليش زيرسوال رود .با جدلى كودكانه هركدام مدعى درستى وضوى خود شدند وپيرمرد را قاضى قراردادند.پيرمرد باديدن طريقه درست وضوگرفتن كودكان ،انان را دراغوش كشيد وگفت:انكه غافل است منم ،عزيزانم.
ازكودكان مولا على بايد اموخت.
زنى زانيه را براى اجراى حكم بردند.مولا فرمود تنها كسانى به اين زن سنگ اندازندكه خود مرتكب اين گناه نشده باشند .باكلام مولا ،تنها سه نفر باقي ماندند مولا ودو فرزندش. گويند مولا به عنوان حاكم شرع از گناه زن توبه كار گذشت.

[d.ali]

سلام.
اقايى مى گويد چرا درجامعه ايى كه اين همه فساداقتصادى،بى توجهى به فرهنگ اصيل جامعه و.....است به پوشش مردم كاردارند.اول خودشان را درست كنند بعد ايراد از حجاب بگيرند.
گفتم:دراينكه كاستى خيلى هست شكى نيست امانمى شود به جرم گنهكاربودن ديگرى گنهكارشد.
مى گويد چه ربطى دارد؟بابا مردم مى خواهند اينطورباشند چرا نمى گذارند.
گفتم:يا مواخذه مى كنى يا سوال كدام؟چرا برخى بزرگان به مسايل دينى بى توجهند يا اينكه چرا به ظاهرمردم كار دارند؟اگر از منش بالادست مى پرسي جوابش پيش خودش است كه مثلا توصيه به ازدواج ساده مى گيرد اما در عر وسى فرزندش هرميهمانى مبالغ هنگفت مى پردازند.اگر در مورد حجاب مى پرسي هر كسى بايد جوابگوى دستورات دينش باشد.چون قانون وشرع ما يك راستا دارد پس خواه ناخواه بايد به قانون هم جواب دهد .به قانون ان بالادست هم بايد جواب دهدحالا اگر ان بالادست خودش از قانون فرار مى كند چه بايد كرد؟نمى دانم.قانون ثروت وقدرت ظاهرا از قانون خداقويتر است!اماظاهرا،متوجه شدين ظاهرا.

[d.ali]

سلام.
فردا مى توان به گذشته ايى انديشيد كه دوصف ارايى عجيب روبروى هم قرارگرفت.
دوگروه كه هردو گفتند:لااله الاالله،اشهد ان محمدرسول الله.
يك گروه اهل عيش ونوش وثروت وگوش بستن بر نداى حق طلبى حسين فرزندعلى ،وگروه ديگر اهل راز ونياز باخدا وپاسخ لبيك به فرزندعلى.
گروهى براى فقط كشتن وگرفتن پاداش امدند با اينكه گذشته پر ازافتخار دينى داشتندمانند عمربن سعد.
گروه ديگر براى گذشتن از جان ومال وخانواده امدند،گذشتن براى حقيقت دين اسلام،براى اسلام زنده وپويا ،و بخاطرحسين فرزند على دست ازهمه چيز شستند.
انها جاودانه شدند ياران افسانه ايى اسلام.فردا بازهم انها مى ايند همراه ميليونها صداى لبيك ياحسين.
اما براستى چند درصد از اين لبيكها اگر زمان اقا بود شنيده مى شد؟
مرز مسلمان ومومن بودن يا اسلام اوردن درعاشورا مشخص شد.

[d.ali]

سلام.
امروز تاسوعابود، براى ديدن وشركت دردسته ها ومراسم رفتيد؟
به رفتارها واعمال مردم دقت كردين؟بيرون امدن هركدام به علتى بود،دليل شما چه بود؟
شنيدن شور و نواى حسينى،فرار از تنهايى وغربت خانه،همرنگ با جماعت بودن،نگه داشتن حرمت امام حسين،ديدن پوشش وارايش جنس مخالف،تناول خوراكيهاى مخصوص اين ايام،به رخ كشيدن جمعى كه در انى؟وهزاران دليل ديگر.چرا رفتيد؟
اگر هم نرفته ايد،چرانرفتيد؟تحمل سياهى وگريه وزارى نداشتن ،دوست نداشتن ظاهر وپوشش مردم دراين روز،قبول نداشتن سينه زنى وزنجيرزنى،باورنداشتن عشق به انسانهايى كه سالهاست از حماسه افرينيشان مى گذرد،حل نشدن اينگونه رفتارهادرعصرارتباطات،يا...
عزاداريتان شيواى وجودتان.

[d.ali]

سلام.سلام بر امام مظلوم واهل بيتش.
سلام بر برادران مظلوم وغيورش.

سلام برخواهران صبور وغيرتمندش.

سلام بر ياران وهمراهان وفادارش.
سلام بر همراهان امروز امام مظلوم،سلام برشهدا ومدافعان حرم.
سلام بر مسلمانان ديروز وامروز از حضرت خديجه وعلى ١٣ساله تا مسلمانان امروز در هفت قاره(امريكا،اسيا،افريقا،استراليا،اروپا،اقيانوسيه،قطب جنوب).
ولعنت بر تمامى اسلام اورندگان زبانى ضد اسلام از ابوسفيان ومعاويه ويزيدتا گروه داعش ووهابيان وديگر گروهاى تكفيرى كه برپرچمشان شعار توحيد را نقش بسته اند
انها كه بزرگترين لطمه رابه اسلام زده ومى زنند.
خداوندا مارا مسلمان ومومن به اسلام قراربده.
صاحب زمان عرض تسليت.

[d.ali]

سلام.
مرزبين ايمان وكفرچيست؟منفعت طلبى
گويند ملا نصرالدين به منزلش رفت وديد ميان فرش اتاق را مانند درقابلمه پاره كرده ودراورده اند.!ازهمسرش پرسيد كه چه شده.همسر ساده ملا گفت:امروز پاى موعظه ات درميان مردم نشسته بودم گفتى اگرفرش منزل با نجاست كودك الوده شد بايد ان قسمت را پاره كرد ودورانداخت .من هم همان كار را كردم.
ملا با اشفتگى برسرش كوبيد وگفت:اى زن من براى فرش مردم گفتم نه براى فرش خانه خودم.

[~ MoOn ~]

یکی از اقوام میگفت دوستم لوازم آرایشی میفروشد . میگوید در این ایام محرم بیش از هر وقت دیگری فروش داشته ایم !
چرا ؟! دیروز در خیابان وقتی میدیدم زنی با لاکهای مشکی و موهای مشکی رنگش که کج روی صورتش ریخته و قصد لوندی دارد ، به این فکر میکردم که بخندم یا گریه کنم ؟ برای ضجه های ریاکارانه مداحی که صدایش را خیابان به این بزرگی گرفته گریه کنم ، یا به لبهای سرخ زنی که با ناخن های لاک خورده دستش را برای گرفتن نذری دراز میکند ؟ به چشم چرانی های پسرهای دبیرستانی بخندم یا برای غربت امام حسین در لابلای این اشکهای ریاکارانه بگریم ؟
من میگویم 90 درصد این هایی که در مجلس امام حسین گریه میکنند ، واقعا برای غربت امامشان گریه نمیکنند . بیشتر یاد بدبختی هایشان می افتند .
ما امام حسین را فقط برای حاجاتمان میخواهیم . وقتی مداح در شب عاشورا بلند فریاد میزند :« اگه امشب از امام حسین نخوای کی بخوای ؟ » میتوان ادعا کرد که ما امام را برای خودش میخواهیم ؟ برای خودش و غربتش گریه میکنیم ؟!

[d.ali]

سلام برامام على بن الحسين (ع).
اقا امام سجاددر باب هشتم صحيفه سجاديه مى فرمايند:خداوندا !همانا من به درگاهت پناه مى برم ازانكه صفت زشت حرص بردلم هجوم اورد،پناه مى برم ازتسلط قوه ى غضب،غلبه ى حسد،از كم صبرى وكمى قناعت برحلال،سختگيرى وبدى خلق،اصرار برشهوت نفس اماره واز حميت جاهليت.
واز پيروى هواى نفس ،مخالفت با طريق هدايت،خواب غفلت،اتخاذطريق تكلف،مقدم داشتن باطل برحق،اصرار برمعصيت وگناهان،حقيرشمردن معصيت وبزرگ شمردن طاعت خود.

[d.ali]

سلام
امام سجاد درباب بيستم صحيفه مى فرمايند:
خداوندا!درود فرست برمحمد وال او ومرابياراى به زيور صالحان،ومراجامه ى اهل تقوابپوشان كه بساط عدل ودادرابگسترانم،خشم خود رافرونشانم،خاموش سازم اتش فتنه را وتفرقه ى امت را جمع واختلاف بين مسلمين را اصلاح گردانم،نيكوكارى را فاش واعمال زشت خلق رامستورسازم،باخلق خوشرفتار واسان گيرومتواضع وخوش سيرت وباوقار و نيكوخلق باشم. سبقت گيرم به هرفضل وكمال ،زيادى مال را به مستحقان اعطا كنم،سرزنش راترك كنم،اعطاى به غير مستحق نكنم،سخن بگويم به حق،اگر چه سخت باشد وعمل خيرم را ناچيزشمارم،اگرچه بسيار باشددرقول،وفعل بدم رابسيارشمارم،اگرچه كم باشد.باز اين اوصاف مراتكميل فرمابه دوام طاعت خود،ملازمت با جماعت مسلمين ودورى از اهل بدعت واهل اراى مخترع.