۰۴-۱۰-۹۲، ۰۹:۰۱ ق.ظ
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
آخر عاقبت تام وجری
|
سپاس شده توسط: لیلی ، sadaf ، دختر کدخدا ، setareh ، .fatemeh ، sanaz22 ، maedeh ، yasaman2001 ، زینب سلطان
۲۰-۰۱-۹۳، ۰۳:۳۰ ب.ظ
اهااااااااااااااااا حالا دیگه خیالش راحته پنیر رو میارن در خونه که نشسته داره روزنامه میخونه
مرسی مادرم,دستانش را نوازش میکنم داستانی دارد دستانش
۲۰-۰۱-۹۳، ۰۳:۴۱ ب.ظ
همش دلم برا تام میسوخت
سَر بِه سَر من نَذارید ادمـــــــــــــــــــــآ .... پارتیِم خداستــــــــــــــــــــ ـــــــــــِِِِِ
۲۰-۰۱-۹۳، ۰۵:۳۶ ب.ظ
آخي تام بيچاره
تاحرف عشق ميشه من ميرم/من سخت از اين حرفا دورم/منم يه روزي عاشقي كردم/از وقتي عاشق شدم اينجورم
۰۷-۰۷-۹۳، ۰۸:۲۲ ب.ظ
طفلكي تااااااااااااااااااااااااااااااام
بميرم براااش
می گویند زمان آدم ها را عوض می کند ...
اشتباه نکن زمان حقیقت آدم هارا روشن می سازد ، زمان قیمت رفاقت هارا معلوم می کند، زمان عشق را از هوس جدا می سازد وراستی را از دروغ زمان آدم هارا عوض نمی کند. http://s1.freeupload.ir/i/00038/csy4ho9mexk1.jpg
۰۷-۰۷-۹۳، ۱۰:۵۷ ب.ظ
چه با آرامشم روزنامه میخونه
در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام رمان"بی گناهی در آغوش گناه" http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640 |
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
عکس: عاقبت شکارچی با شکارش، شکار شد! | sadaf | 2 | 141 |
۱۰-۱۰-۹۷، ۰۳:۱۷ ق.ظ آخرین ارسال: دخترشب |
|
عاقبت لقمه ی بزرگتر از دهان خوردن | Mahda | 1 | 154 |
۱۸-۰۳-۹۷، ۰۵:۰۵ ب.ظ آخرین ارسال: نیـایــش |
|
ردیف آخر کلاس | زینب سلطان | 3 | 108 |
۲۵-۰۸-۹۶، ۱۱:۳۵ ب.ظ آخرین ارسال: صنم بانو |