امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
به حساب خود برسید...
#1
کسب و کار: پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد. روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد.

پسرک پرسید: خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید؟

زن پاسخ داد: کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد.

پسرک گفت: خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید، انجام خواهم داد.

زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است.

پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برای تان جارو می کنم. در این صورت شما در یکشنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت. مجددا زن پاسخش منفی بود. پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت، گوشی را گذاشت.

مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری دوست دارم کاری به تو بدهم. پسر جوان جواب داد: نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
:heart::heart:
اینجاشو ننویس خدا میدونه دلتنگشم
دست خودم نیست خدا میدونه دلتنگشم
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان زیبای «ارزیابی خود» صنم بانو 0 198 ۰۷-۱۲-۹۶، ۱۱:۲۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Thumbs Up روی شانه های خود چه چیزهایی حمل می کنید ؟! صنم بانو 1 129 ۲۲-۰۸-۹۶، ۱۱:۵۶ ق.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  !!! مردی که راضی به فروش قلب خود شد !!! !!Tina!! 0 127 ۲۸-۰۶-۹۶، ۰۷:۵۲ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان