امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
++ چوپان و مار ++
#1
[عکس: 07293484047219383351.jpg]

چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد .
چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت :
به گردن ت بزنم یا به لبت ؟
چوپان گفت : آیا سزای خوبی این است ؟
مار گفت : سزای خوبی بدی است
و قرار شد تا از کسی سوال بکنند ، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند .
روباه گفت :
من تا صورت واقعه را نبینم نمی توانم حکم کنم , برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند مار به
استمداد برآمد و روباه گفت :
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان زیبای چوپان . !!Tina!! 2 137 ۱۷-۰۵-۹۶، ۱۱:۳۷ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
Rainbow مار را چگونه باید نوشت؟ taranomi 1 107 ۱۰-۰۵-۹۶، ۱۰:۱۷ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  حکایت چوپان و چوبدستی خانوم معلم 1 264 ۰۴-۰۴-۹۴، ۰۲:۰۷ ب.ظ
آخرین ارسال: ghazaleh

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان