۱۰-۰۶-۹۳، ۰۹:۲۴ ق.ظ
در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام
بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام
رمان"بی گناهی در آغوش گناه"
http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
این دیگه چه مدلشه؟
|
۱۰-۰۶-۹۳، ۰۹:۲۴ ق.ظ
در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام رمان"بی گناهی در آغوش گناه" http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
۱۰-۰۶-۹۳، ۱۰:۱۰ ق.ظ
گناهی اونی که میبینه و حسرت خوردنشو میخوره
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
۱۰-۰۶-۹۳، ۱۰:۱۴ ق.ظ
ای بابا فروشنده اینو بگه دیگه....
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه
۱۰-۰۶-۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ
حالا اون اینو نوشته من اگه بودم به مشت میریختم تو جیبم جلوی چشش میخوردم تا حرسش دراد
میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چتر رو سرت میگیری...
میگی عاشق پرنده ای ولی اونا رو تو قفس زندونی میکنی... توقع داری بقیه نترسن وقتی میگی عاشقشونی؟!؟!؟!
۱۰-۰۶-۹۳، ۰۳:۱۰ ب.ظ
۱۰-۰۶-۹۳، ۰۸:۵۲ ب.ظ
(۱۰-۰۶-۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ)reihoon نوشته: حالا اون اینو نوشته من اگه بودم به مشت میریختم تو جیبم جلوی چشش میخوردم تا حرسش دراداونم وایمیسه بر بر نگات میکنه در ضمت حرص با صاد نه با سین در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام رمان"بی گناهی در آغوش گناه" http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
۱۰-۰۶-۹۳، ۰۸:۵۵ ب.ظ
(۱۰-۰۶-۹۳، ۰۸:۵۲ ب.ظ)yasaman2001 نوشته:(۱۰-۰۶-۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ)reihoon نوشته: حالا اون اینو نوشته من اگه بودم به مشت میریختم تو جیبم جلوی چشش میخوردم تا حرسش دراداونم وایمیسه بر بر نگات میکنه در ضمت حرص با صاد نه با سین ااااااا نه بابا زرنگگگگگ چون من تند تند مینویسم سینم کنار ش هست اینجوری نوشتم مگه من عین تو کندم که همه چی رو با دقت بنویسم یاسی جووووون تازشم هم نگام کرد و اومد دنبالم فرار می کردم
میگی عاشق بارونی ولی وقتی بارون میاد چتر رو سرت میگیری...
میگی عاشق پرنده ای ولی اونا رو تو قفس زندونی میکنی... توقع داری بقیه نترسن وقتی میگی عاشقشونی؟!؟!؟!
۱۰-۰۶-۹۳، ۰۹:۴۷ ب.ظ
(۱۰-۰۶-۹۳، ۰۸:۵۵ ب.ظ)reihoon نوشته:تند نوشتن ملاک نیست درست نوشتن ملاکه در ضمن امتحان کن مطمین باش گیر میفتی(۱۰-۰۶-۹۳، ۰۸:۵۲ ب.ظ)yasaman2001 نوشته:(۱۰-۰۶-۹۳، ۱۱:۲۳ ق.ظ)reihoon نوشته: حالا اون اینو نوشته من اگه بودم به مشت میریختم تو جیبم جلوی چشش میخوردم تا حرسش دراداونم وایمیسه بر بر نگات میکنه در ضمت حرص با صاد نه با سین در میان مردم چشمت نگاهی دیده ام بی گناهی را در آغوش گناهی دیده ام رمان"بی گناهی در آغوش گناه" http://forum.iranroman.com/showthread.php?tid=126640
۱۰-۰۶-۹۳، ۱۰:۱۲ ب.ظ
واااا مگه طلا
طلا هم به اون طلایش میذارن دست بزنی آرامش چیست ؟
نگاه به گذشته و شکر خدا نگاه به اینده و اعتماد به خدا نگاه به اطراف و جستجوی خدا نگاه به درون و دیدن خدا لحظه هایت سر شار از بوی خدا . . . |
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
با این شوخی، با اون شوخی، با «جیمز وب» هم شوخی؟ | صنم بانو | 2 | 624 |
۱۶-۱۱-۱، ۰۱:۲۸ ب.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |
|
دهه ۶۰ این تابلو با تابلوی مونالیزا برابری می کرد !! | صنم بانو | 2 | 184 |
۰۳-۱۱-۱، ۱۲:۲۹ ق.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |
|
این مد شده ؟ | صنم بانو | 1 | 237 |
۲۵-۰۹-۰، ۱۰:۰۵ ق.ظ آخرین ارسال: admin |