امتیاز موضوع:
  • 2 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تلنگر.... | پژمان فروزش راد کاربر انجمن
#21
میگم آ:
اگه من مُردم ......
.
.
.
یه سنگ مشکی بدون رگه، یه دست روشم فقط اسمم (پژمان) باشه ، فامیلی،
شعر، تاریخ تولد و تاریخ انقضا ، هیچی نمیخاد الان هم مد شده آخرش یه( پدرم )
مینویسن یه متر میم رو میکشن تا ته سنگ، هیچی .... هیچی ننویسین ...
(چیه اینطوری دوس دارم)
از بوی گلاب بدم میاد، خودش خوبه ها قاطی میشه بد میشه ،همون آب معدنی کفایت
می کنه ، نگید این آبجو دوست داشت، سنگ قبرش رو با آبجو بشوریمااا ،
نوچ میشه !

آقایون فامیل، به خاطر من سه متر ریش نذارید!حتی ته ریش ،میدونم مدشده حتی
الامکان با کت و شلوار و کراوات بیاید ، ببینمتون حال کنم
خانم های عزیز، علی الخصوص فامیل، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید، باور
کنید چیزی نشده که .... روحیه همه خراب میشه!خدا وکیلی راضی هم نیستم ،حتی
یه قطره .....مُردم، گناه که نکردم!

اگه دیدین گیر نمیدن سنگ لحد رو نزارین زیر سرم سفته اذیت
میکنه همون بالش خودم ....نرمه؛ عربی هم در گوشم نگید یه جوکی چیزی بگید
کسی هم نمیشنوه

مراسم ختم من آخوند هم نیارید مسجد هم نگیرید ،نه وقت مردم رو تلف کنید نه پول
خودتون رو ....همه بفرمایین خونه وسیله ایاب وذهاب هم هست یه موزیک لایت یا
داریوش آهنگ چشم من رو بزارین(اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد) غمگین هم نباشین
بگین بخندین غیبت کنین (فقط مسخره نکنین ) منم همون دور و بر هستم حال میکنم

یه سری عکس آتلیه گرفتم ، خوراک اعلامیه، عکس پرسنلی
نذاریداا، خوب نیفتادم !با لباس اسپورت تو جاده هم عکس دارم بد نیست ....

روی خرما ها پودر نارگیل نریزید، هم شکلش خز میشه، هم
بدمزه میشه! همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده!اصلا
بیخیال خرما ،نون خامه ای بدید خوشمزه تره،همه هم دوسش
دارن ناپلئونی رو خودم خیلی دوست دارم ولی خوردنش مصیبت داره لباس تون کثیف میشه

غذا باقالی پلو با گوشت درست کنید ....اگه میشه ها ....سخته میدونم ولی روحم
شاد میشه

آشناهای دور و غریبه ها که رفتن میتونین وصیت منو
بخونین ،بگین قبل از مرگش بهش الهام شده بود میمیره!
از اون دیالوگ هاست که مو به تن سیخ می کنه هااا !! شایدم ته دلتون یه کم بخندین
که روح من شاد میشه

پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه؟ ترافیکه! آفتابه ،گرمه ، لامصب .....اصلا
از دور به یادم باشین بهتره،دوری و دوستی (دقت کردین همیشه مراسم یا گرمه
در حد کویر لوت یا سرده عین قطب شمال نشد هوا معتدل باشه خوب باشه )
فقط خدا کنه پاییز باشه هوا هم ابری باشه ....عشقولانه شد ها ؛حال کنین.....

هر وقت رفتین باغ ( اون دوست های عوضی خودم رو میگم )یا شمال بیشتر به یادم
باشین (جای دیگه ای هم نرفتیم که بگم ) اگه اتوبان شمال درست شد گاهی هم از
جاده چالوس برین ،حال میده

تو شبکه های اجتماعی ( فیس بوک پلاس تلگرام یا تا اون موقع حتما همش فیلتر میشه
خبر مرگش یه چی دیگه میاد ) من رو بلاک نکنیدگاهی باهاش پست بدید بیاد بالا
جیگر رفیقام کباب شه! یادم باشه پسوردم رو عمومی
اعلام کنم

هی به روحم قسم نخورید ....که ملت بی خودی فحش بدن به من
ای تو روح هرکی قسم بخوره ،اونم چاخان


خوب حالا ..... اشکاتونو پاک کنین هنوز که نمردم ...
گفتم که گفته باشم


همین......
پاسخ
سپاس شده توسط:
#22
هر وقت یهویی برگشتین سمت همدیگه"الان بهش میگن فیس تو فیس"( ما قبلن آ هیچی بهش نمیگفتیم همینطور یهویی برمیگشتیم )دیدین نگاه فیس روبروتون داره میلغزه همه جای صورتتون بدونین میخواد یه چیزی بشنوه ...خوب یه چیزی بهش بگین تا نگاهش رو ندزدیده....
اما اگه یهو نگاهاتون قفل شد تو هم حتی پلک هم نزدید ....نمیخواد هیچی بگین
هرچی تو دلتون بوده ارسال شده ....

نمیدونم تیپاکس داره، بلوتوث داره یاچی

دقت کردین... خیلی سخت چشم برمیدارین از هم....


همین ....‏
پاسخ
سپاس شده توسط:
#23
نمیخوامت.. برو گمشو...دیگه دوستت ندارم.....
میگم آ :


اونایی که معنای افعال معکوس رو میدونن......
مثل
اون برو هایی که معنیِ بمون میده
بمونی که بمونِ خالی نیس
بمونی که ینی عوضی بیا بشین همین جا کنارم ، بغلم کن محکم ، سفت ...

اون نمیخوام هایی که میخوام ها رو فریاد میزنه
اون دوستت ندارم هایی که ینی دوستت دارم دیوونه..... یه میمیرم برات هم تنگش داره ...
اون تنهام بذار هایی که ینی تنها ترینم ، تو فقط تنهام نذار ....

همونا.....همینا.... قاطی کردم آ






همین....



پاسخ
سپاس شده توسط:
#24

نمیدونم باید به تقدیر اعتقاد داشت یا به تقصیر...
اگه همه چی قراره اتفاق بیفته چرا نگرانی ؟ چرا شکایت ؟
چرا ؟؟ واقعا؟
اگه نه ، اگه مقصر خودمونیم ( که من خودم به این اعتقاد دارم ) جای شکایت داره
جای گله ، تاسف ، ای کاش و اگرها
همین جا یقه خودتون رو بگیرید همین جا محاکمه کن
محکمه الهی یه جورایی فرار کردنه
تو این محکمه چیزی رو گردن شیطون نندازید
یه موجود خیالی که پیشنهاد میکنه(لامصب چه پیشنهادهایی هم میکنه ...عوضی)
و تو هم انجام میدی ؛ آره جونِ .... ( عمه که دارین ؟)
اون موقع که تنها میشی، میری زیر بارون ،لب دریا و قدم میزنی
جو گیر میشی تریپ فکر و خیال میزاری یه کم به کارهایی که کردی فکر کن
نمیگم مردونه ( جهت جلوگیری از اعتراض های فمنیستی) مث یه انسان قبول کن
هر چی سرمون میاد خودمون کردیم
حکم این محکمه حبس نیست تبعید نیست یه جورایی قصاصه
اگه زمین خوردی ببین کجا زیر پای کی رو کشیدی
اگه دلت شکست ببین کجا دل کی رو لرزوندی
اگه کچل شدی ببین کجا مخ کی رو خوردی و کچلش کردی
شوخی نمیکنم
این قانون طبیعته ، عمل و عکس العمل
اگه هم به هیچی اعتقاد نداری به تناسخ اعتقاد پیدا کن
احتمالا تو زندگی قبلی یا مصالح بودی یا آجر و دیوار یا .... حالا نمیخوام بگم ها




همین ... چقد حرفیدم ها
پاسخ
سپاس شده توسط:
#25
قافله عمر
"این قافله عمر عجب میگذرد"
آره ؛ این عمر .... زمان که مث یه آهوی گریزپا میره و میره ومیره....
چی میمونه ؟ چی هستیم ؟
کی ؟؟ با منی؟؟
من پژمانم ؛ تشکیل شدم از:
_ مقداری گوشت و پوست و استخون و مو که هنوز نریخته
ولی داره سفید میشه ، چند تا عضو که بیشتر به درد اهدا میخوره به جز قلبم که قبلا اهداش کردم رفته.....

_ مقداری احساسات و عواطف ،کمی بیشتر از بقیه ،که هنوز میتونه یه قطره اشک بشونه گوشه چشمم
_ کمی وجدان که به سختی نگه داشتمش. لا مصب مث ماهی قزل الا لیزه....
_ یه حافظه که بی کردار همیشه یه چیزایی رو گوشه چشمم نمایش میده مث آیکون های رو دسک تاپ....
نه میتونم خوبی ها رو فراموش کنم نه بدیهارو
_ یه روح که اصلا با من هماهنگ نیست، لا مروت همش واسه خودش میره... اکثرأ جسمم یه جاست روحم یه جا
به روح که اعتقاد دارین؟
_در ضمن در خونم خون هیچ عربی جریان نداره ، حتی خوندن اسمم به عربی کاریست بس دشوار!
دینم رو هم انتخاب نکردم ارثی بوده ؛ گرچه خوب میشناسمش برعکس خیلی ها ...
فکر کنم همین دیگه تموم شدم ،ممکنه بعضی ها بگن پرووو هم هستی یا حتی....

دقت کردین تقریبا" هیچی نیستیم آ.........

همین دیگه.....

پاسخ
سپاس شده توسط:
#26
یه لحظه فکر کنید ...الان یه کاسه گوجه سبز ترش ششششش با نمک یا آلبالو ترش و نمک زدین دمش هم گرفته شده هاحتی میتونین به چاقاله بادوم نوبر ریز هم فکر کنید...انتهای فک تون درد گرفت ؟ نه !بزاق دهنتون یههویی ترشح میکنه حتی دارین مزه شو حس میکنین، نه؟ همش تو مغزتونه، باز سازی ذهن تونه آره....امان از اون موقع که این ذهن لعنتی یه چیزایی رو یادتون میاره
که.......درد انتهای فک میشه درد انتهای قلب و ضربان اضافی و دلتنگی مزمن
هوس نکنید اگه ویار ندارید.....
همین.....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#27
ز دست دیده و دل هر دو فریاد ....

میگم آ :

خوب دل که وضعش معلومه
دله دیگه منطق که نداره حرف هم گوش نمیکنه
حالا بماند که خوش سلیقه اس ، دیوونه اس و اینا
اما این دیده همون چشم خودمون و میگم
این چشم فقط واسه دیدن نیست که ...
بعضی وقتها حرف میزنه مثل بلبل
فقط کافیه همون موقع بعد از فیس تو فی، چشم تو چشم هم بشین ...
چند ثانیه کافیه تا همه حرفهای دلتون رو منتقل کنه
لامصب انگار بلوتوث میکنه
آخه بعضی حرفها گفتنش سخته تازه وقتی میگی باید ثابت کنی قسم بخوری
اما حرفی که چشم میگه قسم نمیخواد دروغ نداره
تو اون سکوت چند ثانیه ای ......

همین دیگه ...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#28


میگم آ :

من هر شب دیر میخوابم ...تقریبا

همش منتظرم

یه شب مهتاب

ماه بیاد تو خواب

منو ببره کوچه به کوچه

باغ انگوری، بــاغ آلوچــــــــــه

دره به دره، صحرا به صحرا

اون جا که شبا، پشت بیشه هـــــا؛ یه پری میاد؛ ترسون و لــرزون، پاشو می ذاره

تو آب چشمــه، شونــــه می کنه موی پریشـون

اما نمیاد که لا مصب......

نه تو کوچه، نه توخواب....

خود شاملو هم نمیاد بگه بخواب بابا شوخی کردم یه چی گفتم حالا....

کدوم باغ ....کدوم انگور .....کدوم پری ....

بخواب خبرت، صب شد

همین دیگه....

پاسخ
سپاس شده توسط:
#29
میگم آ :
واقعا این روح بدون جسم تو اون دنیا به
چه دردی میخوره

فکر کن دوتا روح به هم نزدیک شن
بعد یهو از هم رد بشن....
نه حسی .... نه برخوردی .....
کمرنگ و مات واحتمالا یخ.....
فکر کن به بوسه ای که مزه لبهاشو نچشی
فکر کن چشمی که نتونه چشمهاشو ببینه
فکر کن نتونی زیر نرمه گوشش بهش بگی دوستت دارم
فکر کن عطر تنش رو نتونی استشمام کنی
فکر کن نتونی لمس کنی بدن مثل بلورشو
فقط فکر کن.... ولمون کن بابا
واقعا هر کدوم از این حس های ما اگه نبود ...
اگه نباشه ...
دنیای بدون حس ........بوس و بغل
من که، یک از این نقد رو به هزار نسیه نمیدم....
همین.....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#30
"بعدها"
باید ها و نباید های "بعدها"
1- سعی کنید برای تفریح وگردش فقط به یکجا بروید تا "بعدها" همون
جا رو منطقه ممنوعه اعلام و از نزدیکی به آن محل خودداری کنید در غیر
اینصورت به هر جا که بروید هر گوشه و کنارخاطره ای خفته که بیدار
شدنش مرگ حتمی را به دنبال خواهد داشت

2-بخواهید اصلا عطر مخصوصاٌ عطرهای با رایحه ماندگار (برندهای معروف)
استفاده نکنه ؛ حساسیت را بهانه کنید تا "بعدها" با استشمام هر
عطری روانی نشوید و به قعر خاطرات پرتاب نشوید

3- نوازش خیلی سطحی و گذرا.... به هیچ عنوان دست رو به داخل موها
نبرید یا حد اقل بو نکنید "بعدها" این یکی شما را مسخ میکنه

4- چی کار به ذا یقه هم دارید.... چی کار دارید چی دوست داره یا
نداره "بعدها" خوردن خیلی از خوراکی های لذیذ خود رو به خودتون زهر میکنید

5- موزیک ..... سعی کنید بیشتر رادیو گوش کنید "بعدها" بعضی صداها
بعضی موزیک ها بعضی آهنگ ها با شعر هاشون قاتل روح و روان شما
میشود

6- قرار روزهای بارونی برفی و ابری را به بهونه سرما خوردگی یا هر
چی.... کنسل کنید تو این روزها خاطرات به طرز وحشتناکی ماندگار
میشوند "بعدها" این روزها با خاطراتش عجیب دلگیر میشه ...
در حد تیم ملی...

7- یخ کردن دستها تنها راهش دستکش پشمی یا چرمیه گرفتن
دستها و هااااااااااا کردن و اینا معنی نداره"بعدها" یخ دستها با
هیچی گرم نمیشه که هیچی قلبتون هم یخ میزنه

8- در مورد بوسیدن که هیچی نمیگم تو هیچ رساله و حدیثی هم
نمیشه چیزی پیدا کرد چون هر جورش به هر نوعی ،سبک ،سنگین ،
طولانی یا حتی فکرش .... بله حتی فکرش نابود تون میکنه "بعدها" هم
نداره

9- اگر به همه توصیه های بالا عمل نکرده اید ، که میدونم نکرده اید این
یکی رو جدی بگیرید .... "بعدها" هیچوقت مشروب رو به تنهایی یا در
مواقع خاص که دلتون گرفته نخورید اصلا بهش نزدیک هم نشید
چون احتمالاً زیر رگبار وحشتناک خاطرات و دلتنگی جون سالم به در
نمیبرید ... دیدم که میگم ها .....

همین.........
من که دیگه چیزی به فکرم نمیرسه
اگه شما هم تجربه ای دارید میتونین اضافه کنین

پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Heart فاصله ی غزل | فاطمه سلیم زاده کاربر انجمن ایران رمان Faty khanm 26 2,321 ۱۱-۱۱-۹۹، ۱۲:۳۸ ب.ظ
آخرین ارسال: Faty khanm
  مهدى جان|محمودى كاربر انجمن ايران رمان محمودی 22 1,335 ۲۸-۰۹-۹۹، ۰۶:۴۷ ب.ظ
آخرین ارسال: محمودی
  هفته ای یک روز با پسر عمه ام ناصر| دختر علی کاربر انجمن ایران رمان d.ali 5 768 ۲۰-۰۶-۹۷، ۱۱:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
26 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
admin (۱۸-۱۰-۹۷, ۰۴:۱۴ ب.ظ)، sadaf (۲۸-۰۵-۹۶, ۰۱:۰۰ ب.ظ)، .ShahrzaD. (۰۸-۰۶-۹۵, ۰۷:۴۷ ب.ظ)، نويد (۰۲-۰۶-۹۵, ۰۴:۱۲ ب.ظ)، خانوم معلم (۲۹-۰۶-۹۵, ۰۷:۰۲ ب.ظ)، Mahdiye (۱۵-۰۶-۹۵, ۰۳:۰۷ ق.ظ)، • Niha • (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۱:۳۹ ق.ظ)، آیداموسوی (۰۲-۰۶-۹۵, ۰۲:۴۲ ق.ظ)، fatemeh . R (۲۵-۰۵-۹۵, ۰۹:۳۴ ق.ظ)، #*Ralya*# (۲۵-۰۵-۹۵, ۱۲:۰۳ ب.ظ)، barooni (۱۶-۰۶-۹۵, ۰۸:۰۷ ب.ظ)، صنم بانو (۰۵-۰۶-۹۵, ۰۳:۱۶ ب.ظ)، برف سیاه (۲۳-۰۶-۹۵, ۱۲:۴۱ ب.ظ)، پژمان فروزش راد (۱۰-۰۳-۰, ۰۲:۴۳ ب.ظ)، ماه شب (۰۲-۰۶-۹۵, ۱۰:۵۹ ق.ظ)، ثـمین (۲۰-۰۶-۹۵, ۰۱:۲۴ ب.ظ)، maryamix (۰۵-۰۷-۹۵, ۰۴:۰۰ ب.ظ)، ft.samadi (۰۵-۰۷-۹۵, ۰۲:۴۰ ب.ظ)، hananee (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۱:۳۷ ق.ظ)، m@hshid (۲۵-۰۵-۹۵, ۱۱:۵۷ ق.ظ)، _AYNAZ_ (۱۴-۰۶-۹۵, ۰۱:۴۹ ق.ظ)، فاطمه۲۷ (۰۵-۰۶-۹۵, ۱۲:۳۵ ب.ظ)، farnaz83 (۲۳-۰۶-۹۵, ۰۲:۴۶ ب.ظ)، یاس ارغوان (۲۰-۰۶-۹۵, ۰۲:۲۷ ب.ظ)، d.ali (۱۹-۱۲-۹۵, ۰۲:۵۳ ب.ظ)، دختربهار (۰۶-۰۹-۹۵, ۰۷:۱۵ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان