۰۴-۰۳-۹۲، ۰۲:۱۷ ق.ظ
کسی هست...
به رنگ دلتنگی هایم...
مرا می فهمد!
دلم که تنگ میشود..
منم و یک گوشی موبایل...و نام زیبای او...
دلم که تنگ میشود؛
میدانم که هست...
کافیست صدای دلتنگی هایم به گوشش برسد...آنوقت...
تمامش را تنها ... یک تنه ...به دوش میکشد....
و صدای آه دخترانه اش...گوش تمام غم ها را کر میکند!
او...یک ...دختر است!
دختری از جنس نور...!
دختری از نسل شقایق...نازک تر از برگ گل...
تا دلم تنگ میشود...
میدانم که هست...
در کنار دلتنگی هایم!
یک نفر هست...هم نفس نفسهایم...
دختری از تبار عشق...
دوست یعنی ایــنـــ...
تقدیم به اون دوستی که حاضرم دنیامو بدم تا یه لحظه لبخند رو لباش بیاد...دوستت دارم
به رنگ دلتنگی هایم...
مرا می فهمد!
دلم که تنگ میشود..
منم و یک گوشی موبایل...و نام زیبای او...
دلم که تنگ میشود؛
میدانم که هست...
کافیست صدای دلتنگی هایم به گوشش برسد...آنوقت...
تمامش را تنها ... یک تنه ...به دوش میکشد....
و صدای آه دخترانه اش...گوش تمام غم ها را کر میکند!
او...یک ...دختر است!
دختری از جنس نور...!
دختری از نسل شقایق...نازک تر از برگ گل...
تا دلم تنگ میشود...
میدانم که هست...
در کنار دلتنگی هایم!
یک نفر هست...هم نفس نفسهایم...
دختری از تبار عشق...
دوست یعنی ایــنـــ...
تقدیم به اون دوستی که حاضرم دنیامو بدم تا یه لحظه لبخند رو لباش بیاد...دوستت دارم
چه رسم جالبيه...صداقتت را ميگذارند پاي سادگيت / سكوتت را ميگذارند پاي ندانستنت/ نگرانيت را ميگذارند پاي تنهاييت/ وفاداريت را ميگذارند پاي بي كسيت و انقدر تكرار ميكنند كه خودت هم باورت ميشود كه تنهايي و محتاج...