۱۲-۰۴-۹۲، ۰۱:۰۷ ب.ظ
به قول فامیل دور : شادمانی همه جا پشت در است ، در گشودن هنر است.
کلاه قرمزی :آقـــای خشک شویی میشه این بچه منم بشورین
فقط این و اتوو نزنید مقوایی میشه باد میبرتش )
*_ما اینجا لباس میشوریم بچه نمیشوریم که !!
بندازش این تو، هم دریا بره، هم شهربازی )
*_نه اگه بندازمش اون تو خفه میشه
خب بندازش توو این که درش بازه ))
"هیچوقت در زندگیتون با یه خر درد دل نکنین!" (فامیل دور)
سه نوع دور داریم:
اونی که دستت بش نمیرسه
اونی که چشمت بهش نمیرسه
اونی که فکرت هم بش نمیرسه
(فامیل دور)
پسر خاله :يه روز رفتم نونوايي … نونوا گفت هر کسي اومد بگو پشت سرت وا نسه نون نمي رسه منم هر کي اومد گفتم بيا جلوي من واسا پشت سرم نون نمي رسه … !!
فامیل دور : آقای مجری ، من با زوری که در این خر می بینم، افق های روشنی در برابر خودم می بینم…..!
جیگر: من خر نیستم!من خر نیستم!من خر نیستم!
- فامیل دور: ببخشید جسارت کردم، شما عقابی، پروانه ای، من خرم که توو این خونه با تو موندم!
همساده : ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون بزنیم،
یهو نفیمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم! ما که اصلا زن نداشتیم!
الان پنج ساله دارم مهریه میدم نمیدونم به کی ! ینی داغونما له له هستم !
فامیل دور: امروز داشتم حسرت میخوردم
آقای مجری:حسرت چی؟
فامیل دور: یه عمر در همه ی درها ایستادم ولی همه رو بسته نگه داشتم،چه وقتهایی که کسی اومد در زد و در رو باز نکردم و صدایی هم ندادم که فکر کنه کسی خونه نیست
مجری :چه فیلمی میخواید ببینید؟
کلاه قرمزی: ;کلابلانکا
پسر عمه زا : ارباب کتلتها
ببعی :درباره بی بی
فامیل دور : دور شهر بی دفاع
گابی : بر گاو رفته
بچه نه نه جیش میکنه تو اقای مجری
کلاه قرمزی: مگه آقای مجری دستشویی عمومیه
آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد
حرف زدیم جنگ شد
راه رفتیم کودتا شد
رفتیم مدرسه جنگ تموم شد
درس خوندیم هی نظاموی آموزشی عوض شد
رفتیم دانشگاه کنکور ول شد
رفتیم سربازی معافیت آزاد شد
رفتیم سرکار مملکت تحریم شد
خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شد
گفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد
الانم اینترپل دنبالمونه هه هه هه هه یعنی له لهماااا
با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد هه هه هه هه هه
آقای مجری : اگه یکی دستشو آورد جلو یعنی ؟
فامیل : می گیم دستتو بکش !
کلاه قرمزی : می گیم مگه کاراته بازیه ؟
ببعی : می لیسیم
آقای مجری : نه ما هم دستمونو می بریم جلو و باهاش دست می دیم..
حالا اگه دستشو نیاورد جلو چی ؟
پسرعمه زا : ما دستمونو می بریم جلو می کنیم تو نافش !
آقای مجری:من دو ساعته دارم تو رو صدا می زنم . صدامو نشنیدی ؟
پسر عمه ز ا: چرا شنیدم
آقای مجری :پس چرا نیومدی :
[پسر عمه ز ا: اهمیت ندادم
[ تست بازیگری ]
+ رامبد جوان : …در می زنی،من مثلا یه خانومم،درو باز می کنم میگم بله…تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده…
* پسر خاله : می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+ هر چی که دارمو ندارم…
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارمو ندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم…
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه…؟
* مثلنه دیگه…
+ دیگه نمی دونم باید چی کار کنم…
* نمی دونی؟
+ نه
* ولی خوشحال باش…هیچکدومشون نمی میرن…خودتم زنده می مونی…
یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!…به درک!
آقای مجری در حال پاره کردن دفتر مشق کلاه قرمزی چون خودش ننوشته بود . . .
آقای مجری: الان این رو پاره میکنم تا خودت مشقاتو بنویسی.
فامیل دور: نه، عجب گیری افتادیما، ۳ ساعت به این گاو فهموندیم که نباید پاره کنه و بخوره، حالا باید به شما بفهمونیم
کلاه قرمزی :آقـــای خشک شویی میشه این بچه منم بشورین
فقط این و اتوو نزنید مقوایی میشه باد میبرتش )
*_ما اینجا لباس میشوریم بچه نمیشوریم که !!
بندازش این تو، هم دریا بره، هم شهربازی )
*_نه اگه بندازمش اون تو خفه میشه
خب بندازش توو این که درش بازه ))
"هیچوقت در زندگیتون با یه خر درد دل نکنین!" (فامیل دور)
سه نوع دور داریم:
اونی که دستت بش نمیرسه
اونی که چشمت بهش نمیرسه
اونی که فکرت هم بش نمیرسه
(فامیل دور)
پسر خاله :يه روز رفتم نونوايي … نونوا گفت هر کسي اومد بگو پشت سرت وا نسه نون نمي رسه منم هر کي اومد گفتم بيا جلوي من واسا پشت سرم نون نمي رسه … !!
فامیل دور : آقای مجری ، من با زوری که در این خر می بینم، افق های روشنی در برابر خودم می بینم…..!
جیگر: من خر نیستم!من خر نیستم!من خر نیستم!
- فامیل دور: ببخشید جسارت کردم، شما عقابی، پروانه ای، من خرم که توو این خونه با تو موندم!
همساده : ما رفتیم محضر ماشینو به نام خودمون بزنیم،
یهو نفیمیدیم چی شد اون وسط از یکی طلاق گرفتیم! ما که اصلا زن نداشتیم!
الان پنج ساله دارم مهریه میدم نمیدونم به کی ! ینی داغونما له له هستم !
فامیل دور: امروز داشتم حسرت میخوردم
آقای مجری:حسرت چی؟
فامیل دور: یه عمر در همه ی درها ایستادم ولی همه رو بسته نگه داشتم،چه وقتهایی که کسی اومد در زد و در رو باز نکردم و صدایی هم ندادم که فکر کنه کسی خونه نیست
مجری :چه فیلمی میخواید ببینید؟
کلاه قرمزی: ;کلابلانکا
پسر عمه زا : ارباب کتلتها
ببعی :درباره بی بی
فامیل دور : دور شهر بی دفاع
گابی : بر گاو رفته
بچه نه نه جیش میکنه تو اقای مجری
کلاه قرمزی: مگه آقای مجری دستشویی عمومیه
آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد
حرف زدیم جنگ شد
راه رفتیم کودتا شد
رفتیم مدرسه جنگ تموم شد
درس خوندیم هی نظاموی آموزشی عوض شد
رفتیم دانشگاه کنکور ول شد
رفتیم سربازی معافیت آزاد شد
رفتیم سرکار مملکت تحریم شد
خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شد
گفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد
الانم اینترپل دنبالمونه هه هه هه هه یعنی له لهماااا
با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد هه هه هه هه هه
آقای مجری : اگه یکی دستشو آورد جلو یعنی ؟
فامیل : می گیم دستتو بکش !
کلاه قرمزی : می گیم مگه کاراته بازیه ؟
ببعی : می لیسیم
آقای مجری : نه ما هم دستمونو می بریم جلو و باهاش دست می دیم..
حالا اگه دستشو نیاورد جلو چی ؟
پسرعمه زا : ما دستمونو می بریم جلو می کنیم تو نافش !
آقای مجری:من دو ساعته دارم تو رو صدا می زنم . صدامو نشنیدی ؟
پسر عمه ز ا: چرا شنیدم
آقای مجری :پس چرا نیومدی :
[پسر عمه ز ا: اهمیت ندادم
[ تست بازیگری ]
+ رامبد جوان : …در می زنی،من مثلا یه خانومم،درو باز می کنم میگم بله…تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده…
* پسر خاله : می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+ هر چی که دارمو ندارم…
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارمو ندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم…
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه…؟
* مثلنه دیگه…
+ دیگه نمی دونم باید چی کار کنم…
* نمی دونی؟
+ نه
* ولی خوشحال باش…هیچکدومشون نمی میرن…خودتم زنده می مونی…
یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!…به درک!
آقای مجری در حال پاره کردن دفتر مشق کلاه قرمزی چون خودش ننوشته بود . . .
آقای مجری: الان این رو پاره میکنم تا خودت مشقاتو بنویسی.
فامیل دور: نه، عجب گیری افتادیما، ۳ ساعت به این گاو فهموندیم که نباید پاره کنه و بخوره، حالا باید به شما بفهمونیم