صبرکن، فلسطین!
همین الان، فرمان سربریدن یک گل دیگر صادر شد. سربازها میدوند. روی خاک مقدس تو، به سمت هدف میدوند و خون از زیر چکمههای اسرائیلیشان، میپاشد به دیوار. صبر کن!... ما بالاخره آن کلاه کوچک سیاه را از سرشان برمیداریم و لباسی باور نکردنی برایت میدوزیم، تاروپودش همه از آزادی... و بهار، پوست این درختان خشکیده زیتون را خواهد ترکاند.
صبر کن!...
تو عروس همه تاریخ خواهی شد؛ عروسی با قد بلند و رعنا، لباسی سپید و خدایی و انگشتری زیبا مزین به نگین طلایی «قدس».
« تاریخ»، قانون دارد. اینطور که نمیماند؛ صبر کن فلسطین!
[highlight=#ffffff][highlight=#ffffff][/highlight][/highlight][highlight=#ffffff][highlight=#ffffff][/highlight][/highlight]
و دیگر آسمان را نخواهی دید...