امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سخنان آنتوني رابينز
#51
بيشتر ما براي ايجاد ويژگي هاي بد در خويشتن، راههاي فراواني آفريده ايم، ولي براي ايجاد ويژگي هاي خوب، راههاي اندكي باقي گذاشته ايم.


پرسشهاي ما افكار ما را مي سازند.


اگر نمي تواني، بايدت شايد، اگر بايدت شايد، پس مي تواني.


مي‌بايست بدانيد آنچه در كنترل، گزينش و اراده‌ي شماست، رويدادها و پديده‌ها نيستند؛ تنها، مفهومي كه به رويدادها، امور و پديده‌ها مي‌‌دهيد، در كنترل و به گزينش و اراده‌ي شماست.


همواره با چشم‌پوشي از اينكه چه پيشامدي در زندگي و در جهان بيرون روي مي‌دهد، چَم و مفهومي كه به آن نسبت مي‌دهيد، با شما و به ميل و اراده و گزينش خودتان است.


زماني كه ايمان و باور خود را از دست مي‌دهيد، زندگي، پوچ و بي‌معنا مي‌شود و زماني كه زندگي، پوچ و بي‌معنا شود، ديگر زنده نخواهيد بود و زندگي را از كف خواهيد داد.


انديشه‌ها و ذهنيات شما با تندرستي فيزيكي و جسماني‌تان، رابطه‌ي نزديك و تنگاتنگ دارند و بر آن تاثيرگذارند.
زماني كه پيشه‌ي سخت و توان فرسايي داريد و ايمان و باور پابرجايي نيز بدان نداريد و مفهوم و هدفي والا را در آن نمي‌بينيد و نمي‌يابيد، زندگي براي شما جهنم خواهد شد.


انكار يا گريز از دشواري‌ها، هرگز نمي‌تواند زندگي بامفهوم و خرسند گونه‌اي را براي شما پديد آورد.


ما انسان‌ها مي‌بايست بدانيم كه چيزي به نام كار نادرست وجود ندارد. هر كاري، چَم و مفهومي دارد، حتي اگر هنوز آن را نيافته باشيد.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#52
نكته‌ي غم‌انگيز اين است كه بيشتر مردم تا زماني كه تندرست هستند، چَم و مفهوم زندگي خود را كشف نمي‌كنند. مي‌بايست بيماري كُشنده‌اي، زندگي‌شان را تهديد كند تا بخواهند و تلاش كنند كه چَم و مفهوم زندگي را بيابند.


در نهايت، فرقي نمي‌كند كه "چند سال" زنده باشيد. آنچه به راستي اهميت دارد، آن است كه چگونه زندگي كرده‌ايد.


آنچه را كه پيش آمده، نمي‌توانيم دگرگون كينم، ولي مي‌توانيم مركز توجه خود و نيز چَم و مفهومي را كه به رويداد پيش آمده نسبت مي‌دهيم، دگرگون كنيم.


چنانچه سخن خوبي نداريد كه از كسي بگوييد، پس بهتر است هرگز از او سخن نگوييد.


مردم، حيوانات و همه‌ي موجودات زنده را دوست داشته باش و به آنها عشق بورز.


خوب، مهربان، خوشرو و گشاده‌رو باش تا دنيا را نيز به جاي بهتري براي ديگران بدل كني.


چنانچه بخواهيم از زندگي خود بهره‌ي بيشتري ببريم، شايد مي‌بايست از تجربه‌ي نزديكان بهره بگيريم و از آنها بياموزيم.


مي‌بايست بياموزيم كه در سراسر زندگي خود، مراقب نشانه‌هاي هشدار، الگوها و درس‌هاي پندآموز باشيم.


زندگي مي‌بايست سفري شادمانه و شادي‌بخش باشد.


قدر چيزهاي كوچك را مي‌بايست به اندازه‌ي چيزهاي بزرگ‌تر و مهم‌تر بدانيم و به هر دوي آنها به يك اندازه ارج نهيم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#53
دليل شماره‌ي يك احساس خوشبختي نكردن و بازنده بودن در زندگي بسياري از انسان‌ها اين است كه تصوير ذهني روشني از شادماني و خوشبختي راستين و برنده بودن در زندگي ندارند.


بدانيد كه چه بخواهيد و چه نخواهيد، همواره در حال دگرگوني و بهتر شدن هستيد و خواهيد بود.


مفهوم و هدف زندگي شما هرگز دگرگون نمي‌شود.


وسايل و ابزار، ممكن است دگرگون شوند، ولي هدف همواره يك چيز است.


به راستي، هر پيشامدي هم كه روي دهد، همواره مي‌بايست چَم و مفهوم نيروبخش و مثبتي را در آن بجوييد و بيابيد.


دليل اينكه بسياري از انسان‌ها احساس بازنده بودن مي‌كنند آن نيست كه زندگي‌شان به راستي يك باخت بزرگ است. شايد گمان مي‌كنند برنده بودن، آن است كه بر روي كره‌ي ماه فرود آيند.


بخش بزرگ زندگي ما انسان‌ها، صرف فرآيندها مي‌شود، نه نتيجه، بهره و سرانجام.


اگر بنا بود تنها به هنگام رسيدن به هدف خود شادمان شويم و از فرآيند تلاش براي رسيدن به هدف، شاد نباشيم، تنها بخش كوچكي از زندگي خود را شادمان بوديم.


شما ماموريت و مسئوليتي ويژه را در برابر خودتان و ديگران به دوش داريد و پيش از هر چيز و هر كس در برابر خودتان مسئول هستيد.


چنانچه هدف از زندگاني خود را ندانيد و نشناسيد، چگونه مي‌توانيد در بازي زندگي برنده باشيد؟
پاسخ
سپاس شده توسط:
#54
مي‌بايست در زندگي، هدفمند باشيد. مي‌بايست هدفي را دنبال كنيد. مي‌بايست برگزينيد و تصميم بگيريد؛ آن هم، هم‌اكنون.


چنانچه در زندگي، قوانين ناسازگار بسياري داريد، درد و رنج زيادي را به جان خواهيد خريد و نااميد و سرخورده خواهيد شد.


هنگامي كه رويدادهاي اين جهان را با وجود دردناك بودن و ناخوشايند بودن آنها، با ديد و نگرشي مثبت مي‌نگريد و چَم و مفهوم ديگرگوني به آن مي‌دهيد، به راستي برنده مي‌شويد.


گاهي براي برنده شدن، دست به كارهايي مي‌زنيم كه با ارزش‌هاي دروني ما ناسازگار است. در اين موارد، بازنده‌ي اصلي ما هستيم.


احساس شادماني و خوشبختي راستين در زندگي، آن است كه گاهي درد و رنج‌هايي كوتاه و گذرا را به جان بخريد، چرا كه شادماني برتر و نهايي، همان منش و ماهيتي است كه براي خود رقم مي‌زنيد.


زماني كه رشد مي‌كنيد و در زندگي مردم، كارآيي مثبت داريد، زندگي را به گونه‌اي ديگر تجربه مي‌كنيد كه همان خوشبختي و شادماني راستين است.


كارهايي كه در زندگي انجام مي‌دهيم، پشت صحنه‌ي هيچ فيلمي نيست. همه‌ي صحنه‌ها همان برداشت نهايي است كه قرار است به روي پرده بيايد و نمايش داده شود. چيزي به نام "تمرين" وجود ندارد.


چنانچه معني و مفهوم و هدف زندگاني را ندانيم و ندانيم كه چه چيزهايي در زندگي، ارزش و اهميت دارند، به سادگي نمي‌توانيم تصميم بگيريم و هميشه دودل و مردد خواهيم شد.


چنانچه ندانيم چه مي‌خواهيم، هر بادي، باد سازگار خواهد بود.


چنانچه خواسته‌ها و اهداف خود را نشناسيم، كشتي بدون سكاني خواهيم بود كه در اوج مثبت‌انديشي، همواره مسير خود را دگرگون مي‌كنيم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#55
انسان‌هاي كامروا، قوانين دست و پاگير كمتري دارند.


انسان‌هاي خوشبخت و شادمان، قوانين ساده‌اي دارند.


انسان‌هاي خوشبخت و شادمان، كساني هستند كه اين شايستگي و توانايي را دارند كه از تماشاي يك لبخند زيبا، شاد شوند و احساس خوشبختي كنند.


همواره به ياد داشته باشيم كه هرگز ناگزير نيستيم كارهاي بزرگ انجام دهيم و چَم و مفهوم و هدفي بسيار بزرگ، آرماني و آسماني را در زندگي خود بيافرينيم.


من بر اين باورم كه كارهاي ساده و پيش پا افتاده هم بسيار نيرومند و كارآمد هستند.


توانايي‌ها و شايستگي‌هاي خود را گسترش بخشيد.


كمال‌گرايي راستين و بنيادي آن است كه خود را همان گونه كه هستيم، بپذيريم و دوست داشته باشيم.


تا زماني كه با ديگران درباره‌ي استانداردها و قوانين‌شان گفتگو نكرده‌ايد، نمي‌توانيد ادعا كنيد كه قوانين آنها را مي‌دانيد و نمي‌توانيد اين چشم‌داشت را از آنها داشته باشيد كه قوانين شما را نديده و نشنيده بگيرند و با آن همساز باشند.


زماني كه از استانداردها و قوانين بنيادي و بايد و نبايدها و قوانين هميشه بايد و... هرگز نبايد... ديگران آگاهي يابيد، روابط‌ تان با آنها ساده‌تر مي‌شود.


هرگاه مي‌خواهيد دست به كاري بزنيد و دل آسوده نيستيد كه چرا مي‌خواهيد چنين كاري بكنيد، دوباره آن را با چَم و هدف زندگاني خود بسنجيد و با آن مشورت كنيد.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#56
گاهي، نرسيدن به يك رويا كه با ناشكيبايي و مشتاقانه، خواهان آن هستيد، آنچه را به راستي مي‌خواهيد و به آن نياز داريد و براي آن ساخته شده‌ايد، به شما مي‌دهد و مي‌بخشد.


شايد تلاش‌هاي شما تا به امروز ثمربخش نبوده‌اند، ولي سبب كاميابي‌هاي ديگري در آينده شده‌اند و زمينه‌ي خوبي را براي كاميابي نهايي‌تان فراهم ساخته‌اند.


ناكامي‌ها و شكست‌هاي ظاهري، زمينه‌ساز و سكويي براي جهش‌ها و پرش‌هاي ديگر شما به سوي كاميابي نهايي هستند.


هدف زندگي خود را برآورده سازيد و مهم‌تر از همه آنكه اين كار را با عشق، شور، حرارت، شيفتگي و سرزندگي بسيار انجام دهيد!


عشق بورزيد، دوست داشته باشيد، ببخشيد و از خودتان مايه بگذاريد.mara
پاسخ
سپاس شده توسط:
#57
سی ثانیه پای صحبت برایان دایسون
*****************************
فرض کنید زندگی همچون یک بازی است.
قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین،
دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد.
اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
او در ادامه میگوید :
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از :
خانواده،
سلامتی،
دوستان
و روح خودتان؛
و توپ لاستیکی همان کارتان است.
كار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید؛
چون همیشه كاری برای كاسبی وجود دارد؛
ولی دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمیگردد.
خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع نمیشود.
سلامتی از دست رفته باز نمیگردد.
و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد...
mara
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سخنان بزرگان دخترشب 12 579 ۱۹-۰۸-۹۹، ۰۳:۴۴ ب.ظ
آخرین ارسال: دخترشب
  سخنان تصویری زیبا از بزرگان !!Tina!! 37 3,128 ۱۷-۰۱-۹۷، ۱۱:۴۲ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!
  مجموعه ای از سخنان دکتر الهی قمشه ای !!Tina!! 7 768 ۰۹-۱۰-۹۶، ۰۵:۱۶ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
2 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
خانوم معلم (۱۱-۰۶-۹۴, ۰۶:۳۸ ب.ظ)، SilentCity (۰۹-۰۶-۹۴, ۱۲:۱۶ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان