۰۴-۰۳-۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ
هر آنچه نيكان شر مي نامند جمله بايد گِرد هم آيد تا حقيقتي زاده شود.
دلسوزي ام بر همه ي گذشته از آن [جهت] است كه آن را بازيچه مي بينم. بازيچه ي لطف و عقل و جنون هر نسلي كه مي آيد و هر چه بوده است را پلي بهرِ خود مي انگارد.
نه جايي كه از آن مي آييد، بلكه جايي كه بدان روان ايد شرف شما خواهد بود! اراده ي شما و پاي شما كه مي خواهد از شما برتر و فراتر رود شرف تازه ي شما خواهد بود.
بر سر سفره مي نشينند و چيزي با خود نمي آورند، حتي اشتهايي خوب! و حال ناسزا مي گويند كه «همه چيز نادرست است.»
حكمتي هست در اينكه بسي چيزها در جهان بدبوست. دل آشوبه خود بال مي آفريند و ياراي در آب جَستن.
از آنجا كه بد آموخته اند و بهترين چيز را نياموخته اند و همه چيز را بسي زود و بسي شتابناك آموخته اند؛ آنان از آن جا كه بد خورده اند، معده شان آشوب شده است.
سرشتِ مردمِ ناتوان همواره چنان است كه در راه خود گم مي شوند و سرانجام خستگي شان مي پرسد: «چرا بايد راهي در پيش گرفت؟ همه چيز يكسان است!»
هيچ يك از شما نمي خواهد در زورق مرگ پاي گذارد! پس از چه رو مي خواهيد از جهان خسته باشيد!
بر روي زمين نوآوري هاي خوب فراوان است، برخي سودمند، برخي دل پسند؛ زمين را براي آنها دوست بايد داشت.
بهترين را سروري بايد و بهترين است كه سروري خواهد! و آنجا كه آموزه اي جز اين در ميان باشد، آنچه در ميان نيست، بهترين است.
دلسوزي ام بر همه ي گذشته از آن [جهت] است كه آن را بازيچه مي بينم. بازيچه ي لطف و عقل و جنون هر نسلي كه مي آيد و هر چه بوده است را پلي بهرِ خود مي انگارد.
نه جايي كه از آن مي آييد، بلكه جايي كه بدان روان ايد شرف شما خواهد بود! اراده ي شما و پاي شما كه مي خواهد از شما برتر و فراتر رود شرف تازه ي شما خواهد بود.
بر سر سفره مي نشينند و چيزي با خود نمي آورند، حتي اشتهايي خوب! و حال ناسزا مي گويند كه «همه چيز نادرست است.»
حكمتي هست در اينكه بسي چيزها در جهان بدبوست. دل آشوبه خود بال مي آفريند و ياراي در آب جَستن.
از آنجا كه بد آموخته اند و بهترين چيز را نياموخته اند و همه چيز را بسي زود و بسي شتابناك آموخته اند؛ آنان از آن جا كه بد خورده اند، معده شان آشوب شده است.
سرشتِ مردمِ ناتوان همواره چنان است كه در راه خود گم مي شوند و سرانجام خستگي شان مي پرسد: «چرا بايد راهي در پيش گرفت؟ همه چيز يكسان است!»
هيچ يك از شما نمي خواهد در زورق مرگ پاي گذارد! پس از چه رو مي خواهيد از جهان خسته باشيد!
بر روي زمين نوآوري هاي خوب فراوان است، برخي سودمند، برخي دل پسند؛ زمين را براي آنها دوست بايد داشت.
بهترين را سروري بايد و بهترين است كه سروري خواهد! و آنجا كه آموزه اي جز اين در ميان باشد، آنچه در ميان نيست، بهترين است.