۱۷-۰۴-۹۳، ۰۵:۱۹ ب.ظ
مادر زن من لنگه و همتا ندارد
یعنی چنین مادرزنی دنیا ندارد
دامادهایش راخدایی دوست دارد
اماخودش درپیش آنها جاندارد
شش هفت دخترروزگاری خانه اش بود
اما یکی هم پیش خود حالا ندارد
اوبهترینش رابه ریش بنده چسباند
داماد خوبی غیراین آقا ندارد
یک دختر کاکل زری می خواهد این زن
ازبخت بد دیگر زنم بابا ندارد
مادر زنم درخانه ام هرشب پلاس است
انگاردامادی دگر جز ما ندارد
چون بید می لرزم نگاهم می کند تا
اما خودش از هیچکس پروا ندارد
فرمان دهد گردیر یک کم من بجنبم
نق می زند این مرد دست وپا ندارد
او راست میگوید که من بی دست وپایم
هر کس که دارد دست وپا او را ندارد
ای وای بر من روبرویم او نشسته
شعرم شنیده؟! بشنود حاشا ندارد
دندان قروچه می رود دارد برایم
دندان مصنوعی او مینا ندارد
شعری برایش من نمی گویم از این پس
هان پاره کردم این دگر دعوا ندارد
سوگند من مادر زنم را دوست دارم
بی او برایم زندگی معنا ندارد
علی دولتیان
یعنی چنین مادرزنی دنیا ندارد
دامادهایش راخدایی دوست دارد
اماخودش درپیش آنها جاندارد
شش هفت دخترروزگاری خانه اش بود
اما یکی هم پیش خود حالا ندارد
اوبهترینش رابه ریش بنده چسباند
داماد خوبی غیراین آقا ندارد
یک دختر کاکل زری می خواهد این زن
ازبخت بد دیگر زنم بابا ندارد
مادر زنم درخانه ام هرشب پلاس است
انگاردامادی دگر جز ما ندارد
چون بید می لرزم نگاهم می کند تا
اما خودش از هیچکس پروا ندارد
فرمان دهد گردیر یک کم من بجنبم
نق می زند این مرد دست وپا ندارد
او راست میگوید که من بی دست وپایم
هر کس که دارد دست وپا او را ندارد
ای وای بر من روبرویم او نشسته
شعرم شنیده؟! بشنود حاشا ندارد
دندان قروچه می رود دارد برایم
دندان مصنوعی او مینا ندارد
شعری برایش من نمی گویم از این پس
هان پاره کردم این دگر دعوا ندارد
سوگند من مادر زنم را دوست دارم
بی او برایم زندگی معنا ندارد
علی دولتیان