۱۷-۰۸-۹۱، ۰۴:۲۱ ب.ظ
شانزده، بالاترین نمره کلاس بود که نواده میرزااسدالله خوشنویس از معلمش گرفت. معلم با کنجکاوی پرسید محمد خط کار می کنی؟ پاسخش منفی بود، ولی همین پرسش چون چراغی مسیر زندگی حرفهای او را تا به امروز روشن کرد.
بزرگترین افتخارش کتابت قرآن کریم است که 20 سال از زندگی خود را صرف نوشتن آن کرده است. قرآنی با قابلیت چاپ در 618 صفحه در ابعاد 4 متر در 6 متر.
تصاویری از قرآن کریم به خط محمد سلحشور با قابلیت چاپ 6 متر در 4 متر
محمد سلحشور نزد استاد حسن زرین خط، استاد حسین میرخانی و علیاکبر کاوه شاگردی کرده و از سال 1333 آثار خوشنویسی اش به صورت حرفه ای و در قالب های مختلف چاپ و منتشر شده است. از خوشنویسی کتاب های دوره ابتدایی و راهنمایی در دهه 30 گرفته تا نوشتن کتابهای شاعران بزرگی چون حافظ، خیام، مولوی، نظامی گنجوی، باباطاهر عریان، فردوسی و ... هر کدام را چندین بار خوشنویسی کرده است اما قرآن کریم کتابی است که تنها یک بار آن را به طور کامل به خط خوش نوشت.
سلحشور حالا در 80 سالگی بی آن که دستش بلرزد به خوبی خط می نویسد. خودش آن را نتیجه تربیت دستش می داند... «خوشنویس دست راستش را نباید تند حرکت دهد چون وحشی می شود! باید آن را در آرامش نگه دارد. حتی کیف را با دستی که خط می نویسد نباید حمل کند و این رازی است که 600 سال پیش «سلطان علی مشهدی» خوشنویس گفته: دست خوشنویس باید نازنازی بار بیاید.»
او همیشه لبخند به چهره دارد از زندگیاش کاملاً راضی است، به خوش خلقی شهره است و سرشار از امید به آینده است.
«زندگی مثل صحنه تئاتر است و باید از هر لحظه آن لذت برد حتی پشت چراغ قرمز! » این را محمد سلحشور گفت وقتی که از کوچه صدای بوق ممتد اتوموبیلها می آمد...
با او همراه می شویم تا در بخش اول این گفتوگو با زندگی و آثار این استاد خوشنویس بیشتر آشنا شویم:
* دریافت گواهی صلاحیت یک،دو،سه به طور همزمان
آقای سلحشور چگونه خوشنویس شدید آیا خانواده و اجداد شما هم خوشنویس بودند و به عبارتی آیا هنرتان ارثی است؟
کلاس چهارم ابتدایی بودم، معلم خط ما آقای متولی بود که یک روز از ما خواست قلم نی و مرکب سر کلاس ببریم و از روی سرمشق او بنویسیم. روی تخته نوشت، ما هم نوشتیم، ورقه ها را جمع کرد، دفعه بعد که نمره ها را خواند بالاترین نمره 12 بود. به من که رسید معلم گفت پسرم شما چقدر خط کار کردید؟ گفتم من اصلا خط کار نکردم. گفت شما نمره 16 گرفتید. اولین بار بود که قلم نی دست می گرفتم این تشویق باعث شد که همچنان خط نوشتن را ادامه دهم تا جایی که یک روز برای امتحانات نهایی سال ششم که آن زمان درمدرسه مروی برگزار می شد، معلم خط و خوشنویسی ما بیمار شد و از من خواستند که به جای ایشان درس خوشنویسی را امتحان بگیرم.
این تشویق ها باعث شد که دنبال خط بروم و شروع به تمرین کردم. دوره دبیرستان بودم که کم کم با استادان خط آشنا شدم. ابتدا نزد استاد حسن زرین خط و بعد نزد استاد حسین میرخانی رفتم. آن زمان گواهی صلاحیت دبیری می دادند و من اولین کسی بودم که گواهی صلاحیت یک و دو و سه را به طور همزمان گرفتم.
* انتساب به «میرزا اسدالله، خوشنویس دوره قاجاریه»
درباره سابقه هنر خوشنویسی در خانوادهتان نگفتید، در خانواده و اجداد شما کسی خوشنویس بوده است؟
پدربزرگ مادرم میرزا اسدالله خوشنویس هنرمند دوره قاجاریه بوده است. پدرم نیز باسواد بود و علم قدیم داشت. برای ما کلیله ودمنه می خواند. زیر کرسی می نشستیم و مثنوی می خواندیم. خیام، فردوسی،حافظ و ...
مادرم قرآن را بی غلط می خواند اما کتاب های دبستان ما را نمی توانست بخواند. همسرم نیز آثار من را به خوبی میشناد و خط خوب و بد را از هم تشخیص میدهد.
* «حسن زرینخط» بابت تعلیم من پول نمیگرفت
نخستین استادتان حسن زرین خط بود او چگونه استادی بود؟
استاد حسن زرین خط هنرمند بسیار نازنینی بود که از من بابت آموزش خوشنویسی پول نمی گرفت. می گفت تو نام مرا در آینده زنده نگه می داری برای همین از تو پول نمی گیرم. من برای جبران این ماجرا هر بار با خودم چیزی برایش هدیه می بردم که می پذیرفت و دفعه بعد او بود که به من هدیه بزرگتر و قیمتی تری میداد، این شد که دیگر چیزی نخریدم.
* خط زرین خط، اواخر عمرش خوب نبود
*شما ابتدا نزد استاد حسن زرین خط تلمذ کردید و بعد نزد استاد حسین میرخانی واستاد کاوه تفاوت این استادان با هم چه بود که هر دوره نزد یکی شاگردی کردید؟
حسن زرین خط این اواخر سنش بالا رفته بود، فکر می کنم حدود هفتاد سال داشت و به خاطر سکتهای که کرده بود دستش کج شده بود، به همین دلیل نوشتهها و خطش بی نقص نبود. اگر چه استاد زمانه خود بود اما خطش در آن سن و سال دیگر خوب نبود و کج شدن دستش روی خطش تأثیر گذاشته بود.
استاد زرین خط در سالهای 1309 و 10 کتابهای درسی را بسیار زیبا به خط نستعلیق از ریز نویسی تا کتیبه نویسی نوشته بود،
رفتار اجتماعی خوبی هم داشت و بسیار خوب هم آموزش می داد اما به صورت عملی به دلیل این که دستشان بعد از سکته دچار مشکل شده بود و خوب نمی توانست بنویسد من هم نمی توانستم از روی خط ایشان مشق کنم. بنابراین به کلاس های هنرهای زیبا نزد استاد حسین میرخانی رفتم و اندکی هم در محضر استاد علی اکبر کاوه تلمذ کردم.
خط شما چقدر به استادانتان نزدیک است؟
خط من بیشتر به استاد حسین و استاد کاوه نزدیک است اما هیچ یک از خطوط آنها هم نیست.
به خط زرین خط شباهتی ندارد چون آن زمان نمی توانست خوب بنویسد اگر چه خوب تعلیم می داد.
*تعصب خوشنویسان عاشقانه است
شما نزد استادان بزرگی آموزش دیده و سالها نیز به علاقه مندان آموزش داده اید. تفاوت آموزش خوشنویسی در آن زمان و امروز را چیست و کیفیت آموزش خوشنویسی چقدر تغییر کرده است؟
معمولا هر استادی نسبت به تعلیم و شیوه آموزشی خودش تا حدودی تعصب دارد اما این تعصب همه اش عاشقانه است. اگر گاهی حرف و حدیث های منفی هم در خوشنویسی می شود آن هم در مسیر رسیدن به یک هدف است به عبارتی شیوه ها متفاوت است اما هدف غایی یکی است.
امروز هم به واسطه آموزشهای انجمن خوشنویسان ایران، شاهد شکوفایی هنر خوشنویسی هستیم.
* ظهور بیش از 14 هزار خوشنویس ممتاز بعد از انقلاب
*با توجه به این که ریاست انجمن خوشنویسان را هم بر عهده دارید باید آماری هم از تعداد خوشنویسان قبل از انقلاب و بعد از آن داشته باشید؟
اوایل انقلاب 62 نفر خوشنویس ممتاز داشتیم این تعداد در بعد از انقلاب به بالای 14 هزار خوشنویس رسیده است.
* در طول تاریخ تنها هشت خوشنویس زن داشتیم
*زنان خوشنویس چه سهمی از این آموزشها داشتهاند؟ به نظر آمار زنان خوشنویس بعد از انقلاب بسیار افزایش داشته است؟
در انجمنهای خوشنویسی کل کشور ثبت نامهایی که انجام میشود، حدود 65 درصد آن را زنان تشکیل میدهند. این در حالی است که در طول تاریخ حدود هفت یا هشت خوشنویس زن بیشتر نداشتیم و قبل از انقلاب هم خوشنویسان زن نداشتیم، اکنون این آمار به بیش از 1200 خوشنویس ممتاز زن افزایش یافته است که از آموزشهای انجمن خوشنویسان سراسر کشور بهره گرفتهاند.
* توصیه خوشنویس 600 سال قبل به خوشنویسان
چرا همه خوشنویسان نسبت به دستشان بسیار حساسند در حالی که نقاشان چنین حساسیتی را ندارند؟
خوشنویس برای نوشتن نیاز به آرامش مطلق دارد من همیشه به هنرجویانی که میخواهند امتحان بدهند توصیه میکنم که تند و سریع راه نروند، هیجان و استرس نداشته باشند و در آرامش مطلق خوشنویسی را شروع کنند تا بهترین خطشان را ارائه کنند.
خوشنویسی که ساعتها یک جا نشسته و می نویسد، برای آن که دچار خمودگی نشود، بعد از دو ساعت نوشتن باید ده دقیقه نرمش کند، اما دست راستش را نباید تند حرکت دهد. چون وحشی میشود!، دست خوشنویس باید در آرامش نگه داشته شود. خوشنویس حتی کیف دستیاش را نباید با دست راست نگه دارد. این توصیه سلطانعلی مشهدی هنرمند خوشنویس ایران در 600 سال پیش است که خوشنویس باید دست راستش را نازنازی بار بیاورد و کارهای سنگین به آن واگذار نشود.
من هم فقط با دست چپم کار می کنم واز دست راستم به عنوان حمایل در انجام کارهایم استفاده می کنم، حتی گاهی به شوخی به همسرم می گویم این دست راست من ناندانی است باید مراقبش باشم. به همین دلیل است که من با وجود 80 سال سن، دستم اصلا نمی لرزد.
بزرگترین افتخارش کتابت قرآن کریم است که 20 سال از زندگی خود را صرف نوشتن آن کرده است. قرآنی با قابلیت چاپ در 618 صفحه در ابعاد 4 متر در 6 متر.
تصاویری از قرآن کریم به خط محمد سلحشور با قابلیت چاپ 6 متر در 4 متر
محمد سلحشور نزد استاد حسن زرین خط، استاد حسین میرخانی و علیاکبر کاوه شاگردی کرده و از سال 1333 آثار خوشنویسی اش به صورت حرفه ای و در قالب های مختلف چاپ و منتشر شده است. از خوشنویسی کتاب های دوره ابتدایی و راهنمایی در دهه 30 گرفته تا نوشتن کتابهای شاعران بزرگی چون حافظ، خیام، مولوی، نظامی گنجوی، باباطاهر عریان، فردوسی و ... هر کدام را چندین بار خوشنویسی کرده است اما قرآن کریم کتابی است که تنها یک بار آن را به طور کامل به خط خوش نوشت.
سلحشور حالا در 80 سالگی بی آن که دستش بلرزد به خوبی خط می نویسد. خودش آن را نتیجه تربیت دستش می داند... «خوشنویس دست راستش را نباید تند حرکت دهد چون وحشی می شود! باید آن را در آرامش نگه دارد. حتی کیف را با دستی که خط می نویسد نباید حمل کند و این رازی است که 600 سال پیش «سلطان علی مشهدی» خوشنویس گفته: دست خوشنویس باید نازنازی بار بیاید.»
او همیشه لبخند به چهره دارد از زندگیاش کاملاً راضی است، به خوش خلقی شهره است و سرشار از امید به آینده است.
«زندگی مثل صحنه تئاتر است و باید از هر لحظه آن لذت برد حتی پشت چراغ قرمز! » این را محمد سلحشور گفت وقتی که از کوچه صدای بوق ممتد اتوموبیلها می آمد...
با او همراه می شویم تا در بخش اول این گفتوگو با زندگی و آثار این استاد خوشنویس بیشتر آشنا شویم:
* دریافت گواهی صلاحیت یک،دو،سه به طور همزمان
آقای سلحشور چگونه خوشنویس شدید آیا خانواده و اجداد شما هم خوشنویس بودند و به عبارتی آیا هنرتان ارثی است؟
کلاس چهارم ابتدایی بودم، معلم خط ما آقای متولی بود که یک روز از ما خواست قلم نی و مرکب سر کلاس ببریم و از روی سرمشق او بنویسیم. روی تخته نوشت، ما هم نوشتیم، ورقه ها را جمع کرد، دفعه بعد که نمره ها را خواند بالاترین نمره 12 بود. به من که رسید معلم گفت پسرم شما چقدر خط کار کردید؟ گفتم من اصلا خط کار نکردم. گفت شما نمره 16 گرفتید. اولین بار بود که قلم نی دست می گرفتم این تشویق باعث شد که همچنان خط نوشتن را ادامه دهم تا جایی که یک روز برای امتحانات نهایی سال ششم که آن زمان درمدرسه مروی برگزار می شد، معلم خط و خوشنویسی ما بیمار شد و از من خواستند که به جای ایشان درس خوشنویسی را امتحان بگیرم.
این تشویق ها باعث شد که دنبال خط بروم و شروع به تمرین کردم. دوره دبیرستان بودم که کم کم با استادان خط آشنا شدم. ابتدا نزد استاد حسن زرین خط و بعد نزد استاد حسین میرخانی رفتم. آن زمان گواهی صلاحیت دبیری می دادند و من اولین کسی بودم که گواهی صلاحیت یک و دو و سه را به طور همزمان گرفتم.
* انتساب به «میرزا اسدالله، خوشنویس دوره قاجاریه»
درباره سابقه هنر خوشنویسی در خانوادهتان نگفتید، در خانواده و اجداد شما کسی خوشنویس بوده است؟
پدربزرگ مادرم میرزا اسدالله خوشنویس هنرمند دوره قاجاریه بوده است. پدرم نیز باسواد بود و علم قدیم داشت. برای ما کلیله ودمنه می خواند. زیر کرسی می نشستیم و مثنوی می خواندیم. خیام، فردوسی،حافظ و ...
مادرم قرآن را بی غلط می خواند اما کتاب های دبستان ما را نمی توانست بخواند. همسرم نیز آثار من را به خوبی میشناد و خط خوب و بد را از هم تشخیص میدهد.
* «حسن زرینخط» بابت تعلیم من پول نمیگرفت
نخستین استادتان حسن زرین خط بود او چگونه استادی بود؟
استاد حسن زرین خط هنرمند بسیار نازنینی بود که از من بابت آموزش خوشنویسی پول نمی گرفت. می گفت تو نام مرا در آینده زنده نگه می داری برای همین از تو پول نمی گیرم. من برای جبران این ماجرا هر بار با خودم چیزی برایش هدیه می بردم که می پذیرفت و دفعه بعد او بود که به من هدیه بزرگتر و قیمتی تری میداد، این شد که دیگر چیزی نخریدم.
* خط زرین خط، اواخر عمرش خوب نبود
*شما ابتدا نزد استاد حسن زرین خط تلمذ کردید و بعد نزد استاد حسین میرخانی واستاد کاوه تفاوت این استادان با هم چه بود که هر دوره نزد یکی شاگردی کردید؟
حسن زرین خط این اواخر سنش بالا رفته بود، فکر می کنم حدود هفتاد سال داشت و به خاطر سکتهای که کرده بود دستش کج شده بود، به همین دلیل نوشتهها و خطش بی نقص نبود. اگر چه استاد زمانه خود بود اما خطش در آن سن و سال دیگر خوب نبود و کج شدن دستش روی خطش تأثیر گذاشته بود.
استاد زرین خط در سالهای 1309 و 10 کتابهای درسی را بسیار زیبا به خط نستعلیق از ریز نویسی تا کتیبه نویسی نوشته بود،
رفتار اجتماعی خوبی هم داشت و بسیار خوب هم آموزش می داد اما به صورت عملی به دلیل این که دستشان بعد از سکته دچار مشکل شده بود و خوب نمی توانست بنویسد من هم نمی توانستم از روی خط ایشان مشق کنم. بنابراین به کلاس های هنرهای زیبا نزد استاد حسین میرخانی رفتم و اندکی هم در محضر استاد علی اکبر کاوه تلمذ کردم.
خط شما چقدر به استادانتان نزدیک است؟
خط من بیشتر به استاد حسین و استاد کاوه نزدیک است اما هیچ یک از خطوط آنها هم نیست.
به خط زرین خط شباهتی ندارد چون آن زمان نمی توانست خوب بنویسد اگر چه خوب تعلیم می داد.
*تعصب خوشنویسان عاشقانه است
شما نزد استادان بزرگی آموزش دیده و سالها نیز به علاقه مندان آموزش داده اید. تفاوت آموزش خوشنویسی در آن زمان و امروز را چیست و کیفیت آموزش خوشنویسی چقدر تغییر کرده است؟
معمولا هر استادی نسبت به تعلیم و شیوه آموزشی خودش تا حدودی تعصب دارد اما این تعصب همه اش عاشقانه است. اگر گاهی حرف و حدیث های منفی هم در خوشنویسی می شود آن هم در مسیر رسیدن به یک هدف است به عبارتی شیوه ها متفاوت است اما هدف غایی یکی است.
امروز هم به واسطه آموزشهای انجمن خوشنویسان ایران، شاهد شکوفایی هنر خوشنویسی هستیم.
* ظهور بیش از 14 هزار خوشنویس ممتاز بعد از انقلاب
*با توجه به این که ریاست انجمن خوشنویسان را هم بر عهده دارید باید آماری هم از تعداد خوشنویسان قبل از انقلاب و بعد از آن داشته باشید؟
اوایل انقلاب 62 نفر خوشنویس ممتاز داشتیم این تعداد در بعد از انقلاب به بالای 14 هزار خوشنویس رسیده است.
* در طول تاریخ تنها هشت خوشنویس زن داشتیم
*زنان خوشنویس چه سهمی از این آموزشها داشتهاند؟ به نظر آمار زنان خوشنویس بعد از انقلاب بسیار افزایش داشته است؟
در انجمنهای خوشنویسی کل کشور ثبت نامهایی که انجام میشود، حدود 65 درصد آن را زنان تشکیل میدهند. این در حالی است که در طول تاریخ حدود هفت یا هشت خوشنویس زن بیشتر نداشتیم و قبل از انقلاب هم خوشنویسان زن نداشتیم، اکنون این آمار به بیش از 1200 خوشنویس ممتاز زن افزایش یافته است که از آموزشهای انجمن خوشنویسان سراسر کشور بهره گرفتهاند.
* توصیه خوشنویس 600 سال قبل به خوشنویسان
چرا همه خوشنویسان نسبت به دستشان بسیار حساسند در حالی که نقاشان چنین حساسیتی را ندارند؟
خوشنویس برای نوشتن نیاز به آرامش مطلق دارد من همیشه به هنرجویانی که میخواهند امتحان بدهند توصیه میکنم که تند و سریع راه نروند، هیجان و استرس نداشته باشند و در آرامش مطلق خوشنویسی را شروع کنند تا بهترین خطشان را ارائه کنند.
خوشنویسی که ساعتها یک جا نشسته و می نویسد، برای آن که دچار خمودگی نشود، بعد از دو ساعت نوشتن باید ده دقیقه نرمش کند، اما دست راستش را نباید تند حرکت دهد. چون وحشی میشود!، دست خوشنویس باید در آرامش نگه داشته شود. خوشنویس حتی کیف دستیاش را نباید با دست راست نگه دارد. این توصیه سلطانعلی مشهدی هنرمند خوشنویس ایران در 600 سال پیش است که خوشنویس باید دست راستش را نازنازی بار بیاورد و کارهای سنگین به آن واگذار نشود.
من هم فقط با دست چپم کار می کنم واز دست راستم به عنوان حمایل در انجام کارهایم استفاده می کنم، حتی گاهی به شوخی به همسرم می گویم این دست راست من ناندانی است باید مراقبش باشم. به همین دلیل است که من با وجود 80 سال سن، دستم اصلا نمی لرزد.