البته مطهری راست هم میگوید، زیرا مواضع فرهنگی و اجتماعیاش بیشتر نزدیک به اصولگرایان است و مشخصا درباره آزادیهای اجتماعی تا حدی قائل به فضایی بسته است. او چندی پیش در پاسخ به این پرسش که باتوجه به آنکه برخی شما را فردی سختگیر در حوزه فرهنگی و مسائلی مانند حجاب و آسانگیر در حوزه سیاسی و معتقد به آزادی بیان میدانند، آیا دچار تناقض نیستید، گفته بود: «مواضع فرهنگی و اجتماعی من هیچ تناقضی با مواضع سیاسی من ندارد. اینکه میگویم بیان و تفکر باید آزاد باشد، درست در راستای رعایت حجاب است.
تأکید بر آزادی بیان از این جهت است که قوای انسانی و استعدادهای انسان باید آزاد باشد. انسان قوه تفکر و بیان دارد و باید شکوفا شود. درواقع قوای انسانی انسان در مقابل قوای حیوانی او باید آزاد باشد و قوای حیوانی مانند خشم و شهوت باید تحت اراده و تسلط قوای انسانی مانند عقل باشد. اگر قوه تفکر به انسان داده شده بنابراین باید در تفکر و بیان آن آزاد باشد و از این منظر به آزادی بیان در نهایت درجه قائل هستیم مگر اینکه توأم با دروغ، نیرنگ، فریب و توهین باشد والا هیچ محدودیت دیگری ندارد.
از طرف دیگر، تأکید بر رعایت حجاب هم به خاطر همین است که قوای حیوانی باید در اختیار قوای انسانی باشد. غریزه جنسی انسان نمیتواند کاملا آزاد باشد، زیرا امر مشترک بین انسان و حیوان است و بنابراین باید تحت تسلط عقل و اراده باشد. به همین خاطر اسلام تمهیداتی مانند پوشش اسلامی و احکام نگاهکردن را قرار داده که به خاطر مصلحت خود انسانهاست. پس این دو نگاه با هم هیچ تناقضی ندارد و اینگونه نیست که اگر قائل به آزادی بیان و تفکر هستیم، پس باید در مسئله حجاب هم قائل به آزادی پوشش باشیم.
چون اگر قائل به آزادی پوشش شویم یعنی آزادی عریانی و برهنگی را قبول کردیم و این به معنی تقویت استعدادهای حیوانی انسان است که باید کنترل شود. درحالیکه تأکید به آزادی بیان توجه به تقویت استعدادهای انسانی انسان است، بنابراین هریک در جای خودش باید رعایت شود. البته بعضا میگویند مواضع فرهنگی من به اصولگراها و مواضع سیاسی من به اصلاحطلبها نزدیکتر است که این حرف تاحدی درست است. چون اصولگراها به احکام دینی بیشتر اهمیت میدهند و اصلاحطلبها اهمیت بیشتری برای آزادیهای سیاسی و اجتماعی قائل هستند».
چالشهای انتخاباتی مطهری
ورود علی مطهری به انتخابات ریاستجمهوری با این اوصاف میتواند از چند جهت محل تأمل باشد؛ نخست آنکه به نظر میرسد با درنظرداشتن جمیع جهات او نمیتواند حمایت تمام اصولگرایان و چهبسا بخشی از آنها را داشته باشد؛ زیرا اگرچه خودش ادعا دارد که در هیچ دسته سیاسی نمیگنجد، اما مواضع سیاسی او آنقدر متفاوت از اصولگرایان بوده است که مطهری بهجای حمایت احتمالا در معرض تندترین هجمههای اصولگرایان قرار بگیرد؛ کمااینکه در گذشته نیز چنین بوده است.
از سوی دیگر اگر او بخواهد همچنان بر عدم وابستگی جناحیاش تأکید کند، احتمالا مورد حمایت اصلاحطلبان هم قرار نمیگیرد؛ زیرا اصلاحطلبان بر اساس بند نخست مصوبه تشکیل نهاد اجماعساز متعهد شدهاند که با نیرویی کاملا اصلاحطلب وارد انتخابات شوند و بعید است درصورتیکه مطهری اصرار دارد که اصلاحطلب نیست، حمایتی از او صورت بگیرد.
سومین چالش علی مطهری هم به شورای نگهبان مربوط است. او در انتخابات مجلس تأییدصلاحیت نشد و این احتمال وجود دارد که بازهم شورای نگهبان نسبت به صلاحیت او با سختگیری برخورد کند، اما در کنار تمام اینها علی مطهری همیشه چهره کاریزماتیکی بوده است که اگر در انتخابات نامزد شود و از قضا تأیید صلاحیت هم شود، میتواند افکار عمومی را متوجه خود کند.