۲۰-۰۳-۹۵، ۰۴:۲۶ ب.ظ
سلام به همگی
من این مطلبو از ویکی پدیا گرفتم و اون اسمائی که لینک هستن معنی خود اسم هستن
نام های پسران
آ
ا
ب
ب
ت
ج
چ
خ
د
ر
ز
ژ
س
ش
ف
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
من این مطلبو از ویکی پدیا گرفتم و اون اسمائی که لینک هستن معنی خود اسم هستن
نام های پسران
آ
- آبتین
- آتش
- آترین
- آتورپات
- آذرخش
- آذرمه
- آذین
- آرتین
- آرام
- آراز (معنی:زلال و پاک) (رود ارس)
- آراد
- آرتا
- آرتان (نام برادر داريوش پادشاه هخامنشى و پسر ويشتاسب)
- آرش
- آرشام
- آرمان
- آرمین
- آروین (دهخدا:تجربه، آزمایش، امتحان، آزمون )
- آریا
- آریابان
- آریانا
- آرین
- آریوبرزن
- آزاد
- آزرمگان
- آساد
- آستیاژ
- آستیاگ
- آلان بلند، با حرمت، سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
- آوه
- آویژه
- آیینگشسب
- آریو
- آریافر
- آریامن
- آریامنش
- آریامهر
- آریان
ا
- اخگر
- ارخشا (معنی:درخشان، تیر سریع)
- اُرُد
- اردشیر
- اردلان
- اردوان
- ارژنگ
- ارس
- ارشا[
نیازمند منبع
]
- ارشام
- اَرَشک
- ارشیا (دهخدا:بلغت، زندو پازند تخت و اورنگ شاهان را گویند)
- ارمایل
- اروند
- اژدر
- اسفندیار
- اشک
- اشکان
- اشکبوس
- افراسیاب
- افشار شریک، رفیق، نام یکی ازسلسه پادشاهی ایران
- افشین
- البرز
- الوند
- امید
- انوش
- انوشیروان
- اورمزد
- اورنگ
- ایرج
- ایشتوویگو
ب
- بابک
- باربد
- بامداد
- بامین
- بامشاد
- بردیا
- بزرگمهر
- بهآیین
- بهبد
- بهرام
- بهمن
- بهمنش
- بیژن
- بهروز
- بهراد
- بهرنگ
- بهزاد
- بهداد
- بهشاد
- بهنام
- برسام
- برزو (معنی: قد بلند) (پارسی کهن)
- برنا
- برزن
- برومند
- برزین
- بهداد
ب
- بابک
- باربد
- بامداد
- بامین
- بامشاد
- بردیا
- بزرگمهر
- بهآیین
- بهبد
- بهرام
- بهمن
- بهمنش
- بیژن
- بهروز
- بهراد
- بهرنگ
- بهزاد
- بهداد
- بهشاد
- بهنام
- برسام
- برزو (معنی: قد بلند) (پارسی کهن)
- برنا
- برزن
- برومند
- برزین
- بهداد
ت
ج
چ
- چنگیز
- چهکو (کردی)
- چیا (معنی: کوهستان بلند) (کردی)
- چیاکو (کردی)
- چومان (برگرفته نام رودی مرزی در غرب بانه) (کردی)
خ
د
ر
- رادین
- رامبد
- رامین
- رامتین
- رخشان
- رستان
- روزبه
- رادمان
- رامان
- رها
- رهام
- راد
- رستم
- ریونیز (دهخدا:نام پسر کيکاوس و داماد طوس) (فردوسی:جز از ریونیز آن گو تاجدار
ز
ژ
س
ش
- شادمهر
- شروین
- شاپور
- شایا
- شایان
- شاهرخ
- شاهین
- شباهنگ
- شهرام
- شاهکام
- شهراد
- شهاب
- شهرداد
- شهریار
- شهروز
- شیرزاد
- شیرنگ
- شهیار
- شهبد
- شهنام
- شوپه
- شیریزدان[۱]
- شاهو (نام کوهی در کرمانشاه) (کردی)
- شیروان (=نام شهری در آذربایجان) (کردی)
- شهمال (=توفان) (کردی)
- شهمزین (کردی)
- شیرکو (=احتمالاً شیر کوهستان) (کردی)
- شورش (کردی)
ف
- فرزان
- فرسا
- فرامرز
- فرزاد
- فرزام
- فرزین
- فردین
- فرداد
- فرود
- فرورتیش
- فرمان
- فرهنگ
- فریبرز
- فرناد
- فرهاد
- فرنام
- فرهام
- فرهود
- فروهر
- فیروز
- فرشاد
- فرشید
- فرخ
- فرخزاد
- فربد
- فهام
- فهرهاد (=فرهاد) (کردی)
- فریا (=نجات، «همریشه با واژه فریاد») (کردی)
ک
- کوروش
- کارن
- کامبیز
- کامران
- کامشاد
- کامیار
- کاوه
- کاووس
- کنارنگ
- کورس
- کورش
- کیانوش
- کیارش
- کیاوش
- کیا
- کیان
- کیوس
- کوشا
- کیخسرو
- کیقباد
- کیکاووس
- کیوان
- کیومرث
- کاردو (کردی)
- کاروان
- کاروخ (=نام کوهستانی در کردستان) (کردی)
- کازیوه (=پگاه) (کردی)
- کارزان (=کاردان) (کردی)
- کاژاو (کردی)
- کوماس (کردی)
گ
- گرگین
- گستهم
- گیو
- گودرز
- گَرسیوَز
- گرشاسب
- گشتاسب
- گلینوش
- گوران (برگرفته از نام مردمی از سرزمین دیلمان که به غرب ایران مهاجرت نمودند) (کردی)
- گووهند (برگرفته از نوعی رقص کردی) (کردی)
ل
- لهراسب
- لاس (=گونهای درخت سختچوب، از شخصیتهای داستان لاس و خزال) (کردی)
- لاوچاک (=جوان خوشسیما و درستکار) (کردی)
- لیزان (=وارد و کاردان) (کردی)
م
- مهدیار
- مازیار
- ماکان
- مانشت(=کوهی در ایلام) (کردی)
- مانی
- ماهان
- مرداس
- مهرگان
- مرداویج
- مزدک
- منوچهر
- مهبد
- مهداد
- مهرداد
- مهرزاد
- مهرشاد
- مهران
- مهزاد
- مهراب
- مهرشاد
- مهزیار
- مهیار
- مهرنگ
- میلاد
- مهریوان (=مریوان) (کردی)
- میلان (کردی)
- میران (کردی)
ن
- نرمن
- نریمان
- نکیسا
- نوید
- نیما
- نیوشا
- نوژن
- نوذر
- نیاسا
- ناسیکو (کردی)
- نسکو (کردی)
- نهبهز (=تسلیمناپذیر، نستوه) (کردی)
- نهسرهو (کردی)
- نههروز (=نوروز) (کردی)
- نهوشیروان (=انوشیروان) (کردی)
- نهکهروز (=نام کوهی در جنوب غربی سقز) (کردی)
- نچیروان (=نخچیربان، شکاربان) (کردی)
و
- ونداد
- وریا (=هوشیار) (کردی)
- وندیداد
- وهومن
ه
ی
و دیگر آسمان را نخواهی دید...