امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ماجرای قتل پسر جوان توسط دختر 16 ساله
#1
25 آذر 93

روزنامه ایران: 21 مردادماه سال جاری ماجرای مرگ مرموز پسر جوانی به پلیس پایتخت مخابره شد.

وقتی ماجرای این جنایت به بازپرس جمشیدی از شعبه سوم دادسرای ناحیه 27 تهران گزارش شد تحقیقات ویژه‌ای برای رمزگشایی از جنایت کلید خورد. بررسی‌های پلیسی و قضایی نشان داد قربانی این جنایت «علیرضا» نام دارد و میهمان خانه دختری به نام «سولماز» بوده است.

همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان در یک قدمی عاملان جنایت قرار بگیرند.

بدین ترتیب در یک عملیات غافلگیرانه سولماز دستگیر شد و وی که اعتیاد شدیدی به شیشه داشت در بازجویی‌ها پرده از جنایت هولناک برداشت و گفت: مدتی پیش یک زن نیکوکار سرپرستی مرا به عهده گرفت و خانه‌ای را برایم اجاره کرد تا اینکه خیلی اتفاقی با دختری به نام مهسان در یکی از بوستان‌های تهران آشنا شدم، از آنجا که خودم بدسرپرست بودم وقتی متوجه شدم مهسان نیز شرایط مشابهی‌ مانند من دارد وی را به خانه‌ام دعوت کردم.

از آن روز به بعد مهسان همیشه نزد من می‌آمد،پس از چند ماه با علیرضا آشنا شدیم. باتوجه به اینکه قربانی نیز شیشه‌ای بود گاهی اوقات برای مصرف شیشه مهسان و علیرضا به خانه‌ام می‌آمدند. روز حادثه بین مهسان و علیرضا دعوا درگرفت و مهسان با کارد میوه‌خوری ضربه‌ای به دست علیرضا زد، من علیرضا را به بیمارستان رساندم و مهسان فرار کرد.

با اعترافات این دختر شیشه‌ای عامل جنایت نیز دستگیر شد. مهسان که 16 ساله است در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه علیرضا به من توهین کرد و بین ما دعوا شد. در یک لحظه کنترل عصبی خودم را از دست دادم و با چاقوی میوه‌خوری به وی ضربه‌ای زدم، باور کنید هرگز قصد کشتن او را نداشتم اتفاقی این حادثه پیش آمد.

بنابر این گزارش، مهسان روز گذشته در آخرین دفاع به بازپرس جمشیدی گفت: روز حادثه بعد از اینکه شیشه مصرف کردیم بین من و علیرضا دعوا درگرفت، آن روز نفهمیدم دارم چه کار می‌کنم دچار توهم شدم و علیرضا را با چاقو زدم. حالا هم بشدت پشیمان هستم. او مقصر بود و با چاقو می‌خواست مرا بزند، در یک لحظه چاقو از دستش افتاد و من چاقو را برداشتم و در دفاع از خودم ضربه‌ای به دستش زدم.

بنابر این گزارش، مهسان پس از اعتراف روانه کانون اصلاح و تربیت شد.
دیشب خوابت را دیدم..
صبح،
شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
وای خدای منtwol
/(^ـــ^)\
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
روز به روز امار مصرف شیشه بالاتر میره Angry
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
آخه 16ساله هم شيشه ميدونه چيه¿
امضای خدا پای تمام آرزوهایتان....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
چاقو به دستش خورده بعد فوت کرده ؟؟
مگه میشه ؟
اصن داریم؟
یا خود خداtwol
به نام خدا
زندگی رسم خوشایندیست
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه ی عشق
زندگی تجربه ی یک شب پره در تاریکیست
زندگی حس غریبیست که یک مرغ مهاجر دارد
زندگی گل به توان ابدیت
زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما
زندگی هندسه ساده و یکسان
نفسهاست....
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
وای چقد بد بیچارهtwoltwoltwoltwol
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
هییییییییییییی


شوخی شوخی جدی شدtwoltwoltwol
و دیگر آسمان را نخواهی دید...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  قتل یک زن به دست مامور پلیس در کرمان صنم بانو 0 172 ۲۳-۰۸-۱، ۰۷:۵۲ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  ماجرای اعزام دو آمبولانس به یک آموزشگاه دخترانه صنم بانو 1 186 ۱۹-۰۸-۱، ۱۱:۵۳ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  معمای مرموزِ مفقود شدن یک دختر نوجوان در شیراز صنم بانو 0 65 ۰۳-۰۸-۱، ۱۱:۴۳ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان