کنکوری و کتابخانه

[varesh]

[b]کتابخانه و کنکوری تا یک روز قبل از کنکور همچون یک روح هستند در دو بدن و شما هر ساعتی از روز که به کتابخانه مراجعه کنید تعداد کثیری از دانش آموزان طالب علم رو در اونجا خواهید دید اصلا مگر میشود کنکوری را از کتابخانه کَند؟! گیرم هم بروند یه کوله ی بزرگ و کتب درسیشان را در آنجا میگذارند که برایشان نقش زنبیل در صف خرید را ایفا کند و این یعنی اینجا جای من است

از همه ی اینها گذشته دلنوشته های دوستان کنکوری بر در و دیوار و میز و صندلیهای کتابخانه می باشد که آدمی را به تفکر وامیدارد. و البته کامنتهایی که زیر این دلنوشته آمده.

دلنوشته ها به چند دسته تقسیم میشود:
ا) دوست عزیزی که به سخنان پشتیبان خویش جامه ی عمل پوشانیده و جملاتی که اعتماد به نفسش را به صورت تساعدی بالا میبرد را می نویسد تا جلوی چشمش باشد حالا توجه ندارد که این جملات را باید روی کاغذی نوشته و بر دیوار اتاقش الصاق کند نه میز کتابخانه البته حق هم دارد بالاخره شونصد ساعت از روزش را در کتابخانه به سر میبرد باید اعتماد به نفسش را بالا ببرد یا نه؟!
تعدادی از این جملات: من میتوانم، ای کنکور من شکستت میدم، ای کنکور من خفه ات میکنم ، و از این دست جملات که کامنتهای که زیرش نوشته میشه اینهاست: ایول، یا ، دمت جیز!!، یا ، بوووووق

2) امداد گرفتن از خداوند که در اینجا معلومه که طرف توی فرمول ریاضی یا فیزیک گیر کرده و از خداوند یاری میطلبد یا مثلا درساش زیاد بهش فشار آورده
متن دلنوشته ها: خدایا خودت کمکم کن، هـــــــــی خدا،،، هی دلم گرفته
کامنتها: هـــــــی منم. بعدی : خدایا خودت کمکمون کن قبول شیم بعدی همون جمله ی قبلی یه آمین هم زده تنگش

3) دسته ای که به زور خانواده درس میخونن و اصلا علاقه ای ندارند یا از سر چشم و همچشمی با دوستان درس میخونن یا سالهای طولانیست که در صف کنکور نشسته اند
متن دلنوشته هاشون: ازت متنفرم کنکور بووووووووووووق، حالم از درس خوندن به هم میخوره
کامنتها: منم، بووووووووووووق ، برو بابا تنبل

4) دسته ی عاشق پیشگان
دلنوشته ها: قلب تیر خورده، اول اسم خودش و عشخش، همیشه به یادتم عشقم، دوستت دارم فلانی جونم
کامنتها: خاک تو سرت تو درس میخونی یا...، وای چه رمانتیک خوشبخت بشید، منم به یادتم عشقم و حرف اول خودش و عشقش

5) دسته ای که در راستای زنبیل گذاری مینویسد اینجا جای منه هر کی بشینه ....(اون حیوون گوش مخملیه)


6)دسته ی آرزومندان اینا دیگه خیلی باحالن هنوز رتبه نیاورده نوشته کاش دانشگاه اصفهان قبول شم کامنتی که زیرش اومده حالا چرا اونجا کلک؟!

7) و دسته ی بی اعصابان که روی همه ی دلنوشته ها و کامنت گذاران خط کشیده و نوشته خفه بابا




بیچاره کتابخانه و لوازمش
البت امروز رفتم کتابخونه توصیه میکنم برید انقدر آرومه که نگو هر چند کل یه ساعتی که اونجا نشسته بودم یه صفحه هم نخوندم می پرسید چرا؟! آخه پرسیدن داره؟! مشغول دلنوشته خوانی و کامنت خوانی بودم دیه

حالا بماند که همین دوستان گرامی که فردا پس فردا دانشگاه قبول شن و همینکه به تریبون دسترسی پیدا کنن داد سخن میرانند که هاااااااااای بیت المال...کدام بیت المال؟!همان بیت المالی که خودش خط خطی کرده


باشد که رستگار شویم[/B]