امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کَل‌کَلِ اروپاییِ فراری،لامبورگینی و آستون مارتین
#1
گاهی وقت‌ها از خودمان می‌پرسیم کدام ماشین‌ها را بیشتر دوست داریم؟ به این فکر می‌کنیم که اگر قرار بود از بین بهترین‌ها سوا کنیم کدام‌ها را انتخاب می‌کردیم و بعد باز هم از بین آنها بهترین کدام بود؟






[align=RIGHT]
مجله تخت گاز - سولماز گرئی: گاهی وقت‌ها از خودمان می‌پرسیم کدام ماشین‌ها را بیشتر دوست داریم؟ به این فکر می‌کنیم که اگر قرار بود از بین بهترین‌ها سوا کنیم کدام‌ها را انتخاب می‌کردیم و بعد باز هم از بین آنها بهترین کدام بود؟ برای پاسخ به این رویای شیرین گاهی احتیاج به اطلاعات دقیق‌تری داریم. خوب ما هم طبق معمول اینجا هستیم و آماده تا شما را به یک سفر خیالی ببریم. با یک رقابت 36 سیلندری چطورید؟ لازمه آن تنها برپاکردن یک کل‌کل کوچک بین بهترین غول‌های 12 سیلندر فراری، لامبورگینی و آستون‌مارتین است. این تست کاملا واقعی است و توسط گروه تاپ‌گیر انگلیس در اسکاتلند انجام شده است.

[align=CENTER][عکس: 488065_460.jpg]
Ferrari F12berlinetta

  • موتور: 6266 سی سی
  • 12 سیلندر
  • جعبه دنده: 7 سرعته دوکلاچه
  • توان: 730 اسب بخار
  • گشتاور: 690 نیوتن متر
  • شتاب گیری صفر تا صد کیلومتر: 1/3 ثانیه
  • بیشینه سرعت:350 کیلومتر بر ساعت
  • قیمت:322 هزار دلار
    [عکس: 488067_481.jpg]
    Lamborghini Aventador

    • موتور: 6500 سی سی
    • 12 سیلندر
    • جعبه دنده: 7 سرعته دوکلاچه
    • توان: 690 اسب بخار
    • شتاب گیری صفر تا صد کیلومتر: 9/2 ثانیه
    • بیشینه سرعت:350 کیلومتر بر ساعت
    • قیمت:393 هزار دلار
      [عکس: 488070_943.jpg]
      Aston Martin Vanquish

      • موتور: 5204 سی سی
      • 12 سیلندر
      • جعبه دنده: 6 سرعته دوکلاچه
      • توان: 568 اسب بخار
      • گشتاور: 620 نیوتن متر
      • شتاب گیری صفر تا صد کیلومتر:1/4 ثانیه
      • بیشینه سرعت:295 کیلومتر بر ساعت
      • قیمت:185 هزار دلار
        [عکس: 488066_356.jpg]
        یک روز آفتابی

        همه چیز از یک سفر آرام و دوستانه شروع شد. 3 الهه دوازده سیلندر در یک روز آفتابی در خیابان‌های خلوت می‌خرامیدند که کم‌کم خوی ایتالیایی و انگلیسیشان بالا گرفت و شروع به فخر فروشی به یکدیگر کردند. این 3 الهه به‌طور دقیق فراری برلینتا F12، لامبورگینی اونتادور رودستر و آستون‌مارتین ونکوییش بودند. خوب یک دور کوتاه زدن و موفق شدن به یک عالمه پز دادن که چیزی از کسی کم نمی‌کرد؛ بنابراین تصمیم گرفتند با هم گشتی در اسکاتلند بزنند.

        باید بگوییم در این سفر نفس‌گیر 3 ابرخودرو ما هیچ کدام دوپینگ نکرده بودند و خبری از توربوشارژر نبود. این سه که در مجموع ارزشی بیشتر از 800 هزار پوند داشتند، جدیدترین سوپراسپرت‌های V12 تنفس طبیعی در کره خاکی بودند و هر سه شاکی از این که جایی برای استفاده از همه نیروی گزاف تولیدی موتورشان وجود نداشت.

        پشت یک چراغ قرمز، در همان نقطه شروع نوستالژیک، اسب فراری شیهه کشان لاستیک بر زمین می‌کشید در حالی که گاومیش لامبو از سوراخ‌های جلوپنجره‌اش بخار بیرون می‌داد و آستون با وقار گلویی صاف می‌کرد و با بازی با پدال گاز سعی می‌کرد دل رقبا را خالی کند. بالاخره انتظار بی‌پایان به سر رسید و چراغ سبز شد.

        در یک لحظه هر سه از کوره دررفتند و بازی شروع شد. در ادامه این مسیر که خوشبختانه بسیار خلوت بود به بلندی‌های هایلند رسیدند اما این جا قله‌های برفی و جاده‌های پیچ‌درپیچ انتظارشان را می‌کشید. راننده فراری که با سقف باز تا این جا آماده بود، با آن شتاب بسیار بالاکمی ‌با مشکل مواجه شد. تصورش را بکنید برای حفظ کنترل سر در یک خودرو روباز در سرعت بالا، عضلات گردن و فک چقدر منقبض می‌شوند! اما این یک روی سکه است؛ در روی دیگر شتاب‌گیری بی‌نظیر و بی‌وقفه برلینتا قرار دارد. در بسیاری از سریع‌ترین خودروها مثل زوندا یا آگرا وقفه‌هایی در روند شتاب‌گیری وجود دارد که هر چقدر کوتاه اما به عضلاتتان فرصت استراحت می‌دهند.

        اما یک عاشق سرعت بدون شک حاضر است ساعت‌ها مثل یک وزنه‌بردار صورت و گردن ش را منقبض بکند و چنین شتاب خطی و فوق‌العاده‌ای را تجربه کند. موتور بزرگ و تنفس طبیعی V12 در معیت جعبه دنده دوکلاچه راز چنین شتابی است. از فواید دیگر این دو، غرش خوفناکی است که هنگام «تیک آف» با برلینتا تولید می‌شود. رانندگی در چنین حالتی شبیه به رانندگی با خودروهای مسابقات فرمولا وان دهه 90 است.

        [عکس: 488071_778.jpg]

        نازپرورده‌های ایتالیایی


        در ادامه مسیر باران هم به سناریو اضافه می‌شود. در چنین شرایطی منطق حکم می‌کند سری به عملکرد اونتادور بزنیم. به این دلیل که اونتادور از سیستم تمام چرخ محرک بهره می‌برد. پیش‌بینی می‌شود گودال‌های عمیق آب در این جا مزاحمتی برای اونتادور به وجود نیاورند. قبل از هر چیز باید اعتراف کنیم که در طول این سفر از بین نازپرورده‌های ایتالیایی یعنی اونتادور و F12، طراحی خارجی اونتادور توجه بیشتری را به خود جلب می‌کرد.

        انصافا هم یک طراح خودرو تازه‌کار تنها احتیاج دارد یک نگاه دقیق به آن بیاندازد و بعد طراحی را آغاز کند؛ این زیبای دلربا به خودی خود یک کتاب است با عنوان «چگونه یک سوپراسپرت طراحی کنیم». در حالی که بسیاری با نگاهی زیبایی F12 را تحسین می‌کردند، همه خودروها دور می‌زدند و از نزدیک اونتادور را بررسی می‌کردند. از درهای قیچی مانند تا صندلی آن که ارتفاع کمی ‌دارد و همان ژست مورد نیاز را به شما می‌بخشد، همه چیز در اونتادور از ابتدا نوید یک سواری بی‌مانند را می‌دهد. اما متاسفانه اونتادور عملکرد چندان دلچسبی ارائه نمی‌کند و با تکان‌های بی‌موردش کمی ‌ما را در مورد سیستم تعلیق دلسرد می‌کند.

        درون کابین درست پشت سر شما انگار یک معدن زغال سنگ جاسازی شده است؛ سرو صدای بسیار بلند موتور ممکن است به گوش هر کسی خوش نیاید. هم‌چنین جعبه دنده در حالت اتوماتیک کمی‌ سرخود عمل می‌کند. این داستان در Kensington ادامه دارد تا به Glencoe می‌رسیم. خوشبختانه جاده آرامش بخش آن که بی اغراق می‌توان آن را بهترین جاده بریتانیا دانست، اونتادور را سر عقل می‌آورد. اونتادور این بار کاستی‌های کنزینگتون را جبران می‌کند و گریپ و هندلینگ شگفت‌آوری ارائه می‌دهد. شتاب آن به خوبی شتاب فراری نیست اما سرعتش رضایت‌بخش است.

        [عکس: 488069_135.jpg]
        آرامش انگلیسی

        حالا نوبت به آستون می‌رسد. بی‌راه نیست اگر آن‌را آرامش‌بخش‌ترین مدل این سه گانه بنامیم. این مدل سرسخت‌ترین و سریع‌ترین مدل از DB9 است. ظاهر آن با دیگر آستون‌ها فرق می‌کند. حس و حال آن بسیار متفاوت است و یک جی‌تی انگلیسی واقعی و البته امروزی به حساب می‌آید. طراحی ونکوییش قبلی منتقدان خود را داشت اما این یکی یک کروزر بزرگ است که حاضر است شما را به دور دنیا ببرد.

        سواری با آن شیرین و تقریبا سریع است. سیستم صوتی‌اش هم چه در داخل کابین و چه در خارج از آن در زمره بهترین‌ها قرار دارد. حتی یک صفحه نمایش داتماتریس در کابین آن جاسازی شده و بخش سرگرمی‌ اطلاعاتی آن را رونق بخشیده است. در طول سفر همه مردم اسکاتلند به این الهه مودب عشق می‌ورزند. درست است که با دیدن اونتادور چشم‌ها از حدقه بیرون می‌زند اما ونکوییش ارتباط گرم و دوستانه‌تری با عابرین و رانندگان سایر خودروها برقرار می‌کند.

        عکس‌العمل‌ها در مورد آن بسیار مثبت است انگار هنوز وقار و کلاس انگلیسی خریداران بسیاری دارد. برای مثال شخصی در پمپ بنزین به دو ابر خودروی دیگر اشاره می‌کند و می‌گوید: «گرچه این دو پرزرق و برق و خبرسازتر هستند، اما آستون‌مارتین همان گزینه مناسب برای یک جنتلمن حقیقی است. حقیقتا هم انسانی وسواسی با سلیقه خاص، از سواری با ونکوییش بیشتر لذت خواهد برد.» هندلینگ آن نمره کامل می‌گیرد و در مقایسه با مدل‌های اخیر آستون بهتر است.

        با قدرت 565 اسب بخار، ونکوییش که از سیستم چرخ‌های محرک عقب سود می‌جوید سلطان جاده است و به خوبی اوضاع را کنترل می‌کند. اسب 730 اسب بخاری فراری با سیستم چرخ‌های محرک عقب هم که در جاده خیس کمی ‌افسار گسیخته بود در McMonsoon رام شد و کنترل امور را به دست گرفت. سیستم‌های کنترل آن به قدری دقیق و هوشمندانه بودند که راننده گاهی شک می‌کرد آیا خودش به آن خوبی رانندگی می‌کند.

        روز بعد هوا بهتر می‌شود و لامبو فرصت پیدا می‌کند با سقف روباز از آفتاب اسکاتلند بهره‌مند شود. باز شدن سقف کمی ‌طول می‌کشد اما ارزشش را دارد؛ جای بیشتر برای سر راننده. یک جاده باریک در میانه دره پیش روی آنها قرار دارد و این همه چیزی است که در یک روز آفتابی یک راننده سوپراسپرت در بریتانیا از خدا می‌خواهد. این جاده مقدس که روزگاری جکی استوارت، راننده بریتانیایی فرمولا‌وان، در آن تمرین می‌کرده حالا جزو املاک خصوصی است و گاوهای بسیاری در آن در رفت‌وآمد هستند. در این پروسه ترمز کردن لامبو درخشان‌تر از بقیه ظاهر می‌شود.

        [عکس: 488068_528.jpg]
        قیمت یا لذت

        اما هنوز ذهنمان درگیر است. قرار نیست یکی از این سه دیگران را شکست دهد؛ قرار است به شما در حل معمایتان کمک کنیم. اگر قرار باشد بهترین را انتخاب کنید و البته بیشترین بهره را از مقدار پولی که پرداخت می‌کنید ببرید، آن بهترین کدام است؟

        ونکوییش با همه ویژگی‌های خوبش یک کابین کلاسیک دارد که ممکن است به ذائقه همه خوش نیاید. کمی ‌زمان لازم است تا به فرمان مربعی آن عادت کنید. سرسختی و سرعت آن هم ممکن است در مقایسه با آستون‌های دیگر خوب باشد اما در کنار دو یاغی ایتالیایی چنگی به دل نمی‌زند. در هر صورت نباید فراموش کرد ونکوییش سر به راه ما 50 هزار پوند ارزان‌تر از F12 و اونتادور است. اگر همه گزینه‌های اختیاری آن را انتخاب کنید، هنوز هم 110 هزار پوند ارزان‌تر از F12 است.

        اونتادور؟ نکته‌های منفی بسیاری وجود دارد. پدال‌ها، جعبه دنده و مصرف سوخت بالا چیزهایی هستند که باید در نظر بگیرید. از طرف دیگر به معنای سنتی سوپراسپرت است؛ بزرگ، چموش و پرسروصدا.

        F12 با وجود قیمت بالایی که دارد، کلیدها و دکمه‌های گران‌قیمت و لوکس را از راننده‌اش دریغ می‌کند. صندلی‌ها هم آن‌گونه که باید طراحی نشده اند؛ در چنین تجربه‌ای شما دوست دارید پشتتان گرم باشد. حمایت جانبی آنها آن‌طور که باید نیست.

        در مقابل اگر پول خرید یک F12 و وقت سفر کردن با آن را داشته باشید، شکی نیست که به یکی از راضی‌ترین رانندگان کره زمین تبدیل خواهید شد. طراحی ساده‌تر آن جماعت سوپراسپرت دوست را چندان به خود جذب نکرد اما به واقع یک جی‌تی بسیار مناسب برای سفر است. موتور خوش‌ساخت آن می‌تواند مدعی بهترین منبع تامین نیروی خودرو باشد. در هر صورت امیدواریم لذت استفاده از موتورهای تنفس طبیعی هرگز از ما گرفته نشود.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
WOW!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کفم بریـــــــــــــــــــــد xcvl
The More You Love... The More It Hurts
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
(۰۵-۰۱-۹۴، ۰۸:۵۳ ب.ظ)"MJ نوشته: WOW!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کفم بریـــــــــــــــــــــد xcvl
در این مورد ها حرفه ای کار میکنم
عشق ماشینم
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  گلبول‌های قرمز؛ بهترین فراری‌های هشت سیلندر جهان صنم بانو 5 165 ۲۰-۰۲-۰، ۰۹:۲۳ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  تصاویر لورفته از سری‌ترین ابرخودروی فراری صنم بانو 1 137 ۰۵-۱۲-۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  سال آینده منتظر خودرو شاسی بلند فراری باشید AsαNα 2 154 ۰۳-۱۱-۹۶، ۱۲:۵۲ ق.ظ
آخرین ارسال: taranomi

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
نويد (۰۹-۰۹-۹۹, ۰۲:۵۹ ق.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان