امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یاد شش ماهه آقا ابا عبدالله(ع)
#1
[عکس: hazrate-ali-asghar2-n.jpg]




پس حضرت بر در خيمه آمد و به جناب زينب سلام الله عليه فرمود كودك صغيرم را به من سپاريد تا او را وداع كنم، پس آن كودك معصوم را گرفت و صورت به نزد او برد تا او را ببوسد كه حرمله بن كامل اسدی لعين تيری انداخت و بر گلوی آن طفل رسيد و او را شهيد كرد. و باين مصيبت اشاره كرده شاعر در اين شعر:

وَ مُنْعَطِفِ اَهْوي لِتَقْبيلِ طِفْلِهِ فَقَبَّلَ مِنْهُ قَبْلهُ السَّهْمُ مَنْحَراً


پس آن كودك را به خواهر داد، زينب سلام الله عليه او را گرفت و حضرت امام حسين عليه السلام كفهاي خود را زير خون گرفت همينكه پر شد به جانب آسمان افكند و فرمود سهل است بر من هر مصيبتي كه بر من نازل شود زيرا كه خدا نگران است.

سبط ابن جوزي در تذكره از هشام بن محمد كلبي نقل كرده كه چون حضرت امام حسين عليه السلام ديد كه لشكر در كشتن او اصرار دارند قرآن مجيد را برداشت و آنرا از هم گشود و بر سر گذاشت و در ميان لشكر ندا كرد:

بَيْني وَ بَيْنَكُمْ كِتابُ الله وَجَدّدي مُحَمّّدٌ رَسُولُ اللهِ صَلّي الله عَلَيْه و الِهِ.

اي قوم براي چه خون مرا حلال مي‌دانيد آيا من پسر دختر پيغمبر شما نيستم؟ آيا به شما نرسيد قول جدم در حق من و برادرم حسن عليه السلام.

هذانِ سَيّدِا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ.

در اين هنگام كه با آن قوم احتجاج مي‌نمود ناگاه نظرش افتاد به طفلي از اولاد خود كه از شدت تشنگي مي‌گريست حضرت آن كودك را بر دست گرفت و فرمود:

يا قَوْمُ اِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذا الطّفْلَ.

اي لشكر اگر بر من رحم نمي‌كنيد پس بر اين طفل رحم كنيد، پس مردي از ايشان تيري به جانب آن طفل افكند و او را مذبوح نمود. امام حسين عليه السلام شروع كرد به گريستن و گفت اي خدا حكم كن بين ما و بين قومي كه خواندند ما را كه ياري كنند بر ما پس كشتند ما را، پس ندائي از هوا آمد كه بگذار او را يا حسين كه از براي او مرضع يعني دايه‌ايست در بهشت.

در كتاب احتجاج مسطور است كه حضرت از اسب فرود آمد و با نيام شمشير گودي در زمين كند و آن كودك را به خون خويش آلوده كرد پس او را دفن نمود.

طبري از حضرت ابوجعفر باقر عليه السلام روايت كرده كه تيري آمد رسيد بر گلوي پسري از آن حضرت كه در كنار او بود پس آن حضرت مسح مي‌كرد خون را بر او و مي‌گفت: اَلَلّهَمَّ احْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْم دَعَوْنا لِيَنْصُرُونا فَقَتَلُونا.

[عکس: tt%20%2819%29.gif][عکس: tt%20%2819%29.gif][عکس: tt%20%2819%29.gif]

فکری به حال ماهی در التهاب کن

بابا برای تشنگی من شتاب کن


دردی عمیق در رگ من تیر می کشد

من را برای ذبح عظیم انتخاب کن


هل من معین توست که لبیک می دهم

امن یجیب های مرا مستجاب کن


من روی دستهای تو، قد می کشم پدر

از این به بعد روی نبردم حساب کن


داغ جوان چه زود تو را پیر کرده است

با خون من محاسن خود را خضاب کن


گهواره هم که تاب ندارد بدون من

فکری به حال خاطره های رباب کن


وقتش رسیده نیزه ی خود را علم کنند

هفتادو دومین غزلت را کتاب کن






پاسخ
سپاس شده توسط: لیلی ، ونوشه
#2
در مقابل این مظلومت موندم چی بگم .
تو این روزهای عزیز و پر غم از همه دوستان التماس دعا دارم .
پاسخ
سپاس شده توسط: ونوشه ، بانو


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Brick یاد مرگ و هفت اثر آن صنم بانو 1 99 ۲۲-۰۹-۹۶، ۰۹:۵۷ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  <<< شروع هر روز با دعا برای سلامتی آقا امام زمان (عج) >>> ثـمین 13 628 ۲۷-۱۲-۹۵، ۱۱:۴۰ ق.ظ
آخرین ارسال: :)nafas
  جملات قشنگ و به یاد ماندنی مامان زهرا 0 171 ۰۱-۰۲-۹۴، ۰۶:۲۶ ب.ظ
آخرین ارسال: مامان زهرا

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان