بیاهمیتترین بخش زندگی «آل کاپون» در فیلم کاپون
میثم کریمی در وبسایت موویمگ درباره این فیلم نوشته: در تاریخ سینم ا آثار بسیاری درباره آل کاپون ساخته شده اند. از فیلم «آل کاپون» در سال ۱۹۵۹ با بازی رود استینر گرفته تا «انتقام آل کاپون» در سال ۱۹۸۹، هالیوود همواره علاقه فراوانی به استفاده از کاپون به عنوان سوژه آثار گنگستری داشته است. «کاپون» محصول سال ۲۰۲۰، جدیدترین اثری است که درباره این گنگستر ساخته شده و این بار تام هاردی نقش آل کاپون را ایفا کرده است.
داستان فیلم به آخرین سال زندگی آل کاپون (تام هاردی) در عمارت عظیم خودش میپردازد. جایی که او به دلیل بیماری سیفلیس عصبی، توان کنترل ذهن خود را از دست داده و تفاوت میان خیال و واقعیت را درک نمیکند. با اینحال اطرافیان کاپون سعی در مراقبت از او دارند تا بتواند روزهای آخر عمرش را در آرامش بگذارند. اما کاپون به آنها اعتمادی ندارد.
«کاپون» را جاش ترنک نوشته و کارگردانی کرده است. کارگردانی که فیلم خوش ساخت «Chronicle» را در کارنامه هنری اش دارد، اما اثر بعدی اش یعنی «چهار شگفت انگیز»، یکی از بدترین آثار اَبَرقهرمانی یک دهه اخیر سینم ا محسوب میشود که باعث شد ترنک پنج سال کارگردانی را کنار بگذارد. او حالا با «کاپون» دوباره فیلمسازی را تجربه کرده و با نگاهی به کارنامه هنری سینوسی او، باید امیدوار میبودیم که اثر جدید او خاطرات «چهار شگفت انگیز» را از خاطرمان ببرد، اما این اتفاق نیفتاده و جاش ترنک نسبت به پنج سال گذشته تغییر خاصی در سبک و سیاق فیلمسازی خود نداشته است.
دلیل بزرگی که تماشاگر را به تماشای «کاپون» وا میدارد، نام آل کاپون است. زندگی پر فراز و نشیب این گنگستر دستمایه ساخت فیلمهای سینم ایی بسیاری شده و حالا تماشاگر انتظار دارد تا با تماشای «کاپون» زوایای تازهای از زندگی کاپون که پنهان مانده و سبب شده تا دغدغه کارگردان برای ساخت اثر شود را تماشا کند. اما زمانی که به تماشای فیلم مینشینیم، با یکی از بی اهمیتترین بخشهای زندگی آل کاپون مواجه میشویم که هیچ اطلاعات جدیدی از زندگی این گنگستر در اخیتار تماشاگر قرار نمیدهد. فیلم زمانی که آغاز میشود او در بدترین شرایط بیماری خود قرار دارد و در عمارت خود روزهای آخر زندگی را سپری میکند. جاش ترنک در طول فیلم مصیبتهای یک مرد مبتلا به سیفلیس عصبی را به تصویر میکشد که چراغ زندگی او رو به خاموشی است، اما چرا باید برای به تصویر کشیدن چنین موقعیتی، نام «آل کاپون» را ضمیمه فیلم کنیم؟
ما در طول فیلم با کاپونی مواجه هستیم که اختیاری بر روی دفع ادرار خود ندارد و حتی در هنگام خواب نیز جای خود را بارها کثیف میکند. او نمیتواند به راحتی صحبت کند و در درماندهترین حالت زندگی خود به سر میبرد. سوال مهم اینجاست که چرا باید درباره آل کاپون، چنین مواردی برای تماشاگر اهمیت پیدا کند؟ آیا تماشاگری که به تماشای «کاپون» نشسته، علاقهای به موضوعات مهم زندگی او از جمله فروش غیرقانونی مشروبات، قمارخانه ها، کشتن یک دوجین آدم، دوران پر ماجرای زندانی شدنش و انتقالش به آلکتراز و بسیاری موارد دیگر نداشته و صرفاً کنجکاو بوده تا کاپون را در بستر بیماری در حالی که توانایی کنترل ادرار خود را ندارد ببیند؟
متاسفانه ترنک حتی برای پرورش ایده ضعیف خود درباره آل کاپون نیز به اندازه کافی هوشیار نبوده است. در فیلم «کاپون» شخصیتهای مکمل بسیاری حضور دارند که خرده روایتهایی را در طول داستان رقم میزنند که در کمال تعجب، هیچکدامشان بسط و گسترش نمییابند و در حد سوالهای بی پاسخ باقی میمانند. مسئله پسرِ دیگر کاپون یکی از این موارد است که در طول فیلم چندین بار مطرح میشود، اما هرگز به آن پرداخته نمیشود. ترنک حتی در میانه فیلم بحث پنهان کردن ۱۰ میلیون دلار توسط کاپون را مطرح میکند و افرادی را به قصه اضافه میکند که در پی یافتن آن پول هستند. این موقعیت میتوانست بستر مناسبی برای شکل گیری تقابل میان کاپون و اطرافیانش را مهیا کند، اما در کمال تعجب، ترنک یکی از اعضای فامیل، چند گنگستر بی هویت، دکتر و پلیس را وارد معرکه ۱۰ میلیون دلاری میکند و بدون هیچ پیشرفتی در طرح اولیه، آن را به حال خود رها میکند!
در میان انبوه مشکلات فیلمنامه و کارگردانی «کاپون»، تنها بازی تام هاردی در نقش این گنگستر گرفتار شده در بستر است که توانسته اثر را تا حدی سرپا نگه دارد. گریم چهره هاردی اگرچه کمی اغراق شده به نظر میرسد، اما بازی هاردی در زیر این گریم سنگین قابل قبول است. هاردی برای ایفای نقش کاپون لحن و صدای خود را هم تغییر داده که این تغییر صدا گاهی شبیه به صدای نیک نولتی شده! با اینحال، میتوان گفت که تام هاردی از معدود نکات مثبت فیلم محسوب میشود که حضورش در صحنه توانسته بخش کوچکی از ضعفهای بزرگ اثر را بپوشاند.
در نهایت باید گفت که «کاپون» اثری ضعیف و فراموش شدنی است که تماشای آن دانسته جدیدی به تماشاگر نمیافزاید. وضعیت «کاپون» مانند آن است که شما به سراغ ساخت فیلمی درباره فروغ فرخزاد بروید و به مدت ۹۰ دقیقه ماجرای نان خریدن او از نانوایی محل و اتفاقات پیرامونش را به تصویر بکشید! احتمالاً خود جاش ترنک هم هدف مشخصی از نویسندگی و کارگردانی «کاپون» نداشته است. آل کاپون گنجینهای از رخدادهای تاریخی را رقم زده که همگی آنها پتانسیل بالایی برای اقتباس سینم ایی دارند، اما جاش ترنک همه آنها را کنار گذاشته و ما را به سال آخر زندگی آل کاپون میبرد که جز دفع کردن باد فتق و خراب کردن جای خواب خود، نکته ویژه دیگری برای تماشاگر نداشته است!