۲۷-۱۲-۹۱، ۰۱:۴۸ ب.ظ
امتیاز موضوع:
بابایی.....
|
سپاس شده توسط: لیلی ، setareh ، admin ، saba erfan ، parva ، زینب سلطان ، مهتاب ، بانوی جنوب ، پرنسس
۲۷-۱۲-۹۱، ۰۲:۲۸ ب.ظ
بابای بد ...چرا حال بچه رو میگیری خب
۲۷-۱۲-۹۱، ۰۳:۲۰ ب.ظ
]چه بابای ضد حالی...
سَر بِه سَر من نَذارید ادمـــــــــــــــــــــآ .... پارتیِم خداستــــــــــــــــــــ ـــــــــــِِِِِ
۲۷-۱۲-۹۱، ۰۴:۳۸ ب.ظ
به بابابزگه گفت و اونم جواب داد برو از بابات بپرس
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
۲۰-۰۱-۹۲، ۰۹:۴۰ ق.ظ
این قصه سر دراز دارد
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ...
۲۰-۰۱-۹۲، ۰۳:۲۷ ب.ظ
چرا ضدحال ميزني خووووووو بچه ضايععععع شد
لبخند بزن بدون انتظار پاسخی از دنیا ......
بدان روزی دنیا آنقدر شرمنده میشود که بجای پاسخ لبخند با تمام سازهایت میرقص د...
۲۰-۰۱-۹۲، ۰۷:۳۰ ب.ظ
چه اعتماد بنفسی
می کوشم غــــم هایم را غـــرق کنم اما
بی شرف ها یاد گرفته اند شــنا کنند ... حسين پناهي |
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
بابایی؟؟ الان وقت ندارم! | sadaf | 1 | 460 |
۱۶-۰۷-۹۴، ۰۱:۱۲ ق.ظ آخرین ارسال: Ar.chly |
|
بابایی پاشو یادت رفت | admin | 2 | 489 |
۱۹-۰۷-۹۲، ۰۱:۴۴ ب.ظ آخرین ارسال: MeNa |
کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان