۲۲-۰۶-۹۴، ۱۰:۰۱ ب.ظ
دانش محصول، دانش مشتری و دانش فرآیند
برخی شرکتها محصول تولید می کنند، برخی کار انجام می دهند و برخی نیز ارتباطات برقرار می کنند. سازمانهای محصول محور، سازمانهای مشتری محور و سازمانهای مبتنی بر فرآیند هر یک دارای تمرکز، کسب و کار و شیوه خاص خود در رابطه با مدیریت دانش هستند.
اغلب شرکتها ترکیبی از مدیریت تولید، خدمات و ارتباطات هستند. آنها در واحد تولید محصول را می سازند، در واحد بازاریابی ارتباطات برقرار نموده و در واحد فروش خدمات ارائه می کنند. به طور کلی سه رویکرد برای مدیریت دانش وجود دارد: تمرکز روی محصول، تمرکز روی مشتری و تمرکز روی فرآیند. شکل زیر پراکندگی این رویکردها را در صنایع مختلف جهان نشان می دهد.
مدیریت دانش فرآیند محور
ارتش یک سازمان فرآیند محور است. این سازمان چیزی درست نمی کند بلکه کار انجام می دهد و رویکرد مدیریت دانش در آن تنها در مورد توسعه یا بهبود روشها و کارهاست. آنها طرح های عملیاتی و انجمن های خبرگی توسعه می دهند و بر روی بهبود مستمر روشها و فرآیندهای خود تمرکز می کنند.
در صنایع نفت و گاز یا حتی ساختمان نیز اوضاع از همین قرار بوده و تمرکز بر روی بهبود فرآیند و روش قرار دارد. انجمن های خبرگی، ثبت بهترین روش ها و تجارب خبرگان همه و همه حاکی از تمرکز بر دانش فرآیند، بهبود فرآیند و به طور خلاصه انجام بهتر کارها دارد.
مدیریت دانش محصول محور
یک نمونه ملموس از سازمان های محصول محور می تواند کارخانه تولید هواپیما یا خودرو باشد. آنها ایجاد شده اند تا بسازند و تولید کنند و رویکرد مدیریت دانش آنها تماماً در رابطه با توسعه و بهبود محصول است.
نیروی هوایی نیز در مقایسه با ارتش در درجه اول روی یادگیری محصول (در مورد خود هواپیما) تمرکز دارد.
با این تفاسیر در یک سازمان محصول محور، تمرکز بر روی دانش محصول، بهبود محصول و ساخت محصولات بهتر قرار دارد. البته شکل بالا نشان میدهد که هیچ یک از صنایع تنها روی محصول متمرکز نیستند و همیشه ترکیبی از محصول و فرایند وجود دارد.
مدیریت دانش مشتری محور
نمونه ای از سازمان مشتری محور یک سازمان دولتی است. آنها ایجاد شده اند تا به مشتریان خدمت دهند. آنها چیزی درست نمی کنند و تمرکز مدیریت دانش بر روی مشتری است.
مدیریت دانش متمرکز بر مشتری شامل ایجاد و مستندسازی دانش مشتری، فراهم کردن دانش برای مشتریان و مشارکت دادن آنها در بحث ها از طریق انجمن ها و رسانه های جمعی است.
متعادل کردن انواع رویکردهای مدیریت دانش
در مدیریت دانش خطر هنگامی به سراغ ما میآید که سعی داشته باشیم راهکاری را در جایی که کاربرد ندارد بدون توجه به مقتضیات تحمیل کنیم. همواره توجه داشته باشید مدیریت دانش می بایست مجهز به ابزار مناسب باشد و از یک رویکرد کلی برای تمام موارد استفاده نکنید.
واحدهای فروش، بخش های جدید کسب و کار یا دفاتر پروژه نیاز به انجمن های خبرگی دارند، در حالیکه بخشهایی که محصول را تولید می کنند نیاز به انجمن های محصول دارند تا بتوانند دانش محصول را به سرتاسر شرکت انتقال دهند. ابزارهای سنتی یادگیری همانطور که برای دانش فرآیند به کار می روند می توان از آنها در دانش محصول نیز استفاده کرد.
ایده انجمن های محصول ایده جذابی است. این انجمن ها می توانند از خبره های طراحی، توسعه، فروش و مهندسینی که به دانش محصول نیاز دارند و می توانند در رابطه با محصول ایجاد یادگیری کنند، تشکیل شود. فراموش نکنیم که مشتریان نیز می توانند به انجمن محصول دعوت شوند.
حضور مشتریان در انجمن های شما میتواند بسیار جالب باشد، چرا که شما هیچگاه نمی توانید از دید مشتری به خود بنگرید؛
برخی شرکتها محصول تولید می کنند، برخی کار انجام می دهند و برخی نیز ارتباطات برقرار می کنند. سازمانهای محصول محور، سازمانهای مشتری محور و سازمانهای مبتنی بر فرآیند هر یک دارای تمرکز، کسب و کار و شیوه خاص خود در رابطه با مدیریت دانش هستند.
اغلب شرکتها ترکیبی از مدیریت تولید، خدمات و ارتباطات هستند. آنها در واحد تولید محصول را می سازند، در واحد بازاریابی ارتباطات برقرار نموده و در واحد فروش خدمات ارائه می کنند. به طور کلی سه رویکرد برای مدیریت دانش وجود دارد: تمرکز روی محصول، تمرکز روی مشتری و تمرکز روی فرآیند. شکل زیر پراکندگی این رویکردها را در صنایع مختلف جهان نشان می دهد.
مدیریت دانش فرآیند محور
ارتش یک سازمان فرآیند محور است. این سازمان چیزی درست نمی کند بلکه کار انجام می دهد و رویکرد مدیریت دانش در آن تنها در مورد توسعه یا بهبود روشها و کارهاست. آنها طرح های عملیاتی و انجمن های خبرگی توسعه می دهند و بر روی بهبود مستمر روشها و فرآیندهای خود تمرکز می کنند.
در صنایع نفت و گاز یا حتی ساختمان نیز اوضاع از همین قرار بوده و تمرکز بر روی بهبود فرآیند و روش قرار دارد. انجمن های خبرگی، ثبت بهترین روش ها و تجارب خبرگان همه و همه حاکی از تمرکز بر دانش فرآیند، بهبود فرآیند و به طور خلاصه انجام بهتر کارها دارد.
مدیریت دانش محصول محور
یک نمونه ملموس از سازمان های محصول محور می تواند کارخانه تولید هواپیما یا خودرو باشد. آنها ایجاد شده اند تا بسازند و تولید کنند و رویکرد مدیریت دانش آنها تماماً در رابطه با توسعه و بهبود محصول است.
نیروی هوایی نیز در مقایسه با ارتش در درجه اول روی یادگیری محصول (در مورد خود هواپیما) تمرکز دارد.
با این تفاسیر در یک سازمان محصول محور، تمرکز بر روی دانش محصول، بهبود محصول و ساخت محصولات بهتر قرار دارد. البته شکل بالا نشان میدهد که هیچ یک از صنایع تنها روی محصول متمرکز نیستند و همیشه ترکیبی از محصول و فرایند وجود دارد.
مدیریت دانش مشتری محور
نمونه ای از سازمان مشتری محور یک سازمان دولتی است. آنها ایجاد شده اند تا به مشتریان خدمت دهند. آنها چیزی درست نمی کنند و تمرکز مدیریت دانش بر روی مشتری است.
مدیریت دانش متمرکز بر مشتری شامل ایجاد و مستندسازی دانش مشتری، فراهم کردن دانش برای مشتریان و مشارکت دادن آنها در بحث ها از طریق انجمن ها و رسانه های جمعی است.
متعادل کردن انواع رویکردهای مدیریت دانش
در مدیریت دانش خطر هنگامی به سراغ ما میآید که سعی داشته باشیم راهکاری را در جایی که کاربرد ندارد بدون توجه به مقتضیات تحمیل کنیم. همواره توجه داشته باشید مدیریت دانش می بایست مجهز به ابزار مناسب باشد و از یک رویکرد کلی برای تمام موارد استفاده نکنید.
واحدهای فروش، بخش های جدید کسب و کار یا دفاتر پروژه نیاز به انجمن های خبرگی دارند، در حالیکه بخشهایی که محصول را تولید می کنند نیاز به انجمن های محصول دارند تا بتوانند دانش محصول را به سرتاسر شرکت انتقال دهند. ابزارهای سنتی یادگیری همانطور که برای دانش فرآیند به کار می روند می توان از آنها در دانش محصول نیز استفاده کرد.
ایده انجمن های محصول ایده جذابی است. این انجمن ها می توانند از خبره های طراحی، توسعه، فروش و مهندسینی که به دانش محصول نیاز دارند و می توانند در رابطه با محصول ایجاد یادگیری کنند، تشکیل شود. فراموش نکنیم که مشتریان نیز می توانند به انجمن محصول دعوت شوند.
حضور مشتریان در انجمن های شما میتواند بسیار جالب باشد، چرا که شما هیچگاه نمی توانید از دید مشتری به خود بنگرید؛
آمدن ' بودن ' شدن ' رفتن