ارسالها: 1,870
موضوعها: 41
تاریخ عضویت: مهر ۱۳۹۱
اعتبار:
16
سپاسها: 965
1522 سپاس گرفتهشده در 1030 ارسال
چه موهای خوشگلی داره
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت
زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت .
حکایت من ، حکایت چوپان بی گله .
و ساربان بی شتر است ...
حکایت کسی که پر از فریاد بود .......
اما سکوت کرد ...
ارسالها: 211
موضوعها: 123
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
74
سپاسها: 1
395 سپاس گرفتهشده در 145 ارسال
حالم بد شد
خدایا جای سوره ای به نام عشق در قرآن ت خالی است که چنین آغاز می گردد :
و قسم به روزی که قلبت را میشکنند و جز خدایت مرحمی نخواهی یافت
ارسالها: 75
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
46
سپاسها: 1
143 سپاس گرفتهشده در 56 ارسال
این اولین باری بود که بوی خیانت را میشنید
شاید فکر کنی بوی را میکشند و نمیشنوند ولی او میشنید ... میشنید که شوهرش دارد با یک زن در اتاق با تلفن حرف میزند همه ی راه را مرور کرد :اول طلاق و بعد هم فکر بازگشت به خانه ی پدر بداخلاقش دیوانه اش میکرد با فکس تمام شماره هارا کنترل میکرد و تک تک میگرفت ساعتی که در حقش خیانت شده بود را به خاطر داشت چهار و بیست و پنج دقیقه .شماره ای را که درهمان ساعت با او تماس گرفته بودند گرفت و صدای زنی در گوشی پیچید که میگفت :
به شبکه ی تلفن بانک .... خوش آمدید
عشق جواب سوال بی پاسخ : دوستم داری ؟. هست