امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
به او اعتماد کن
#1
مردی ثروتمند وجود داشت که همیشه پر از اضطراب و دلواپسی بود. با اینکه از همه ثروتهای دنیا بهره مند بود،هیچ گاه شاد نبود.او خدمتکاری داشت که ایمان درونش موج می زد. روزی خدمتکار وقتی دید مرد تا حد مرگ نگران است به او گفت:
((ارباب،آیا حقیقت دارد که خداوندپیش از بدنیا آمدن شما جهان را اداره می کرد؟))
او پاسخ داد:((بله))
خدمتکار پرسید:....
((آیا درست است که خداوند پس از آنکه شما دنیا را ترک کردید آنرا همچنان اداره می کند؟))
ارباب دوباره پاسخ داد:((بله))
خدمتکار گفت:
((پس چطور است به خدا اجازه بدهید وقتی شما در این دنیا هستید او آنرا ادره کند؟))


به او اعتماد کن ، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند
به او اعتماد کن ، وقتی که نیرویت کم است
به او اعتماد کن ، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی
اعتمادت سخت ترین چیزها خواهد بود...
نعره هیچ شیری خانه چوبی را خراب نمیکند من از سکوت موریانه ها میترسم...!
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  چرا نباید به چشم هایمان اعتماد کنیم؟ نیـایــش 4 163 ۰۴-۰۶-۹۷، ۰۶:۴۷ ب.ظ
آخرین ارسال: !!Tina!!
  فساد دیوانی، امتناعِ گفت‌و‌گو و اعتماد عمومی صنم بانو 3 89 ۰۲-۱۲-۹۶، ۱۱:۰۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Thumbs Up این جاده‌ اعتماد به نفس را می‌کشد! +عکس v.a.y 0 139 ۱۲-۰۲-۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ
آخرین ارسال: v.a.y

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان