امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان جالب گربه ی باهوش و مرد بدشانس
#1
داستان جالب گربه ی باهوش و مرد بدشانس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود.
آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه،
یه روز گربه را میزنه زیر بغلش و چهار تا خیابون اون ور تر ولش
میکنه...
وقتی میرسه خونه می بینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه...
این کارا چند بار دیگه تکرار میکنه اما نتیجه ای نمی گیره...
یک روز گربه را بر می داره میذاره تو ماشین،
بعد از گشتن چند تا بلوار،پل و رودخانه و...
خلاصه گربه را پرت می کنه بیرون...
یک ساعت بعد زنگ میزنه خونش،
همسرش گوشی رو بر میداره...
مرده می پرسه:
-اون گربه ی کره خر اومد...
همسرش میگه:
آره.
مرده میگه:
گوشی رو بهش بده...من گم شدم...

TongueTongueTongue
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
maramaramara
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
حسادت مرده کار دستش دادdfghdfgh
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان تکان دهنده/ یک چشم صنم بانو 1 328 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۱۴ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان تکان دهنده/ تصادف ماشین صنم بانو 0 260 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  داستان غم انگیز دفتر خاطرات صورتی صنم بانو 1 220 ۰۶-۱۲-۹۹، ۱۲:۰۳ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان