امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دستهای سرد.!
#1
"ما نمی توانیم فقط برای خودمان زندگی کنیم. هزاران رشته ما را به همنوعانمان وصل می کند!"
هرمان ملویل

جیب های پالتوی دختر شش ساله ام را تمیز می کردم که از هرکدام از آنها یک جفت دستکش پیدا کردم. با علم به این که یک جفت دستکش برای گرم کردن دستانش کافی است از او علت همراه داشتن دو دستکش در جیب های پالتویش را جویا شدم. او پاسخ داد:
" من خیلی وقته که این کار را می کنم، مادر. می دونی، بعضی از بچه ها بدون دستکش به مدرسه می آن و اگه من یه جفت دیگه همراه داشته باشم، می تونم اونو به یکی از دوستام بدم تا دستاش گرم بشه."
"مهربانی" مهمترین اصل "انسانیت" است .
اگر کسی از من کمک بخواهد یعنی من هنوز روی
زمین ارزش دارم.
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
خیلی قشنگ بود ، ممنون bcmqbcmq
ابر و باد و مه و خورشید و فلک یک شعر است / هر نسیم حرم کرب و بلا را عشق است.
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  داستان سنگ سرد SilentCity 1 237 ۱۴-۰۳-۹۴، ۰۴:۰۹ ب.ظ
آخرین ارسال: خانوم معلم
  صبور باش: خرد شدن دستهای بچه با ضربات چکش ستاره شب 0 360 ۰۲-۱۰-۹۱، ۰۹:۴۴ ق.ظ
آخرین ارسال: ستاره شب

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
3 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
نويد (۱۵-۰۹-۹۴, ۱۰:۰۸ ب.ظ)، خانوم معلم (۲۱-۰۹-۹۴, ۰۹:۴۶ ب.ظ)، شقایق سرخ (۱۵-۰۹-۹۴, ۰۸:۵۳ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان