دفتــر شعــر | مهــسا رهنما

[.M!!NoO.]

زیبایی
عاشقی
لطیفی اما
نافت را با دلتنگی بریده اند پاییز

[.M!!NoO.]

عاشق خورشید که باشی
آسمان چهاردیواریِ کوچکیست
برای پرواز

خورشید من!
قفسِ سینه برای دلم
از آسمان تنگتر شده

[.M!!NoO.]

دلتنگی از راه میرسد
با خورشید
تا جدایی را کنار بزنم
از پلکم
نام تو
بر پیکرهی قلبم تراش خورده

صبح بخیر خوب من
دوباره عاشقات شدهام

[.M!!NoO.]

از وقتی رفتهای
زندگی را
شور میبینم

[.M!!NoO.]

غصه بالا میرود از دلم
اشک سر میخورد از لبم
عشق!
من شهربازی خوبی نیستم...

[.M!!NoO.]

معنای بهشت!
خوشبختی،
خلاصهی لبخند توست
با تو امنیت
یعنی هیچ آغوشی
تا این اندازه به عشق ختم نمیشود

من هیچ
کوچه
میشناسد صدای پایت را
خبر میکند خانه را آغوش باز کند
صدا می زند چراغ را خاموش شود
آمدنت نزدیک است
مُهیا شدهایم
من و خانه و گلدانها
بیایی
روشن کنی خانه را
بتابی به بغضها
دست بکشی رو سرمان
حس کنیم زندهایم هنوز

مادر!
زودتر بیا
خانه تاریک است
سرد است

[.M!!NoO.]

سرد نیست
دوستت دارد هنوز اما
دلی که شکست
تا ابد یک جای کارش میلنگد...

[.M!!NoO.]

امروز
آنقدر توام
که دیروز را
در هیچ خاطرهای نمیشناسم

[.M!!NoO.]

حسودی میکنم
به دیواری
که لبخند تو را بغل کرده

[.M!!NoO.]

حسودی میکنم
به دیواری
که لبخند تو را بغل کرده