ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
خداوند درِ دعا را بر بندهاي باز نميكند كه درِ پذيرش دعا را به روي او ببندد و چنان است كه درِ توبه را براي بندهاي باز كند و درِ بخشايش را بر او ببندد.
هر كس بدون آشنايي با فقه به تجارت پرداخت، خود را در معرض ربا قرار داد.
هر كس مصيبتهاي كوچك را بزرگ شمرد، شهوات و تمايلات براي او پست ميشود.
هيچ مردي شوخي نكرد، جز اين كه چيزي از عقلش را بيرون انداخت.
اعراض كردنِ تو از آنچه رغبتي به تو دارد، كاهشي در نصيبِ توست و رغبت و ميل تو دربارهي كسي كه از تو رويگردان است، ذلّت و پستي نفس است.
دو گرسنه (جويندهي حريص) هرگز سير نميشوند: جويندهي علم و جويندهي دنيا.
از مختصّات ايمان است كه صدق (راستي) را بر كذب مقدّم بداري، آنجا كه صدق ضرري به تو برساند و دروغ به نفع تو باشد و در گفتارت برتري از عمل تو ديده نشود و هنگامي كه دربارهي ديگري سخن ميگويي، از خدا بترسي.
بردباري و آرامش دو همتايند كه بزرگي همّت، آن دو را به وجود ميآورد.
غيبت كردن، كوشش ناتوان است.
دنيا براي حقيقتي ديگر آفريده شده است، نه براي خويشتن.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
چشم چون سربند است براي نشستگاه و وقتي خواب در چشم آيد، بندِ بسته باز شود.
توحيد آن است كه خدا را در توهّم نياوري و عدالت آن است كه او را متهم نسازي.
خيري در سكوت از حُكم نيست، چنان كه خيري در سخن گفتن از روي ناداني وجود ندارد.
پاداش مجاهدي كه در راه خدا شهيد شده، با عظمتتر از كسي نيست كه قدرت پيدا كند و عفو نمايد؛ نزديك است كه عفيف (پاكدامن)، فرشتهاي از فرشتگان خداوندي باشد.
قناعت، مالي است تمام نشدني.
بدترين گناهان، آن گناه است كه مرتكب شوندهاش، آن را سبك شمارد.
خداوند، مردم نادان را براي تعلّم مسئول قرار نداد، جز اين كه نخست اهل علم را براي تعليم آنان قرار داد.
بدترين برادران، كسي است كه برادران به خاطر او دچار تكلّف شوند.
هنگامي كه مؤمن، برادرش را به غضب آورد، در حقيقت از او مفازقت كرده است.
مردي كه كارهاي او را زني تدبير كند، ملعون است.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
كسي كه از روي تقيه قسم بخورد براي آنكه دفع ضرري از خود بكند براي او گناه و كفاره نيست.
چون با برادران مؤمن ملاقات نماييد با ايشان مصافحه كنيد و پنداشت و خوشحالي نزد ايشان ظاهر كنيد تا آنكه چون جدا شويد هيچ گناه بر شما نمانده باشد و با دشمن خود نيز مصافحه كنيد هر چند او نخواهد كه خدا چنين امر فرموده است و باعث دفع دشمني او ميشود.
نگهداري آنچه در دست داري، بهتر از طلب كردن چيزي است كه در دست ديگري ميباشد.
كسي كه فراوان سخن بگويد، به سرسامگويي افتد و كسي كه بينديشد، بينا شود.
بپرهيز از تكيه كردن به آرزوها، زيرا آرزو متاع و كالاي مردم احمق است.
عقل، حفظِ تجربههاست و بهترين تجربهها چيزي است كه پندي به تو دهد.
هيچ انگيزهاي براي خوشگماني زمامدار دربارهي رعيّتش شديدتر از احسان وي به رعيّت، و سبك كردن مشقتها از دوش آنان، و تحميل نكردن تكليفي كه متوجه آنان نيست، نميباشد.
لشكريان با اذن خداوندي نگهبانان رعيّت، و موجب افتخار و زينت زمامداران و عزت دين و طرق ايجاد امنيت در جامعه ميباشند، و براي رعيّت، استقرار و اسقامتي نيست، جز با لشكريان.
هرگز حيثت و موقعيت چشمگير يك انسان باعث نشود تو كوشش و تكاپوي اندكِ او را بزرگ بشماري [و برعكس] موقعيتِ حقير يك انسان موجب نشود كوشش و تكاپوي بزرگِ او را كوچك به حساب بياوري.
ويراني زمين ناشي از فلاكت مردم آن است. و سببِ فلاكتِ مردم، روي آوردن كارگزاران به مالاندوزي، و بدگماني (نااميدي) از دوام حكومتشان، و عبرت نگرفتن از حوادث روزگار و جريانات اجتماعي و سياسي اقوام و ملل گذشته است.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
كسي كه به ارزش خويشتن نادان باشد، به ارزش ديگران نادانتر خواهد بود.
هر كس بردباري كند، در زندگي خود تفريط نكند و در ميان مردم، پسنديده زندگي كند.
هر كس نزاع و تخاصمش بر مبناي ناداني باشد، كوريِ او دربارهي حق فراوان خواهد بود.
هر كس از جادهي حقيقت بلغزد، نيكي نزد او بد، و بد نزد او نيكي تلقي ميشود و به مستي گمراهي مبتلا گردد.
هنگامي كه سخن حكما صحيح باشد، دواي دردِ جهل ميشود و اگر خطا باشد، دردي بر دردها ميافزايد.
سخن مانند شكار در حال فرار است، يكي آن را ميزند و ديگري در زدنِ آن خطا ميكند.
اي فرزند آدم! غصّهي روزي را كه نيامده، بر غصّهي روزي كه آمده است، اضافه مكن، زيرا اگر از عمرت چيزي باقي مانده باشد، خداوند روزيِ تو را در همان روز عطا خواهد فرمود.
مواظب باش دوستي تو دربارهي دوستت حدّي (اندازه) داشته باشد، زيرا باشد كه روزي با تو خصومت بورزد. همچنين، توجه كن دشمني تو دربارهي دشمنت اندازهاي داشته باشد، زيرا ممكن است روزي فرا رسد كه دوستت شود.
علم خود را به جهل و يقينتان را به شكّ مبدل مسازيد. هنگامي كه دانستيد، عمل كنيد و زماني كه يقين كرديد، به عمل اقدام نماييد.
طمع، وارد كننده است [به حوادث مبهم] و صادر كننده نيست (روشنكنندهي تكليف و پايان كار نيست) و ضمانتكنندهاي است كه وفا نميكند و بسا نوشندهي آب، پيش از آنكه سيراب شود، گلويش ميگيرد و هر اندازه ارزش چيزي كه مورد رقابت است، بيشتر باشد، مصيبتِ گم شدنِ آن نيز بزرگتر ميشود.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
آن اندكي كه دوام خواهد داشت، بيشتر مورد اميد است از آن فراواني كه تنگدلي ميآورد.
در آن هنگام كه مستحبّات به واجبات ضرر وارد كند، آن مستحبّات را رها كنيد.
ميان شما و نصيحت، پردهاي از غرور است.(لایک)
علم، راه پوزش را بر كساني كه ميخواهند بر جهل خود اصرار بورزند و علت براي آن ميآورند، بسته است.
هر گاه خداوند بندهاي را پست و ذليل گرداند، علم را براي او ممنوع سازد.
اگر خداوند در مقابل معصيت كردنش تهديد نميفرمود، باز واجب بود به خاطر شكر نعمتهايش معصيت نشود.
با نابخرد (احمق) همصحبت مباش، زيرا او ميخواهد كار خود را براي تو بيارايد و دوست دارد تو هم مثل او باشي.
دوستان تو بر سه نوعند و دشمنان تو نيز بر سه نوع هستند: پس دوستان تو عبارتند از: دوستِ تو، دوستِ دوستِ تو، دشمن دشمن تو، و دشمنان تو عبارتند از: دشمن تو، دشمن دوستِ تو و دوستِ دشمن تو.
چه فراوان است وسايل عبرت گرفتن و چه اندك است بهرهبرداري از اين وسايل براي عبرتگيري.
هر كس در دشمني شدت به خرج دهد، مرتكب گناه شده و كسي كه كوتاهي كند، ستم ورزيده است و هر كس در خصومت مبالغه كند، نميتواند براي خدا تقوا داشته باشد.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
هيچ گناهي [قابل برگشت] براي من اهميتي ندارد، اگر مهلتي پس از ارتكاب آن داشته باشم كه دو ركعت نماز بخوانم و عافيت را از او مسئلت بدارم.
آن كس كه به شديدترين بلا مبتلاست، نيازش به دعا، بيش از آن بيبلايي نيست كه از بلا در امان نيست.
مردم فرزندان دنيا هستند و مرد به محبت مادرش توبيخ نميشود.
محدوديت مدتِ زندگي، براي نگهباني انسان از انحراف كافي است.
محبت پدران موجب خويشاوندي ميان فرزندان است، و خويشاوندي به محبت بيشتر نيازمند است تا محبت به خويشاوندي.
از حدس و گمانهاي مردمانِ با ايمان بترسيد، زيرا خداوند متعال حق را در زبان آنان قرار داده است.
ايمان هيچ بندهاي مطابق واقع نميشود، جز اينكه به آنچه در اختيار خداست، مطمئنتر از آن باشد كه در اختيار خودِ اوست.
مسكين و بينوا، فرستادهي خداست. پس هر كس او را محروم برگرداند، در حقيقت خدا را ممنوع نموده و هر كس به آن بينوا عطا كند، پس به خدا عطا كرده است.
براي دلها اقبالي (رويآوردني) است و ادباري (رويگرداندني). پس هنگامي كه روي آورد، مستحبات را [هم] بر او عرضه كنيد و اگر روي گرداند، تنها به واجبات قناعت كنيد.
سنگ را به همانجا كه از آن آمده، برگردانيد، زيرا شرّ را چيزي جز شرّ دفع نميكند.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
من سَرور و پيشتاز مؤمنانم، و مال، پيشوا و سَرور تبهكاران است.
فقر عامل كاهش دين است و عقل را به دهشت مياندازد و براي عداوت انگيزه ميشود.
جاهلي كه يادگيرنده است، مانند عالِم است و عالِمي كه كه در علم كجروي ميكند، شبيه به جاهلي است موذي و لجوج.
از معصيت ورزيدن به خدا در خلوتها تقوا بورزيد و اجتناب كنيد، زيرا شاهد، خودِ حاكم است.
پيروز نشد هر كس كه گناه بر او پيروز شد و آن كس كه شرّ بر او غلبه كند، مغلوب است.
خداوند سبحان در اموالِ توانگران، معاش فقرا را قرار داده است. در نتيجه، هيچ فقيري گرسنه نماند، جز اينكه توانگري به همان اندازه از مالِ فقير بهرهمند شد و خداوند متعال آنان را در مورد اين ظلم بازخواست خواهد كرد.
بينيازي از عذر خواستن، بهتر از عذرخواهي راستين است.
كمترين حقي كه خداوند بر گردن شما دارد، اين است كه از نعمت او براي گناهان كمك نگيريد.
خداوند سبحان اطاعت را غنيمتِ هشيارانِ خردمند قرار داده، در آن هنگام كه مردم ناتوان قصور نمايند.
حكومت و قدرتِ سلطان، نگهبان خداست در روي زمين.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
سُرور و شادماني مؤمن در چهرهي اوست و اندوهش در قلبش.
اگر بندهي خدا اجل و سرنوشتِ نهايياش را ببيند، آرزو و فريبندگي آن را دشمن ميدارد.
هر كسي دو شريك در مال دارد: وارث و حوادث.
كسي كه چيزي از وي خواسته شده، تا وقتي وعده نداده، آزاد است.
كسي كه ديگران را به كاري خواند كه خود به آن عمل نكند، مانند تيراندازي است كه ميخواهد از كمانِ بيزه، تير بيندازد.
علم بر دو نوع است: يك نوع از آن دو، طبيعي [و استعدادي] است، نوع دوم اكتسابي است و نوع اكتسابي بدون طبيعي نفعي ندارد.
درستي آن رأي كه با دولت پيش آيد، با رفتن آن ميرود.
پاكدامني، زينت فقر است و شُكر زينتِ توانگري.
روز عدالت بر ظالم، سختتر است از روز ظلم بر مظلوم.
بزرگترين توانگري، نااميدي است از آنچه در دست مردم است.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
سپاسگزاري بيش از شايستگي، چاپلوسي است و كوتاهي ورزيدن از اندازهي شايستگي، يا از ناتواني است يا از حسادت.
بدترين گناهان، گناهي است كه مرتكب شوندهي آن، كوچكش بشمارد.
آگاه باشيد! احتياج و بينوايي بلاست و شديدتر از بينوايي، بيماري بدن است.
هر كس عملش او را به عقب بيندازد، نَسَب (نژادش) او را جلو نيندازد.
هر كس شرافت و حيثيتِ نفس خويشتن را از دست داده باشد، شرافت پدرانش سودي به حال او ندارد.
كسي كه در عيب خود بنگرد، از عيب جويي ديگران رويگردان ميشود و هر كس به روزيِ خداوندي خشنود شود، از آنچه كه از او فوت شده، اندوهگين نميگردد.
هر كس شمشير ظلم بكشد، با همان شمشير كشته ميشود.
قناعت، مالي است فناناپذير.
هر كس بداند سخنش از گروه اعمالش است، سخن را جز در آنچه براي او اهميت دارد، كم كند.
ظالم سه علامت دارد: به كسي كه بالاتر از اوست، با نافرماني او ظلم ميكند و به آن كه پايينتر از اوست، با غلبه و زورگويي؛ و ستمكاران را ياري كند.
ارسالها: 4,578
موضوعها: 589
تاریخ عضویت: آذر ۱۳۹۳
سپاسها: 0
10 سپاس گرفتهشده در 2 ارسال
بزرگترين عيب آن است كه آنچه را در خود توست، در ديگران عيب محسوب كني.
هر كس در تنگناي زندگي قرار بگيرد و آن را آزمايش نداند، پاداشي را كه اميدِ آن ميرفت، ضايع نموده است.
كسي كه به دنيا تكيه كند، او را نترساند، جز مشاهدهي به هم ساييده شدنِ دندانهاي مصيبتها.
اي مردم! تأديب و تربيتِ نفوس خويش را خود به عهده بگيريد و نفسهاي خود را از عاداتِ پليد منصرف كنيد.
از حماقت و خشونت است شتاب كردن پيش از امكان يك چيز و صبر و تحمّل بعد از فرصت.
فكر، يك آيينهي صاف است.
تجربه و عبرت گيري، تبليغ كنندهاي است خيرخواه.
براي ادب كردنِ شايستهي نفس خويشتن كافي است كه پرهيز نمايي از ارتكاب آنچه كه براي ديگري كراهت داري.
علم به عمل دعوت ميكند. اگر عمل آن را اجابت كرد، با آن خواهد بود، وگرنه كوچ ميكند و از صحنهي وجود آدمي خارج ميشود.
اي مردم! كالاي دنيا خس و خاشاكي است وبا آلود، پس از چراگاه آن اجتناب كنيد. عدم آرامش در اين دنيا سعادت آميزتر از اطمينان و سكونت در آن است و رمقي از معاش، پاكيزهتر از ثروت آن است.