ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
تو نباشی من از آینده ی خود پیرترم
دست و دل بسته از اینده خود میگذرم
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم
تو نباشی من و این پنجره ها هم زردیم
شاید آخر سر ِ پاییز توافق کردیم
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
زنده ام،
هرچه زدی تیغه به شریان نرسید
خیز بردار ببینم خطری هم داری؟
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدم
خودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،
نوبت توست
بعد از من و جان کندن من نوبت توست
لیلی مگذار از دَم ِ خود دود شوم
لیلی مپسند این همه نابود شوم
لیلی بنشین، سینه و سر آوردم
مجنونم و خونابِ جگر آوردم
مجنونم و خون در دهنم می رقص د
دستان جنون در دهنم می رقص د
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی
بگذاری ام و باز فراموش کنی
دیوانه تر از من چه کسی هست،
کجاست
یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست
تا اخم کنی دست به خنجر بزند
پلکی بزنی به سیم آخر بزند
تا بغض کنی،
درهم و بیچاره شود
تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شود
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
زندگی یک چمدان است که می آوریش
بار و بندیل سبک می کنی و می بریش
خودکشی،مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دسته کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم
به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منمم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است
قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش
هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
۱۷-۰۳-۰، ۰۱:۱۱ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۷-۰۳-۰، ۰۱:۱۱ ب.ظ توسط arom.)
آخر قصه ی عشق ما را همان اول لو دادند
همان جایی که گفتند :
یکی بود … یکی نبود …
ارسالها: 718
موضوعها: 48
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۴۰۰
اعتبار:
766
سپاسها: 5080
4184 سپاس گرفتهشده در 383 ارسال
بویِ شور انگیزِ باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهی
بسڪہ خوب ومھربان وصادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهی
خواهشاً با قلبِ تنھــایم بمان
چون فقط…
چون فقط تو بویِ انسان میدهی