صندلي داغ با خانوم معلم ...روز شنبه مورخ 1394/10/12

[barooni]

عه نمیدونستم واقعا معلمی
سلام بارون خانم / آره معلمم .
خاونوم اجازه شوما بارون دوست دارید؟

خب بارون رو خیلی دوست دارم چون رحمت الهیه ، اما زیر بارون رفتن رو نه . چون خیلی زود سرما میخورم!!!

ممنونم بارون عزیز .

خب ببخشید که دارم اول سوالای آسون رو جواب میدم چون میخوام اعتماد به نفسم بره بالا و برای سوالای مشکل شما بتونم پاسخ شایسته و درست پیدا کنم .

اجازه خانوم کار من از زیر بارون قدم زدن گذشته من توی بارون با تابم بازی میکنم
کار خیلی خوبی میکنی اما باید مواظب باشی که سرما نخوری .


میگم خانوممعلم شما دریا رو هم دوست دارید؟
آره خیلی دوست دارم .
محل زندگیتون کجاست؟
شرق گیلان .
چی درس میدین؟
گفتم که ریاضی .

بازم ممنونم بارون عزیز .

خانوم اجازه خونه ی ماهم شمال کشوره کنار دریا

[خانوم معلم]

سلام و درود!;-)
سلام و درود بر شما دخترم .
تاحالاشده اون قدر عصبی بشیدکه بخواید داد بزنید؟!
آره ،مثلا وقتی منو تو یه عمل انجام شده قرار بده . یا چیزی که برام مهمه بدون اجازه و رضایت من به دیگری ببخشه!

اون وقت حسابی قاطی میکنم و .......
اگر بهتون بگن فقط یک روز دیگه/خدانکرده/زنده هستید چکار میکنید!!؟
کار خاصی نمیکنم. چون کاری ازم برنمیاد در مقابل مشیت الهی . خب البته از خدا میخوام منو ببخشه .
اگه بگن زمان به عقب برمیگرده چی؟!
دعا میکنم که زمان عقب برنگرده . اما اگه میخواد برگرده دوست دارم به زمانی برگرده که بابام زنده بودن . اون دوران رو خیلی زیاد دوست دارم یعنی اون دوران بهترین دوران زندگیمه ، آخه هیچ دغدغه ای نداشتم . البته مامانم رو هم خیلی دوست داشتم و هنوزم هر دوشون رو خیلی دوست دارم و گاهی اوقات دلم خیلی زیاد براشون تنگ میشه !!
تاحالا شده از خدا بپرسید اصلا تو هستی؟!
نه هرگز ، چون همیشه تو قلبمه و هیچوقت ازش دور نیستم . عشق یعنی خدا و دیگه هیچ چی!!!!
چون همیشه وجودش رو کنارم حس کردم حتی بیشتر از پدرومادرم . وقتی پای خدا به میون میاد اصلا به چیز دیگه ای فکر نمیکنم .
تاحالاشده از کسی بدتون بیاد اما در مقابلش باهش خوش رفتار باشید؟
نه ، این یه کارو اصلا نمیتونم انجام بدم چون حس میکنم ریا هست و اینکه دارم سر خودم رو کلاه میذارم . شاید تند برخورد نکنم اما طرف از برخوردم میفهمه که ازش ناراحتم .
دوست دارید چندسال عمر کنید!؟
هر چی که خدا بخواد . اما به خاطر بچه هام دوست دارم کنارشون باشم و کمکشون کنم که عاقبت بخیر بشن .
تاحالاشده سرکلاس جواب سوالی رو بلد نباشید؟!
آره شده . اما رفتم دنبال پاسخ اون سوال و جلسه ی بعد جواب رو براشون آوردمم و معمولا میگم به بچه ها که الان جوابش رو نمیدونم و بعدا جواب رو بهتون میگم . خب منهم یه انسانم قرار نیست که جواب همه سوالای دیگران رو بدونم
البته بگم که همیشه با اطلاعات قبلی سرکلاس حاضر میشم .
تاحالا شده یک روز از خواب بیدار شید و بگید الان حوصله ندارم خوابم میاد بعد نرید مدرسه!؟
نه هیچ وقت نشده . این یکی اصلا تو کتم نمیره .
بین امام ها (ع) کدوم رو بیشتر دوستدارید؟
با کسب اجازه از ساحت مقدس چهارده معصوم علیه السلام ، آقا امام حسین علیه السلام رو بیشتر دوست دارم .
اگر بگن یک پول میدن تا زیارتی برید مسافرت کجا میرید؟(منم میبرید؟!)
سفر کربلا و نجف و کاظمین و سامرا و ...
شمارو هم میبرم چون ثواب زیادی داره اما مسوولیت خیلی سنگینیه و من میترسم امانتدار خوبی نباشم .
اگر میتونستید اسمتون رو خودتون انتخاب کنید چی میزاشتید؟
همین اسمی رو که دارم خیلی دوست دارم که بهش افتخار می کنم .
محلی که دوستدارید زندگی کنید کجاست؟آیا الان اونجایید؟
مشهد الرضا علیه السلام . البته بگم شهر خودم رو خیلی دوست دارم چون ریشه و نصبم اینجاست . البته اجداد پدریم از اون گذشته های دور از عراق اومدن به ایران به عنوان مبلغ دین ، چون تحصیلات عالیه ی حوضوی داشتن و عارف هم بودن .
متشکرم
منهم از شما متشکرم دختر گلم .

[Ar.chly]

احساستون به من چیه خانوم معلم؟ :)
تنها سوالم همینه

[خانوم معلم]

سلااااااااااام


علیک سلام سحرجون .

اگه به گذشته برگردین توکدوم قسمت زندگیتون کاری روانجام میدید یا انجامش نمیدید؟
خب زودتر ازدواج می کردم آخه مرحوم بابام به خاطر درس و تحصیلات دانشگاهی نذاشت زود ازدواج کنم.
ای کاش برای بعضی از آدمهایی که لایق نبودن از خودم مایه نمیذاشتم .


تا حالا شده ازخدا قهرکرده باشین؟

نه ، هیچوقت پیش نیومده . مگه میشه آدم از کسی که وجودش سراسر نور و خیر و برکت و تنها اسطوره وفاداری در دوستیه قهرکنه؟؟

صبح هاباچه حسی بیدارمیشین؟

حس اینکه یه روز خوب دیگه شروع شده و باید شاکر خدا باشم که زنده ام و سلامت .


تاحالا رمانی خوندین که دوس داشته باشین جای شخصیتش باشین؟

آره ، در دوران دبیرستان خوندم و اونم رمان بسیار زیبای جین ایر نوشته شارلوت برونته اس .
با دیدن کدوم فیلم گریه کردین؟

نمیدونم یعنی یادم نمیاد . البته پیش اومده حتی با خوندن یه کتاب هم اشکم دراومده!

توزندگیتون احساس کردین که دیگه نمی تونین ادامه بدین ؟

نه خدارو شکر پیش نیومده .

یاخسته شدین اززندگی؟

خب این حالت واسه هرکسی پیش میاد و منهم گاهی اوقات به خاطر فشار مسوولیتهای زندگی خسته میشم .

تودوران مدرسه یادانشگاهتون چجوری بودین؟

مغرور ، آروم ، صبور و و به قول بچه های امروزی یه بچه مثبت واقعی .

تاحالا شده دلتون ازهمه بگیره بخواین تنهاباشین؟

نه ، تنهایی رو دوست ندارم .

ازکدوم ورزش خوشتون میاد؟

والیبال و تنیس روی میز دو ورزشی هست که دوست دارم انجامش بدم . از لحاظ تماشای ورزش از تلویزیون مسابقات والیبال و فوتبال
وکشتی های ملی پوشان کشورمون تو مسابقات جهانی و همینطور وزنه برداری قهرمانامون .


طرفدارکدوم تیم هستین؟(والیبال وفوتبال)

والیبال فقط تیم ملی . تو فوتبال هم استقلالی هستم . تو جام جهانی هم بازی تیمهای فوتبال المان و برزیل رو دنبال می کنم .

باکسی دردودل کردین طوری که همه ی حرفاتونو بهش گفته باشین؟

آره ، همسرم .

اگه ببینین یکی ازدانش آموزاتون تقلب میکنه چیکارمیکنین؟

این سوال رو قبلا پاسخ دادم .

یکی پشت سرتون بد بگه وبهتون تهمت بزنه چجوری باهاش رفتار میکنین؟

اینجور وقتها محلش نمیذارم . ولی اگه خیلی دردم بیاد ادم تهمت زننده رو با تمام حرفایی که گفته و من شنیدم رو در رو میکنم .

می بخشینش؟

می بخشمش اما فراموش نمی کنم و باهاش قطع رابطه می کنم .

اهل انتقام گرفتن هستین؟

انتقام نمی گیرم ولی حسابی تنبیهش می کنم تا دیگه باهام اینکارو نکنه .

ازویژگی های اخلاقیتون که دوسش دارین ؟

صداقت و راستگویی .


دوس دارین کدوم ویژگی هارونداشتین؟

روی نامردی رفقا خیلی حساسم بطوریکه تا مدتها این ناراحتی تو ذهنم میمونه و نمیتونم از ذهنم اونو پاک کنم .


بیشتردوس دارین باخانواده بیرون برین یابادوستاتون؟

با هردوشون . چون هر کدوم صفای خاص خودشو دارن .


آرزویی دارین که همه ی هدفتون اززندگی باشه؟

آره ، موفقیت و عاقبت بخیری بچه هام .

منظم هستین وواسه کاراتون برنامه دارین؟


خب آره مجبورم ، به خاطر شغلم .


نظرتون راجب دوران غیبت؟

دعا کردن و منتظر ظهورشون بودن البته به شکل واقعی اونم با عمل به دستورات خدا در قرآن .

یکی ازاعترافاتون؟
تو تهران که زندگی می کردم از سوسکهاش خیلی می ترسیدم .
ازآشناهاتونم اینجا هست؟

نه نیست .

دوس داشتین توکدوم شهریاکشورزندگی کنین؟

یه بار گفتم شهر ： مشهد الرضا علیه السلام . کشور هم ： آلمان .
نظرتون راجب ایران؟

خیلی دوسش دارم . خب وطن است دیگر .....!

حاضرین واسه خاطر زندگی خودتون ازعشقتون بگذرین؟

نه نشده ، من بخاطر بچه هام که عاشقشون هستم از همه چیم گذشتم و میگذرم اونم بدون مکث و چشمای بسته .


اگه میتونستین یه شغل یا یه حیونو از دنیا پاک کنین کدوما بودن؟

شغل رباخواری ، حیوونم سوسک و موش ، از این دوتا خیلی بدم میاد .
قبل خواب به چی فکرمیکنین؟

اگه خوابم نبره به رمانهایی که خوندم فکر میکنم چون با اینکار آرامش پیدا میکنم .
دعا یاآرزوتون راجب همه ی آدما؟

سلامتی و عاقبت بخیری برای همه شون .

برمیگردم خخ

خیلی ممنونم دخترم.

[خانوم معلم]

احساستون به من چیه خانوم معلم؟ :)
تنها سوالم همینه

سلام پری خانم .
چه خوب شد که اینو ازم پرسیدی .
خب دوست داشتم اینو بهت بهت بگم که دختر خیلی خوبی هستی اما احساس میکنم تو بخشش و احسان به دیگران زیادی سخت میگیری . ما باید تو احسان و بخشش به دیگران از خدامون الگو بگیریم نه از روی رفتار دیگران که از بخشش ما چه برداشتی دارن . امیدوارم که از حرفام ناراحت نشده باشی . چون پرسیدی منهم اینو گفتم .

[خانوم معلم]

قوانين صندلي داغ :

1- از پرسيدن سوالهاي توهين آميز و ناراحت كننده خود داري كنيد .
2- شخصي كه روي صندلي داغ ميشينه ميتونه براي خودش عكس يادگاري بذاره
3- شخصي كه روي صندلي داغ ميشينه براي پاسخ به سوالات ، اون پست رو نقل كنه و با رنگ متفاوت از سوال جواب بده
4- هیچ اجباری برای پاسخ به سوالات شخصی نیست و به سوالاتي كه جواب نميديد جلوش تيره بذاريد .
5- قبل از ايجاد سوال ،‌سوالهاي قبلي رو بخونيد كه تكراري نباشه

سلام جناب آدمین
خب راستش اصلا حواسم نبود که اول حرفهام از شما تشکر کنم که اجازه دادین یه تاپیک از صندلی داغ به نام من زده بشه و حرفهای دلم رو در پاسخ به سوالای دوستان بیان کنم و از تمام زحمات شما و بقیه مدیران انجمن هم همیشه سپاسگزارم .

[خانوم معلم]

سلام خدمت شما
سلام صدف جون .
راستش این سوالات رو من یه بار قبلا آماده کردم و برای همه میذارم
یه ویرایش کلی روی سوالات انجام دادم و یه چند تا چیز اضافه و کم کردم بعد برای شما گذاشتم
ممنونم که زحمت کشیدین .
اگه فعلها به صورت مفرد اومده دلیل به بی احترامی نذارین

خواهش می کنم و موردی نداره .
خب میریم سراغ اولین سوال:
بفرمایین خانم مدیر ：
خوابهاتون چه رنگین؟
راستش من زیاد خواب نمی بینم . وقتی هم ببینم یا خاکستری ان یا آبی .
دوست داشتی اینی که الان هستی نباشی و یه شخصیت دیگه باشی؟
نه ، همین شخصیتم رو دوست دارم .
هیجان انگیزترین کاری که کردی چی بوده؟
خب چی بگم؟ شاید کار مهیجم این بوده که دیپلم تجربی بودم اما تو دانشگاه رشته ریاضی شرکت کردم و قبول شدم .الان لیسانس رشته ریاضی با گرایش کامپیوتر دارم .
اولین چیزی که تو سختیها بهش متوسل میشی چیه یا کیه؟
مثل همه اول از همه خدارو به یاد میارم و ازش کمک میخوام .
وقتی عصبانی میشی چی یا کی یاچه کاری بهت آرامش میده؟
راستش رو بخواین یا رمان میخونم یا میام تو انجمن خودمون .
عصبانی بشی چه عکس العملی داری؟
دوست دارم یه چیزی رو بشکنم .
بهترین خاطره عمرت ؟
١٨ مهر امسال یه همکار پرمدعا اومد کلاسام رو ازم گرفت اما بعداز دو ماه با فشار اولیا و دانش آموزان مجبور شد همون کلاسهارو بهم پس بده و این اتفاق موجب شد بفهمم که خدارو شکر تو کارم موفقم .
یکی از جالبترین خاطرات دوران کودکیت را بگو
اول راهنمایی که بودم تو یه زنگ که معلم نداشتیم کلاس شلوغ شد . ناظم مدرسه اومد و از اول تا آخر کلاس همه رو بدون اینکه مقصر رو پیدا کنه تنبیه بدنی کرد و از قضا منو هم با خط کش دوتا زد . خب من شاگرد اول مدرسه بودم و ته تغاری خونه و اصلا هم تو اون شلوغی کلاس مقصر نبودم . واسه همین بهم خیلی برخورد و لج کردم و از فرداش دیگه مدرسه نرفتم جوری که آخر یکی از معلمام که خیلی دوسش داشتم اومد دنبالم تا من به مدرسه برگشتم .
اگر بخواید به هوش خودتن یه نمره بدی چه نمره ای میدی ؟
اینو من نمیتونم بگم چون اگه بگم میشه خودستایی . ولی چون پرسیدین میگم شاید ١٧ از بیست .
یه جمله ی زیبا از خودت بگو ....همین الان .....انلاین
ای کاش همه ما دوستی هامون بدون قصد و هدف مادی بود .
بهترین نصیحتی که تا حالابهت کردن چی بوده؟
این بود ： عبادت به جز خدمت خلق نیست .
شغل مورد علاقت چیه؟الان این شغلی که دارین رو دوست دارین؟
دوست دارم علاوه بر شغل معلمی یه فروشگاه کتاب هم داشتم و اون کتابهایی رو که دوست دارم می فروختم .
شکموای یا نه؟
کمی تا حدودی آره
از شکست میترسی یا نه؟
آره ، اما نه زیاد . برای همین قدمهام رو تو زندگی شمرده و با فکر برمیدارم . هیچوقت هم بدون تحقیق برای انجام کاری ریسک نمیکنم .
تا حالا عاشق شدی؟
اگه از نظر عشق قبل از ازدواجمه ، نه . اما الان عاشق بچه هام هستم و همسرم .
اولین چیزی که به ذهنت میرسه رو درباره ی کلمات زیر بگو:

دوچرخه
فیلم دزد دوچرخه اثر ویتوریو دسیکا
همکلاسی
اول مهر
سوسک
دمپایی
مسی
دیگو مارادونا
کیف مدرسه
یار همیشگیم تو دبستان که خیلی دوسش داشتم .
کدو
کارتون کدو قلقله زن که چند وقت پیش برای پسر کوچکم گرفتم و خوشش نیومدو اونو از خونه انداخت تو حیاط همسایه .

افغانستان
سرزمین بکر .
زیرشلواری
شلوار راحتی تو خونه که تمام خستگی رو از تن آدم بدر میکنه .
عباس قادری!
ایرج مهدیان .
ماه رمضون
آش مادر شوهرم که خیلی خوشمزه است ...!
کنکور
علی کنکوری
عشق
فقط خدا
پول و ثروت
احساس می کنم اگه ثروتمند بودم بیشتر برای جامعه ام مفید بودم .
صدای تیک تیک ساعت !
عمر چه زود میگذره!
یاس
خانه پدری ، آخه اونجا کنار دیوارش مامانم یاس کاشته بود .
پسر شجاع
خانم کوچولو ، شیپورچی .
پدر پسر شجاع
یه پدر مهربون و عاقل که خیلی دوسش داشتم .
کوکب خانم
نیمرو هاش همیشه خوشمزه بود چون با کره محلی درست می کرد!!!
خانم معلم
همیشه عاشق شاگرداشه .
آجیل عید
پسته ی خندان .
شازده کوچولو
تو ستاره اش یه گل سرخ زیبا داشت .
عمه
شخصیت همیشه دوست داشتنی مثل خودم .
گشت ارشاد
ای کاش بجاش گشت شادی داشتیم تا غمهارو از دلها پاکسازی میکرد .
ماه عسل احسان علیخانی
برام جالب نیست و دو ساله که بهش نگاه نمیکنم .
ایرانسل
انجمن ایران رمان . چون با ایرانسل میام اینجا .
بفرمایید شام
نون ، پنیر و چایی شیرین .
یک و نیم !
ماست با چربیه ١/۵ درصد .
دوست
کمیابه تو این زمونه .
حالابگو:
باشه چشم ：
رنگ/غذا/هنرمند/ورزشکار/کارتون/فیلم/کتاب/شهر/ماشین/ مورد علاقه ات؟

سبز / چلوکباب سلطانی / مهران مدیری / علیرضا حیدری / رابین هود / ربوده شده که امریکاییه / رمان جایی نرو / لاهیجان / پژو ٢٠۶ آلبالویی !!!

یه جوک بگو!!!

دختری ۴ ساله تو تاکسی بغل دستم نشسته بود و آلوچه میخورد.
بهش گفتم ：مگه نمیدونی آلوچه بده، چرا میخوری؟
گفت ：پدربزرگم 115سال عمر کرد.
باتعجب پرسیدم ：چون آلوچه میخورد؟
گفت ：نه چون سرش تو کار خودش بود!
چنان قانع شدم که الان سه روزه دیگه با کسی حرف نمیزنم!!!

آشپزی بلدین؟
آره ، آشپزی کردن رو خیلی دوست دارم .
اگه قرار باشی بری تفریح وگردش و سفر چه شهری از ایران رو انتخاب میکنی؟
مشهد / اصفهان / شیراز .
از نام کاربریت راضی هستی؟
آره خیلی دوسش دارم .
بزرگترين آرزوي زندگيت؟
تو انجمن یه رمان بنویسم .
بدون شعاربگوهدفت از زندگی چیه؟
بعداز مردنم ازم به نیکی یاد کنن .
آخرین باری که با خدا عاشقانه حرف زدی کی بوده و چی بهش گفتی؟
دیروز بود . از خدا خواستم که حاجت دوست و همکارم رو بهش بده .
تا حالا اتفاق گنده ای تو زندگیت افتاده که به قول تو فیلما !یهو مسیر زندگیتو عوض بکنه؟
آره / شغلم مسیر زندگیم رو خیلی تغییر داد .
یه جمله هم بااین کلمات بساز:
باشه چشم ：
مرغ.بندکفش.دستشویی.خواستگاری.کاپشن.ماکارونی.آسمان.عشق.
١ . هیچوقت مرغم یه پا نداشته .
٢ . همیشه برای موفق بودن توی هر راهی بند کفشت رو محکم ببند تا دست و پاگیر راهت نشه .
٣. دستشویی ها بین راه تو مسافرت بعضی هاشون خیلی بدبو هستن .
۵ . همسرم تو مراسم خواستگاریم دوبار چایی خورد .
یعنی مجبورم کرد براش دوبار چایی بیارم . اینو همیشه بهش میگم که چرا مجبورم کردی برات دوبار چایی بیارم؟؟؟!!
۶. کاپشن پسرم خیلی بهش میاد .
٧ . من و بچه هام ماکارونی خیلی دوست داریم .
٨ . امیدوارم آسمان دل آدمها همیشه آفتابی و صاف و آبی باشه .
٩. تا عشق نباشه زندگی معنا نداره .
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنی چیه؟
تا عمر دارم ابلاغ کاریم رو به کسی نمیبخشم .
نظرت درباره ی ادامه ی تحصیل "زگهواره تا گور"چیه؟دوست داری تا کجا ادامه تحصیل بدی؟
همه ما باید تا لحظه آخر عمرمون بیاموزیم / خب راستش دوست دارم اما فعلا پولش نیست.
دست خطت چطوره ؟‌
معمولیه . بگی نگی یه کم خوبه .
یه بیت شعر که خیلی دوسش داری؟
آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست / هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .

که من برای آقا امام زمان می خونم .
موقع ناهار دوست دارید باکی ناهاربخوری؟
با خانواده ام .
اگه قرارباشه یه سفرمفتی بری ترجیح میدی باکی وکجاباشه؟
با پسر بزرگم ، چون بزرگ شده و تو مسافرت اذیت نمیکنه . پسر کوچیکه هم میمونه پیش باباش و ما هم ده برو که رفتیم .
ایران：اصفهان / خارجه：آلمان .
اگه یه نفر رو دوست داشته باشی اولین بار که باش رو در رو شی چیکار میکنی؟
با یه لبخند ازش استقبال می کنم .
براش یه شاخه گل هم میبرم البته اگه خانم باشه .
دوست داری همدیگه رو یه روزی ببینیم ؟من و شما؟یا هر کدوم از دوستان ایران رمانی ؟
آره / خیلی دوست دارم مثلا وقتی اومدین شمال سفر ، همدیگه رو ببینیم .
بهترین هدیه ای که تاحالا گرفتی؟از کی؟
گل / البته از شاگردام که معمولا تو هفته بزرگداشت مقام معلم بهم میدن و باعث تعجب همکارام میشه که بچه ها به معلم ریاضی شون گل میدن ، حتی اگه از تو باغچه شون کنده باشن . همیشه شاگردام بهم لطف دارن و هدایاشون هرجور که باشه خیلی خوشحالم میکنه .
چی دوست داری کادو بگیری؟
کتاب ، اگه رمان باشه چه بهتر .
کسی تاحالا مهربونی برات قاب کرده بهت کادو بده؟
اگه منظورتون شعره ، آره .
ایاکسی تو زندگیت هست که بتونی تمام خودت روتقدیمش کنی؟
همسر و بچه هام ، که تا به حال چیزی ازشون دریغ نکردم .
اگه ازت یه امتحات ریاضی بگیرن و1سوال بیشتر توش نباشه واون سوال 20نمره داشته باشه وسوالش این باشه"خدا=؟"اون طرف معادله چی میذاشتی؟
چیزی نمیشه گذاشت چون این معادله جواب نداره .
سخت ترین کاری که تو زندگیت انجام دادی چی بوده؟
مجبور شدم یکی رو که ازش دلخور هم بودم پانزده میلیون وام بانکی رو ضمانت کنم و حتی قسط هاش رو هم بدم .
شاگرداتون تو مدرسه دوستتون دارن ؟
خدارو شکر آره .
معلم سختگیری هستین ؟
خب آره . تا سختگیری نباشه بچه ها درس نمیخونن .
اگه توی یه مهمونی رودربایستی دار غذایی که ازش متنفری رو جلوت بذارند چیکار میکنی؟
بدون تعارف میرم عوضش می کنم . من با شکمم هرگز تعارف ندارم .
تو زندگیت چه کاری کردی که بعدش احساس شجاعت و غرور کردی؟
اینکه حمایت هام از همسرم باعث ثبات بیشتر زندگیم شد .
اسم بهترین بازی که تو عمرت کردی چی بوده؟
هفت سنگ
بازی ای که تو دوران بچگی بیشتر باهاش کیف میکردین چی بوده؟
هفت سنگ و وسطی .
چند بار دست مامان باباتو بوسیدی؟!(خجالت بی خجالت)
یادم نمیاد ، اما می بوسیدم اونم به سختی چون نمیذاشتن .
نماز میخونین ؟ چرا؟
آره / به خاطر اینکه غذای روحه . بهش نیاز دارم تا دلم آروم بشه . قوت قلب بهم میده در برابر مشکلات و سختی های زندگی که یکی هست همیشه هوامو داره و ....
اگه ب کسی معذرت خواهی بزرگ بدهکار باشی چطوری میخوای واسش جبران کنی؟
بدون هیچ غروری ازش عذرخواهی می کنم و حتی براش هدیه می خرم تا از دلش دربیارم .
خدا بهت میگه امروز عزرائیل رفته مرخصی و تو باید جاش واستی .. و بهت یک فرمان میده ، باید جون عزیزترین کس زندگیتو بگیری (حالا فرضا مادر یا هر کس دیگه ای) چیکار می کنی؟
خب ، جوابی ندارم بدم آخه تصورش هم دشواره . اما کسی که واقعا خالص باشه جون عزیزش رو میگیره . اینی رو که اینجا پرسیدین برای یاران امام زمان پس از ظهورشون ممکنه اتفاق بیوفته که اگه خالص باشن بدون چون و چرا امرش رو اجرا میکنن . حالا من کجا و یاران آقامون کجا!!!! اونم منه از سر تا پا تقصیر ....
اگه عاشق کسی بشی ، یا حداقل جوری دوستش داشته باشی که بخوای باهاش زندگی کنی ، چطور بهش میگی؟
شاید دوران جوونی از یکی خوشم میومد یا فکر میکردم دوسش دارم اما هیچوقت اقدامی نکردم که بهش بگم چون غرورم اصلا بهم اجازه نمیداد . الان هم که دیگه اونایی رو که دوست دارم کنارم هستن .
تو دفتر زندگی هر کسی سطر هایی وجود دارن که آدم دلش می خواد با یه پاک کن پاکشون کنه ، دوست داری اون پاک کن دست کی باشه ؟باش چیو پاک کنه؟
دوست دارم پاک کننده اش فقط خدا باشه چون تنها محرم رازه که ستارالعیوبه . گناهانی که عمدا انجام دادم چون معتقدم اونایی رو که سهوا انجام دادم می بخشه و همشون رو پاک می کنه .
اگه مجبورباشی باکسی باشی ولی خیلی هم رو مخت باشه چیکار میکنی؟
خب ، خودم اینقدر میرم رو مخش که خودش از کارش توبه کنه و دست از سرم برداره .
یه دعا؟
عافیت و عاقبت بخیری برای همه دوستانم بخصوص دوستانی که اینجا دارم و کلا همه بچه های انجمن .
بالاخره علم بهتره یا ثروت؟
بستگی به دیدگاه آدمها داره . ولی به نظر من هردوشون مکمل همند .
آخرین لحظه ی زندگیته .. مرگ رو به وضوح جلوی چشمات می بینی ، می فهمی که دیگه باید این دنیا رو ترک کنی ، اما دم آخر بهت اجازه داده میشه سه تا آرزو کنی تا برآورده بشه ، تو چه آرزوهایی می کنی ؟(ب جز این ک مرگت تاخیر بیفته)
١ . خدا تمام گناهان منو ببخشه و منو ببره بهشت .
٢.بچه هام باقیات صالحات من باشن .
٣اگه لیاقتش رو دارم روز قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده بشم و از یارانشون باشم .
دوست داشتی چه سوالی ازت پرسده بشه که نشده؟
اینکه چجوری اومدم ایران رمان؟!
یا چی شد که برای صندلی داغ انتخاب شدم؟
یا با چندتا از بچه های اینجا دوستم ؟!
نظرم در مورد مدیران اینجا چیه ؟!
و اینکه دوست دارم نظر اونارو در مورد خودم بدونم!!!
نفر بعدی صندلی داغ؟
خب نمیدونم ، هر کسی که تمایل داشته باشه .
مثلا نیها خانم .

احتمالا بازم با سوالای دیگه بیام سراغتون
هر سوال دیگه ای باشه من در خدمتم .

با تشکر از مدیر ارشد خوب انجمن با این سوالات خوبشون . امیدوارم از جوابام دوستان تا اینجا راضی باشن . اگه هم نقصی داره منو ببخشن . سعی کردم جوابام شعاری نباشن و همه شون رو از روی باورام پاسخ بدم .

[sadaf]

سلام
از خوندن جوابهایی که دادین بسیار لذت برم
خسته نباشین و ممنونم
خانوم معلم عزیز اگه ممکنه این سوال رو مجددا پاسخ بدین
یه جمله با همه ی این کلمات
یعنی یک جمله ای باشه که تمام این کلمات رو در بر داشته باشه ، یه جا

یه جمله هم بااین کلمات بساز:

مرغ.بندکفش.دستشویی.خواستگاری.کاپشن.ماکارونی.آسمان.عشق.

لطفا علی الحساب به این سوالات هم پاسخ بدین :

چجوری اومدین ایران رمان؟!چطوری با اینجا آشنا شدین ؟

چی شد که برای صندلی داغ انتخاب شدین؟

با چندتا از بچه های اینجا دوستین ؟!

نظرتون در مورد مدیران اینجا چیه ؟!

آیا دوست دارین نظر اونارو در مورد خودتون بدونین ؟ چرا؟

[خانوم معلم]

سلام
از خوندن جوابهایی که دادین بسیار لذت برم
سلام صدف جون


خواهش میکنم . خوشحالم که این حس رو بهتون منتقل کردم و جوابام راضی کننده بود و همینطور ممنونم از لطفتون .


خسته نباشین و ممنونم

شما هم همینطور و منهم همیشه ممنون زحماتتون تو انجمن هستم .


خانوم معلم عزیز اگه ممکنه این سوال رو مجددا پاسخ بدین
چشم صدف جون .


یه جمله با همه ی این کلمات
یعنی یک جمله ای باشه که تمام این کلمات رو در بر داشته باشه ، یه جا

خب ، به نظر میاد سخت باشه اما سعیم رو می کنم .
یه جمله هم بااین کلمات بساز:

مرغ.بندکفش.دستشویی.خواستگاری.کاپشن.ماکارونی.آسمان.عشق.

در روز خواستگاری هنگام پختن ماکارونی در زیر آسمان آبی و با پوشیدن یه کاپشن سبز یشمی از بخت بدم یه مرغ عشق رو بند کفشم دستشویی کرد!


لطفا علی الحساب به این سوالات هم پاسخ بدین :
خواهش میکنم . به روی چشمم .


چجوری اومدین ایران رمان؟! چطوری با اینجا آشنا شدین ؟
خب من قبل از اینکه بیام انجمن نمیدونستم که میشه تو دنیای مجازی هم رمان خوند .
یه بار همینجوری در جستجوی گوگل ، رمان رو سرچ کردم و فهمیدم که تو دنیای مجازی میشه کلی رمان به صورت مجانی خوند . و در همین جستجو کردن ها به ایران رمان رسیدم و یه چندماه میومدم و توش رمان میخوندم . و پس از خوندن هر صفحه ، هنگامی که می رفتم به صفحه ی بعد ،اون پیغام معروف مهمان گرامی ...... بالای صفحه ظاهر میشد و می رفت رو اعصابم و بعداز کلی غر زدن اون پیغام رو حذف می کردم . دیدم هیچجور نمیشه از دست این پیغام سمج خلاص شد الا با عضو شدن . منهم برای رو کمکنی اومدم توی انجمن عضو شدم!

تا مدتهای بعد بازم اینجا فقط رمان می خوندم . تا اینکه برام یه ایمیل از انجمن برام اومد که در مورد یه مسابقه خاطره نویسی برای بزرگداشت مقام پدر بود و از اون موقع به بعد شدم یه پای ثابت انجمن!!

چی شد که برای صندلی داغ انتخاب شدین؟

خب خیلی دوست داشتم برم روی صندلی داغ ، اما راستش یه کمی نگران بودم بابت اینکه چه سوالایی ازم پرسیده میشه و آیا من می تونم بهشون پاسخ بدم یا نه؟! وقتی صندلی داغ با خانم شیرین فرهمندپور به پایان رسید به خودم گفتم که چی میشد اگه نفر بعدی صندلی داغ من باشم! تا اینکه این اتفاق افتاد و شما صدف جون این پیشنهاد رو بهم دادین و منهم پس از کمی تفکر قبول کردم !!

با چندتا از بچه های اینجا دوستین ؟!

با عذرخواهی از جناب آدمین که دوست و راهنمای همه اعضای انجمن هستن ، راستش تعدادشون کم نیست از مدیران شما صدف جون ، وانیاخانم ، فاطمه خانم یا همون ملکه برفی و کمی تا حدودی سعیده خانم و لیلی خانم . از کاربرای ویژه کمی تا حدودی با پری خانم و بانوی جنوب ، الهام خانم و ملیکا خانم . از کاربرای دیگه نیهاخانم ، مهدیس خانم و همینطور خانمها ：عسل ، شقایق سرخ ، آشوب ، هلیا ، هستی ، nza3380 ، نفس ، سحر ، Ralya ، aydil و خیلی های دیگه که از اینکه اسمهاشون رو اینجا نیاوردم و یا دوستانی که دیگه تو انجمن فعال نیستن هم ازشون عذرخواهی می کنم از صمیم قلب .

نظرتون در مورد مدیران اینجا چیه ؟

جناب آدمین ： جدی ، با ابهت ، صبور و مهربان و البته یه آقای متواضع و قابل احترام و بسیار فعال و زحمتکش که ما اول از همه بودن تو این انجمن صمیمی رو مدیون زحمات ایشون و بعد بقیه مدیران خوب انجمن هستیم و من همیشه ازشون سپاسگزارم .
من قبلا ازشون خیلی حساب می بردم و از برخورد باهاشون دوری می کردم که مبادا بن بشم . اما از وقتی که نام کاربریم عوض شد دیگه نسبت به ایشون اینجوری فکر نمی کنم .

خانم مدیر ارشد صدف جون：جدی ، بخشنده در دادن اعتبار ، صبور ، مهربان ، دوست داشتنی و دلسوز ، پیگیر در همه امور انجمن ، راهنمای بسیار خوب و مسلط به تمام امور انجمن که چشم نزنم ایشون رو ، با اطلاعات بسیار خوب که البته از نظرات جالبی تو تاپیکها میذارن اینو میگم .
وانیا خانم： جدی ، مهربان ، فعال و زحمتکش ، صبور ، دست و دلباز در ابراز محبت اما کمی خجالتی که این خصوصیت دوست داشتنی شون می کنه . و اینکه تو انتخاب بعضی مطالب باهاشون سلیقه هامون یکیه! علاوه بر جناب آدمین و صدف جون از ایشون هم خیلی چیزا تو انجمن یاد گرفتم .
ناظم انجمن لیلی خانم： یه ناظم مهربان ، با ابهت و من باهاشون ارتباط نزدیکی ندارم چون خانم ناظمن و باید ابهت شون برای ما کاربرا حفظ کنن .
و هروقت هم که تو انجمن باشن حضورشون پررنگه و مطالبی هم که میذارن جالب و خوندنی هستش .

ملکه برفی： ایشون هم از مدیران ساعی ، مهربان و خیلی خوب انجمن هستن و تا حدود زیادی تو انتخاب مطالب با هم نظراتمون مشترکه . سپاسهای ایشون رو که تو مطالب ارسالیم می بینم خیلی خوشحالم می کنه و البته بقیه رو هم همینطور!





سعیده خانم یا مون： خب اگه راستشو بخواین بهشون زیاد نزدیک نیستم اما مثل بقیه مدیرامون فعالند و مطالب خوب و جالب تو انجمن میذارن . من رمانهاشون رو خیلی دوست دارم و قلمشون هم عالیه اما حیف که رمان جدیدشون رو ادامه ندادن .


در اینجا از تمام زحمات مدیران انجمن صمیمانه سپاسگزارم و برای همه شون مثل همیشه آرزوی عافیت و عاقبت بخیری دارم .
آیا دوست دارین نظر اونارو در مورد خودتون بدونین ؟ چرا؟
بله ، چون دونستن نظران دیگران به انسان کمک می کنه عیب و ایراداش رو برطرف کنه و یادش میندازه که گل بی عیب فقط خداست . و هیچکدام از ماها نباید از انتقاد سازنده ناراحت بشیم .

امیدوارم تا اینجای حرفهام با نظرام موجب ناراحتی یا کدورت هیچیک از دوستان نشده باشم .
ممنونم از صدف جون با سوالای مجددی که طرح کردن .

[خانوم معلم]

.

من این نوشته هارو خیلی دوست دارم .

امیدوارم ریا نباشه .

میدونم که این نوشته ها ، حرف دل

همه منتظران هست .