ارسالها: 75
موضوعها: 35
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
22
سپاسها: 22
111 سپاس گرفتهشده در 53 ارسال
ضد حال یعنی قاچاقی بری اونور مرز باکو مسابقه بوکس بدی با هزار مصیبت طرف نیاد رینگ انصراف بده
گاهی اوقات بی قانونی ؛عجیب بیداد می کند در عاشقی ….یکی دور می زند …اما …. دیگری جریمه میشودو تاوان میپردازد …....zaps.
ارسالها: 287
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۲
اعتبار:
110
سپاسها: 145
614 سپاس گرفتهشده در 296 ارسال
ضد حال یعنی اینکه کارت ملی تو گم کنی وقتی یادت بیاد گمش کردی که نیازش داری(ضد حال خاک توسری)
ارسالها: 287
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۲
اعتبار:
110
سپاسها: 145
614 سپاس گرفتهشده در 296 ارسال
ضد حال همون طور که از اسمش پیداست یعنی ضد حال دیگه
ارسالها: 1,168
موضوعها: 186
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۲
اعتبار:
332
سپاسها: 1176
907 سپاس گرفتهشده در 503 ارسال
۱۳-۰۷-۹۲، ۱۰:۲۵ ب.ظ
(آخرین تغییر در ارسال: ۱۳-۰۷-۹۲، ۱۰:۲۵ ب.ظ توسط fire boy.)
واقعا بده
ضدحال یعنی درس رو بلد نباشی و پنج دقیقه مونده به زنگ تفریح استاد اسمتو صدا کنه!
میدونی بهشت کجاست؟؟؟
یه فضای چن وجب در چن وجب که بین بازوهای کسی که دوسش داریه!!!
ارسالها: 170
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۲
اعتبار:
220
سپاسها: 37
70 سپاس گرفتهشده در 35 ارسال
!in2 ta jani chi
ضدحال یعنی شرطی بیدل بزنی امتیازت بشه ۲۵
ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند
سر و ته کنم تو جاده ، مقصدم تهش همین جاست
وسط برجای تهرون ، ازدحام شعر و رویاست..