امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ماجرای من و بابا !
#1
دیروز بابام داشت با چاقو نایلون رو در مربا رو پاره می کرد، چاقو در رفت نزدیک بود دستشو ببره!
به شوخی بهش گفتم پدر من شما دیگه از سنتون گذشته چاقو دستتون بگیرین! کار دست خودتون می دین! هروقت کاری داشتی بگین من براتون انجام بدم! طرف گاز هم دیگه نرین!
دیدم یه چپ چپ بهم نگاه کرد! با خودم گفتم الانه که کارم تمومه!
نصفه شبی ساعت 2 بود که ییهو از خواب پریدم چشامو باز کردم یه چیز سفید دیدم.هی بسم الله گفتم فوت کردم. دیدم نخیر حرکتم میکنه.دیگه کامل از جا پریدم که در برم.نه داره حرفم میزنه.با خودم گفتم جنم جنای قدیم!یادم باشه واسه دوستام تعریف کنم...تو همین فکرا بودم که ییهو برق روشن شد.من جیغ کشیدم.بابامو دیدم با کمال خونسردی بهم میگه:دخترم من پرتقال می خوام!!! بیا واسم پوست بکن که من به چاقو دست نزنم!!!
من: !
بابام:
یا بگو غلط کردم یا پاشو دستاتو بشور اینو پوست بکن!
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
پاسخ
سپاس شده توسط: mahiye ghermez ، ~Green Angel~ ، بانو ، sadaf
#2
من که میگفتم غلط کردم .a
پاسخ
سپاس شده توسط: sadaf
#3
ای ووووووووووووووووووول بابا..دمش جیزززززززززززززززز.a.a.a


✿✿گوش كن نبض دلم زمزمه اش چیست....✿✿
پاسخ
سپاس شده توسط: بانو ، sadaf
#4
جالب بود
ولی همونبگو غلط کردم خوبه ها....






پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
يا يه حرفي نزن ...يا مردو مردونه پاش وايستاb..
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
من بودم پامیشدم پوست میکندم!!!!!!!!!!!!!!!!!

خییییییییییییییییییییییلی باحال بود
چقدر سخته وقتی از بغض گلو درد میگیری اونوقت همه میگن لباس گرم بپوش!!!!!!!!!!!!!!


//؟//
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  شوخی کاربران با ماجرای جنجالی بنزین صنم بانو 1 194 ۱۶-۱۱-۱، ۱۰:۵۴ ق.ظ
آخرین ارسال: زینب سلطان
  طنز خواندنی بچه ننه نه بچه بابا فائزه 2 1 174 ۲۶-۱۰-۹۴، ۰۹:۰۸ ب.ظ
آخرین ارسال: *hasti*
  ماجرای یک خواستگاری parysa7 4 210 ۱۱-۰۹-۹۴، ۱۱:۲۵ ب.ظ
آخرین ارسال: شقایق سرخ

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان