محبت را زمانی شناختم که...
او غذایش را با حیوانی تقسیم کرد...
او غذایش را با حیوانی تقسیم کرد...
محبت را زمانی شناختم که...
|
محبت را زمانی شناختم که... او غذایش را با حیوانی تقسیم کرد... سپاس شده توسط: nafas ، بانوی جنوب ، دختر دریا ، ونوشه ، لیلی ، kimya ، زینب سلطان
۱۶-۰۹-۹۱، ۰۳:۱۴ ب.ظ
نمیدونم در مقابل این تصویر چی بگم......بدون شرح
من خدایی دارم که دست گیـــر است نه مچ گیــــر ............
سپاس شده توسط: بانو ، بانوی جنوب ، ونوشه ، لیلی
۱۶-۰۹-۹۱، ۰۷:۰۱ ب.ظ
محبت واقعی رو بچه هادارن که قلبشو ن رو هنوز گناه نگرفته
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ...
۱۸-۰۹-۹۱، ۰۱:۲۰ ب.ظ
این عکس رو باید کسانی ببینند که لقمه رو از دست همنوعشون به زور میگیرن
|
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
محبت...... | taranomi | 1 | 59 |
۲۶-۰۸-۹۶، ۱۲:۱۴ ق.ظ آخرین ارسال: صنم بانو |
|
محبت کردنتون تو حلقم.خخخ | taranomi | 5 | 140 |
۰۴-۰۵-۹۶، ۰۱:۳۶ ق.ظ آخرین ارسال: صنم بانو |
|
اینم روشی برای ابراز محبت.... | بانو | 3 | 833 |
۱۰-۰۷-۹۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |