ارسالها: 8,723
موضوعها: 1,823
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
6,515
سپاسها: 5011
6624 سپاس گرفتهشده در 1819 ارسال
بعضی ها مثل کتابن؛ حرف خودشونو میزینن،
بعضی ها مثل مدادن؛ فقط حرف اینو اونو تکرار میکنن،
بعضی ها مثل پاک کنن؛ به دنیا میان تا اشتباهات اینو اونو پاک کنن،
بعضی ها مثل دفترن؛ فقط گوش میدن و همه چیزو میریزن تو دلشون،
بعضی ها مثل خط کشن؛ فقط میخوان حدود هر چیز رو با یه خط صاف مشخص کنن،
بعضی ها مثل تراشن؛ باعث پیشرفت دیگرون میشن و اهمیت نمیدن اگه در برابرش یه مشت تراشه ی بی ارزش نصیبشون شه،
بعضی ها مثل خودکارن؛ اونها هم حرف اینو اونو میزینن با این تفاوت که انقدر روی حرفای دیگرون پافشار ی میکنن که نمیشه حتی یه حرفشونم تغییر داد
In my heart, an ice flower has sprouted
ارسالها: 1,177
موضوعها: 77
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۲
اعتبار:
182
سپاسها: 493
1251 سپاس گرفتهشده در 717 ارسال
من ک جزئه همون بعضیام!خخخخخخخخ
All day, all night, I’ll be waitin’ standby
Can’t stop because I love it, hate the way I love you
All day all night, maybe I’m addicted for life, no lie.
I’m not too shy to show I love you, I got no regrets
I love you much, too much to hide you, this love ain’t finished yet.
ارسالها: 2,031
موضوعها: 273
تاریخ عضویت: خرداد ۱۳۹۲
اعتبار:
1,211
سپاسها: 1636
1166 سپاس گرفتهشده در 499 ارسال
بعضی ها مثل تراشن؛ باعث پیشرفت دیگرون میشن و اهمیت نمیدن اگه در برابرش یه مشت تراشه ی بی ارزش نصیبشون شه،
آنقدر بغــض هایم را فرو دادم و خندیدم که
خدا هم باورش شد که چیزی نیستــــ
ارسالها: 1,168
موضوعها: 186
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۲
اعتبار:
332
سپاسها: 1176
907 سپاس گرفتهشده در 503 ارسال
بعضی ها مثل کتابن؛ حرف خودشونو میزینن
میدونی بهشت کجاست؟؟؟
یه فضای چن وجب در چن وجب که بین بازوهای کسی که دوسش داریه!!!
ارسالها: 524
موضوعها: 121
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۲
اعتبار:
201
سپاسها: 32
389 سپاس گرفتهشده در 188 ارسال
بعضابا خیلی حرف میزنن
. خداوندا
من از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چو مرداب میترسم
خداوندا
من از مرگ محبت ،من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیك میترسم
ارسالها: 524
موضوعها: 121
تاریخ عضویت: تير ۱۳۹۲
اعتبار:
201
سپاسها: 32
389 سپاس گرفتهشده در 188 ارسال
مشخصه حرف خودشونو میزنن
. خداوندا
من از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودن
من از ماندن چو مرداب میترسم
خداوندا
من از مرگ محبت ،من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیك میترسم
ارسالها: 240
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: اسفند ۱۳۹۲
اعتبار:
181
سپاسها: 9
1 سپاس گرفتهشده در 0 ارسال
بعضيا مثل دفترن راز ديگران پيش خودشون نگه ميدارن
تاحرف عشق ميشه من ميرم/من سخت از اين حرفا دورم/منم يه روزي عاشقي كردم/از وقتي عاشق شدم اينجورم