۱۰-۰۳-۹۴، ۰۱:۲۲ ق.ظ
حدود هزار سال پیش،
لیدی گودایوا همسر یکی از بزرگان انگلیس،در اعتراض به افزایش بی رویه مالیات برای مردم شهر خود،هر روز به سراغ همسرش میرفت و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیات ها کاهش پیدا کنند.همسر او که سیاست و تصمیم های سیاسی خود را بر خواسته ی همسر خود ترجیح می داد.به همسرش گفت:اگر یک روز،برهنه سوار اسب شوی و تمام شهر را از سمتی به سمت دیگر بروی ،مالیات ها را کاهش خواهیم داد.گودایوا اسبش را زین کرد و لباس هایش را بر زمین ریخت.در شهر گفتند:گودایوا در حمایت از مردم،برهنه در میان شهر میگردد!تمام مردم،مغازه ها را بستند و به خانه ها رفتند. پرده ها را کشیدند و با چشمانی اشکبار،منتظر شدند این گردش شوم به پایان برسد.گودایوا به خانه برگشت و مالیات ها کاهش یافت.
اسطوره ها به تنهایی خلق نمی شوند،بلکه در بستری از فهم و شعور و حمایت اجتماعی شکل می گیرند.نمی دانم اگر گودایوا،در این نقطه از تاریخ و جغرافیا به این بازی تلخ وادار میشد،آیا پنجره ها بسته میشد یا تصاویر او از طریق شبکه های اجتماعی و بلوتوث موبایل ها،از دستی به دست دیگر می گشت...
لیدی گودایوا همسر یکی از بزرگان انگلیس،در اعتراض به افزایش بی رویه مالیات برای مردم شهر خود،هر روز به سراغ همسرش میرفت و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیات ها کاهش پیدا کنند.همسر او که سیاست و تصمیم های سیاسی خود را بر خواسته ی همسر خود ترجیح می داد.به همسرش گفت:اگر یک روز،برهنه سوار اسب شوی و تمام شهر را از سمتی به سمت دیگر بروی ،مالیات ها را کاهش خواهیم داد.گودایوا اسبش را زین کرد و لباس هایش را بر زمین ریخت.در شهر گفتند:گودایوا در حمایت از مردم،برهنه در میان شهر میگردد!تمام مردم،مغازه ها را بستند و به خانه ها رفتند. پرده ها را کشیدند و با چشمانی اشکبار،منتظر شدند این گردش شوم به پایان برسد.گودایوا به خانه برگشت و مالیات ها کاهش یافت.
اسطوره ها به تنهایی خلق نمی شوند،بلکه در بستری از فهم و شعور و حمایت اجتماعی شکل می گیرند.نمی دانم اگر گودایوا،در این نقطه از تاریخ و جغرافیا به این بازی تلخ وادار میشد،آیا پنجره ها بسته میشد یا تصاویر او از طریق شبکه های اجتماعی و بلوتوث موبایل ها،از دستی به دست دیگر می گشت...
دیشب خوابت را دیدم..
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...
صبح، شمعداني باغچه مان گل از گلش شکفته بود...