و نکته عجیب و جالب این است که بخشی از گفته های فارسی با ادعاهای پرویز ثابتی درباره چالش قذافی و امام موسی صدر همخوانی دارد. ثابتی در این خصوص می گوید: «موسی صدر مبلغ 50 میلیون دلار از معمر قذافی کمک دریافت کرده بود که سازمان امل، عملیات نظامی در خاک اسراییل به عمل آورد ولی صدر و چمران کمترین عملیاتی علیه اسرائیل انجام نمی دادند. موقعی که قذافی در سال 1978 [شهریور 1357] به مناسبت دهمین سال کودتای لیبی او را به تریپولی [طرابلس] دعوت کرده بود، پس از یک برخورد بد، قذافی دستور داده بود که عوامل سازمان اطلاعات لیبی، از وی درباره چگونگی استفاده از این کمک بازجویی کنند. موسی صدر که [...] در حین بازجویی عصبی شده و دچار سکته قلبی گشته و فوت می کند. قذافی مجبور می شود 2 نفر از همراهان او را نیز از بین برده و ادعا کند که او و همراهانش با هواپیمای آلیتالیا به رم رفته اند. دلیل این که هنوز خانواده صدر امیدوارند که موسی صدر زنده باشد این است که پس از انقلاب، سید رضا صدر (برادر امام موسی صدر) در سوریه با حافظه اسد ملاقات کرده است و از وی خواسته درباره تعیین سرنوشت برادرش مداخله کند. اسد هم به او می گوید: معمر قذافی، میهماندار خوبی است و از برادرتان مراقبت می کند و به موقع آزاد خواهد کرد.» (ص 259 و 260)
جلال الدین فارسی در گفتگوی اخیر خود صراحتا از کشته شدن امام موسی صدر به دستور قذافی خبر می دهد در حالی که در کتاب خاطراتش با عنوان «زوایای تاریک» از مفقود شدن موسی صدر می گوید: «اطلاعات موثق مبتنی بر اسناد، گذرنامه ها و دفاتر دلالت بر این دارند که گذرنامه ها [موسی صدر و همراهانش] مهر خروج از طرابلس و ورود به رم را خورده و در یکی از هتل های رم ثبت نام شده اند. در عین حال هیچ یک از خدمه هواپیما و مسافرانش دو شخصیت روحانی و معمم - با لباس جالبی که بیننده فراموش نمی کند - را که حداقل یکی برای عده ای از آنان سرشناس است ندیده اند. صاحبان هتل و دفتردارش نیز مسافری را با لباس روحانیت شیعه و با قد بلند و چهره زیبا و نورانی و کم نظیر آقای صدر، مشاهده نکرده اند.» (ص 398).
چند سال پیش مهدی فیروزان، داماد و خواهرزاده امام موسی صدر در گفتگو با مجله «شهروند امروز» درباره نفوذ قذافی در بین بخشی از نیروهای انقلابی می گوید: «عده ای از افراد موثر در اردوگاه آقای منتظری در سال های قبل از پیروزی انقلاب در اردوگاه قذافی فعالیت می کردند و تغذیه فکری، سیاسی، لجستیکی، معنوی و مادی می شدند و در مدرسه فکری و فلسفی نظام افراطی لیبی آموزش می دیدند. کسانی همچون شهید محمد منتظری، آقایان جلال الدین فارسی، ابوحنیف ابوشریف و ... حتی در سطوح دیگر، مثل اولین نماینده رسمی ایران در لبنان آقای احمد موحدی. مشخصه اصلی این افراد همپیمانی با قذافی و مخالفت با امام صدر در لبنان است. وجه مشترک همه آنها تندروی و قانون شکنی و استفاده از زور (اسلحه) برای تحمیل تصمیمات شان و جوسازی افراطی و ترغیب طرف مقابل بود؛ دقیقا همان ویژگی های اخلاقی و رفتاری قذافی.»
او مشخصا درباره رابطه جلال الدین فارسی با قذافی می گوید: «جلال الدین فارسی به شهادت گفته ها و نوشته هایش در کتاب «زوایای تاریک» از یاران نزدیک و حامیان قذافی است. آنقدر نزدیک که از چگونگی و جزئیات ربودن امام صدر خبردار می شود و با افتخار از این که تنها ایرانی این قدر محرم به حاکمیت لیبی هستند یاد می کنند.»
فیروزان درباره اظهارات جدید فارسی هم گفته است: «از سال 84 خیلی ها حتی برخی آمریکایی ها به دنبال این سوال بودند که آیا کسی از ایران در ربودن امام موسی صدر توسط قذافی نقش داشته است؟ که ما همواره آن را تکذیب کرده ایم اما این اظهارات آقای فارسی آن گمانه زنی ها را تقویت می کند.»
آخرین تصویر موجود از امام موسی صدر
فیروزان در مورد ادعای فارسی مبنی بر کشته شدن امام موسی صدر به دستور قذافی می گوید: «ایشان نه تنها حکم اعدام برای امام صدر برای ملاقات با مسیحیان می دهد بلکه قذافی را هم عامل آن معرفی می کند، در حالی که طبق اطلاعات مقامات امروز لیبیایی و مقامات لبنان و کمیته رسمی پیگیران لبنانی و طبق تفاهمنامه رسمی لبنان و لیبی و نیز اطلاعات و مواضع جمهوری اسلامی، امام موسی صدر زنده و در قید حیاتند. بنابراین برای جلوگیری از خلط مباحث و جلوگیری از خیانت تاریخی، دستگاه قضایی و دادستانی و اطلاعاتی خود دانند کهبا آقای فارسی و اظهارات شان چه کنند.»
هنوز مقامات رسمی قضایی، اطلاعاتی و وزارت خارجه درباره اظهارات تازه جلال الدین فارسی موضعی نگرفته اند و باید منتظر ماند و دید که دستگاه ها و مقامات رسمی ذی ربط چه واکنشی نشان خواهند داد.