امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان ...
#1
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو
هرجادلت می خواهد!زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!

هرکه باشد نظرش در پی ناموس کسان ...
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوس ان

#هر_چه‌_کنی‌_به‌خود_‌کنی
#گر_همه_‌نیک_‌و_‌بد_کنی
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
منم اينو قبول دارم.

ولي مرده خيلي رواني بوده asna
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
اینو قبلا شنیده بودم داستان آموزنده ای بود
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
زمین گردالیه همینه دیگه asna
برای هر دردی دو درمان است:

سکوت و زمان
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سفرت بخیر باشد اما.... AsαNα 2 380 ۱۷-۰۸-۹۵، ۰۹:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: AsαNα
  شاید فردا دیر باشد! الهه ی شب 0 215 ۲۸-۰۳-۹۴، ۱۲:۰۴ ب.ظ
آخرین ارسال: الهه ی شب
  طوری زندگی کنی که زندگیت ارزش نجات دادن داشته باشد! ستاره شب 1 774 ۲۷-۰۳-۹۴، ۱۱:۲۸ ب.ظ
آخرین ارسال: الهه ی شب

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
5 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
زینب سلطان (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۹:۰۴ ب.ظ)، صنم بانو (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۵:۵۷ ب.ظ)، d.ali (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۹:۰۵ ب.ظ)، !!Tina!! (۲۳-۰۷-۹۶, ۰۴:۴۲ ب.ظ)، taranomi (۲۳-۰۷-۹۶, ۱۰:۲۹ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان