در طول این سالها مصدومیتهای زیادی داشتم
متاسفانه گیتی موسوی در سالهای اخیر دچار مصدومیتهای زیادی شده و میگوید: «یک بار در جوانی و زمانی که کلاس سوم دبیرستان بودم دو و میدانی کار میکردم، عضلات و ران پاها یم دچار پارگی شد. یک سال پیش در حال حرکت اسکاتزدن و یک بار هم در حال ماشین بلندکردن، چون بدنم را گرم نکرده بودم آسیب دیدم. یک بار دیگر در حرکت اسکات ایستاده پایم زمانی که وزنه ۱۴۰ کیلویی را تحمل میکردم، چون گیرهها را به صفحهها وصل نکرده بودم، صفحهها ریختند و من هم به یک طرف روی زمین افتادم و پایم پیچ خورد. یک بار دیگر هم رباط ومینیسک پای چپم پاره شد. متاسفانه مصدومیتهای زیاد دیگری هم داشتهام.»
این کار مردانه است
او در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارد رشتهای که به آن روی آورده، کم و بیش مردانه است؟ هم میگوید: «بله، قبول دارم کارم مردانه است. البته بعضی از آقایانی که وارد این رشته میشوند متاسفانه از استروئیدها استفاده میکنند. ولی من هرگز از استروئیدها استفاده نکردهام، تازگیها فقط کمی مکمل استفاده میکنم. در خیلی از رشتهها نوابغ زیادی هستند و حرکات ورزشی قشنگی انجام میدهند، ولی کار من کمی بیشتر سر و صدا میکند.
چون یک خانم یک حرکت مردانه را انجام میدهد و این برای مردم خوشایند است. این را هم بگویم من هم حرکات قوی و رکوردهایم را به ثبت میرسانم و هم یک خانواده خوب دارم. من یک دختر خیلی خوب تربیت کردم. دختر من الان ۱۶ سال دارد و باید کلاس نهم بود، ولی کلاس یازدهم میخواند. یکسال جهشی خوانده و یکسال هم زود به مدرسه رفته است. دخترم خیلی مودب و باشخصیت است. پس به زندگی و بچهام هم میرسم. ضمنا من استعدادم، قدرتم است. به طورقطع من اگر استعداد هنری داشتم طبیعتا سراغ یک کار هنری میرفتم».
اولین نفر در دنیا هستم که این رکورد را ثبت کردم
ویدئو و تصاویر رکوردشکنی بانوی ورزشکار تبریزی در روزهای اخیر در فضایمجازی پربازدید شده است. از او درباره تصمیم اش، کموکیف و حساسیت اجرا و ثبت این رکورد میپرسم که میگوید: «علاقه زیادی به ثبت رکوردهای استقامتی داشتم و بالاخره جمعه هفته گذشته این کار را انجام دادم. تحمل وزنه ۲۷۵ کیلوگرمی روی پاها ، آن هم وقتی که روی هوا نشستی و صندلی وجود ندارد تا روی آن بنشینی کار راحتی نیست. البته کسی که بخواهد روی صندلی بنشیند باز هم نمیتواند این وزنهها را روی پاها یش تحمل کند. این کار از یک طرف، یک حرکت قدرتی بود که پاها باید وزنهها را تحمل میکردند و از طرف دیگر حرکت استقامتی هم به شمار میرفت، چون باید در وضعیت ۹۰ درجه مینشستم و وزنهها را تحمل میکردم. اگر از وضعیت ۹۰ درجه خارج میشدم، داوران قبول نمیکردند.
همچنین پاها یم نباید تکان میخورد و مچ پاها نباید میلرزید. بهتر بگویم کوچکترین حرکت باعث میشد این وزنهها بریزند و فرد درجا رباط پاره کند یا پایش بشکند. این حرکت از رکورد تریلیام سختتر بود. علت اجرای دقیق مهارتم این بود که من مطمئن بودم بر کراسترینینگ مسلط شدم و استقامت بدنم بالا آمده و با قاطعیت گفتم که میتوانم این حرکت را انجام دهم. حرکتی انجام دادم و به ثبت رساندم که حالا حالاها کسی نتواند انجام دهد و به خاطر همین سعی کردم رکورد بالایی را بزنم. نام دقیق رکورد هم اسکات نشسته کنار دیوار بود و دلیل این نام گذاری هم این است که باید صاف بنشینیم.
جالب است بدانید که آقای رضایی، مسئول ثبت رکوردها که از تهران آمده بود به من گفت، نیازی نیست بیشتر از ۳۰ ثانیه بنشینی و تحمل وزنه ۱۰۰ کیلویی هم برای ثبت رکورد کفایت میکند، ولی من گفتم نه، میخواهم وزنه ۲۷۵ کیلویی را تحمل کنم و اینطور شد که با موفقیت، اسکات نشسته کنار دیوار را با وزن ۲۷۵ کیلوگرم به مدت زمان یک دقیقه و ۱۷ ثانیه و ۷۵ صدم ثانیه به جا گذاشتم. آدم در حالت عادی با خودش میگوید یک دقیقه نشستن است دیگر! خوب است بدانید زمانی که صفحهها را روی پاها یم میچیدند، آن قسمت را جزو زمان حساب نمیکردند، به من گفتند اول ۲۷۵ کیلوگرم را روی پاها یت میچینیم و بعد از چیدن و به محض ثابتشدن، کرنومتر را میزنیم و شروع به ثبت رکورد میکنیم. یعنی زمانی که یکییکی صفحههای ۲۰ کیلویی را روی پاها یممیگذاشتند، طوری که از سرم هم بالاتر آمده بود، هنوز کرنومتر را نزده بودند.
فقط چیدن صفحهها و تحملشان در آن حالت، حدود سهدقیقه طول کشید. نه باید خم میشدم، نه بالاتر میرفتم و نه پایینتر میآمدم و صرفا باید ۹۰ درجه مینشستم. داور گفت، حق نداری زمان چیدن صفحهها را حساب کنی و ما هم حساب نمیکنیم. با خودم گفتم،ای کاش ۳۰۰ کیلو را تحمل میکردم. اولین نفر در دنیا هستم که رکورد اسکات نشسته را ثبت کردم».
به دختران توصیه نمیکنم وارد این رشته شوند
او با این مقدمه که قدرتمندبودن به معنی این نیست که آدم نمیتواند روحیه لطیفی داشته باشد.
میگوید: «به دختران توصیه میکنم وارد این رشته ورزشی نشوند، چون آسیبزاست و از طرف دیگر اعتیادآور است. به طور مثال فردی که در مسابقات شرکت میکند و مقامی میآورد یا رکوردی میزند، خوشحال میشود و دوباره گرایش به رکوردزنی و رکوردشکنی پیدا میکند و در مسابقات شرکت میکند. من با این که خودم یک ورزشکار خیلی قدرتمندم، چند روز پیش که داشتند گوسفندی قربانی میکردند، نتوانستم نگاهش کنم. یعنی آن قدر دلنازکم. مطمئن باشید همیشه آدمهایی که قوی هستند هم بیشتر متواضع و هم بیشتر دلنازکاند. بهتر بگویم ذهن، فکر و دل با چشم آدم کاملا متفاوت است.»