ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
برترینها: والدین دوست دارند هر کاری از دستشان برمی آید برای فرزندانشان انجام دهند. اما گاهی بچهها واقعا فرصت قدردانی و جبران محبتهای آنها را پیدا نمیکنند. آنچه بیشتر فرزندان هیچوقت به آن توجه نمیکنند این است که داشتن اخلاق، انسانیت و توجه به دیگران بهترین راه قدردانی از والدین است. دراینجا داستانهای الهام بخشی را مشاهده میکنید که باعث میشود پدران و مادران با افتخار بگویند: «او فرزند من است.»
این پسربچه به مادرش گفت که بعضی بچههای کلاس ناهار ندارند. میتوانم مقداری از غذای خودم برای آنها ببرم؟ این ایده او بود و مادرش هم به او کمک کرد.
یک کشاورز فقیر پسرش را دست تنها بزرگ کرد و به دانشگاه فرستاد. او هر چه داشت برای تحصیل فرزندش فروخت. وقتی پسر فارغ التحصیل شد گفت: پدرش بزرگترین افتخار زندگی اوست.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
این پسر اولین ماهی عمرش را توانست خودش بگیرد و به پدرش گفت برای روز پدر گرفته است.
این پسر ۱۳ ساله برای سومین بار موهای خود را به شرکتی اهدا کرد که برای بچههایی که مو ندارند کلاه گیس درست میکند. او شش سال است این کار را انجام میدهد. دو سال موهایش را بلند میکند و سپس اهدا میکند.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
پدر به پسر ۷ ساله اش ۴۰ دلار داد تا از فروشگاه هرچه دوست دارد بخرد. او اجازه داد پسرش آزادانه هر چه میخواهد انتخاب کند. پسرش ۳۴ دلار آن را خرید کرد و بقیه را برای مادرش گل خرید.
آرزوی تولد شش سالگی این دختربچه این بود که بتواند به افراد گرسنه کمک کند. او همه این غذاها را جمع کرد تا به افراد نیازمند بدهد.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
این مرد از همسرش طلاق گرفته بود و احساس افسردگی میکرد. یک شب به خانه برگشت و دختر ۹ سالهاش را در آشپزخانه دید. او سه ساعت منتظر پدرش مانده بود و گفت: پدر من مراقبت هستم.
این پسربچه به مادرش گفت: «میتوانم امروز زودتر از همیشه به ایستگاه اتوبوس بروم؟ چون پسر دیگری که آنجاست زیر باران خیس میشود.»
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
قبل از کریسمس این پسر از پدرش خواست به او کمک کند. او پول هایش را پس انداز کرده بود و میخواست با آن مواد لازم برای تهیه تعداد زیادی ساندویچ را بخرد تا در روز کریسمس به افراد بی خانمان بدهد.
مادر این دختر بسیار بیمار بود و نمیتوانست در مراسم فارغ التحصیلی او شرکت کند؛ بنابراین دخترش تصمیم گرفت از این رویداد بگذرد و آن لحظات را در کنار مادرش باشد.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
ارسالها: 33,188
موضوعها: 6,715
تاریخ عضویت: اردیبهشت ۱۳۹۶
اعتبار:
17,152
سپاسها: -2
204 سپاس گرفتهشده در 31 ارسال
این پسربچه دوساله فهمیده که سگش از طوفان میترسد بنابراین برای او آب و پتو آورده تا آرام شود. در این عکس با سگ صحبت میکند و میگوید همه چیز درست خواهد شد.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان