۱۳-۰۴-۹۷، ۰۹:۵۳ ق.ظ
ماهایا پطروسیان دانش آموخته دانشكده هنرهای زیبا در رشته تئاتر با بازی در فیلم «عشق و مرگ» زندهیاد محمدرضا اعلامی وارد عالم بازیگری شد. او خیلی زود با نقشآفرینی در فیلمهای پرده آخر، ناصرالدین شاه آكتور سینم ا، دیگه چه خبر و هنرپیشه در عرصه بازیگری درخشید. پطروسیان كه در مدت زمان كوتاهی توانست تجربههای ارزشمندی با كارگردانانی چون رسول ملاقلیپور، علیرضا داوودنژاد، ایرج قادری، فرزاد موتمن و عبدالرضا كاهانی بهدست آورد، به شمایل دختری مدرن با شیطنتها و رفتارهایی متفاوت در میان همنسلانش تبدیل شد.
بازیگری كه تماشاچیان سینم ا نقشهای با نمك و جذاب او در فیلمهای ازدواج در وقت اضافه، مجرد چهل ساله، تاكسی نارنجی، زن بدلی، عروس خوش قدم و شبی در تهران را از یاد نخواهند برد. آخرین هنرنمایی او بازی متفاوت او در فیلم «خفهگی» ساخته فریدون جیرانی است؛ فیلمی سیاه و سفید با فضایی متفاوت كه بهانه ما را برای گفتوگو با این بازیگر خوش قریحه فراهم كرد.
«پرده آخر» (۱۳۶۹ - واروژ کریممسیحی)
پس از سالها بازی هنوز هم همان جدیت روزهای اول را دارید. وقتی جلوی دوربین میروید هنوز دلواپسیهای سالهای اولیه را دارید؟
- از ابتدای ورودم به سینم ا تا آخرین فیلمی كه بازی كردم حسم هنوز تغییری نكرده است. هر فیلمی كه شروع میكنم و هر تصمیمی كه بعد از خواندن فیلمنامه برای همكاری میگیرم نگاه و حسم همان حسی است كه روزهای اول داشتم. خلق یك كاراكتر، آفرینش یك نقش، همان احساس را در من ایجاد میكند. نگرانیهایم همانهاست. شاید روزهای اول نگرانی بیشتری داشتم. البته نمیتوانم بگویم الان وجود ندارد؛ بلكه كارم همچنان برایم جدی است. دلشوره دارم كه آیا آنچه میخواهم خوب از آب در میآید یا نه و آیا موفق خواهم شد. به هر حال بازیگری برایم تبدیل به یك كار روتین و حرفهای و دم دستی نشده است.
از زمانی كه از خانه بیرون میآیید تا زمانی كه سر صحنه برسید، بیشتر به چه چیزهایی فكر میكنید و ذهنتان درگیر چه چیزهایی میشود؟
- اگر یكی، دو روز اول باشد؛ چون دارم كاراكتر را پیدا میكنم، شخصیت همچنان برایم تازه و جا نیفتاده است اما روزهای آخر كار، شخصیت برایم كامل شده و بیشتر به سكانس و صحنههایی كه دارم، فكرمی كنم. همینطور میزانسن و بده بستان با بازیگران دیگر و نحوه گفتن دیالوگ بیشتر ذهنم را درگیر میكند.
شما فیلمهای متنوعی بازی كردهاید. هیچوقت كارهایتان را دستهبندی كردهاید؟
- ببینید! دو نوع فیلم بازی كردهام؛ فیلمهایی كه مردم به شكل وسیع دیدند و دوست داشتند و فیلمهایی كه مخاطب خاص، آنها را دیده و در واقع؛ تعداد كمی از مردم آنها را دیدهاند.
وقتی كار میكنید، چه چیزی بیشترین انرژی را در لحظه به شما میدهد؟
- فیلمهایی را كه هم خودم از بازی در آنها راضی بودم و هم مردم از دیدن آن رضایت داشتند میپسندم. طبیعی است كه آن فیلمها را بیشتر دوست داشته باشم و هم اینكه حتی پس از سالها كه به آنها فكر میكنم، به من انرژی بدهند.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان