۰۲-۰۱-۹۷، ۰۷:۰۷ ب.ظ
ویژه نامه بی قانون - حسام حیدری: آن فیلم نامه نویس قهار، آن در دانشگاه خوانده آمار، آن بالا رفته تا طبقه حساس، آن در عاشقانه پر از احساس، آن خالق مکس و مارمولک، نه آنکه هر جای را کرده انگولک، آن شوخی هایش تصویری، آن قهر کرده با مدیری، آن تلویزیون را ممنوع الپیمان کرده، آن جماعتی را حیران کرده، آنکه تو فوتبال می خواند کری، آن متنفر از دی.
جی فسنقری، آن فیلم نامه نویس در کلاس جهانی، شیخنا و مولانا پیمان قاسمخانی (حفظ ا... سیمرغه العزیز) بزرگ قاسمِ سلسله قاسمخانیان بود و محتشم وقت بود و محضر سیف ا... داد دیده بود و جمله اکابر خدمت کرده بود با هر که حرف می زد دق درکش می کرد. رحمه ا... علیه، فضائل و مناقب او بسیار است و وصف او در قلم من نیاید که خود از بزرگ طنزنویسان است و در منزل مقام او همین بس که باقرزاده تا فیلم نامه نوشته بود و راه های رسیدن به خدا نیکو می دانست و بجمان جمشیدی که خود از بزرگان فوتبال بود و یک گل ملی داشت را به سینم ا آورده و کاشفش بود. اعلی ا.... مقامه.
نقل است که چون کارگردان شده بود؛ دکوپاژ و میزانسن از دستش در رفته بود و پیوسته خط فرضی را گم می کرد. او را گفتند: «کلوین افتاده» گفت: «کجا افتاده؟ زود برید ورش دارید گم نشه» و می گفت: «عجب دردسریه این کارگردانیم و هیچ دوست نداشت. نقل است که واژه شناس بود و واژه یاب بود و «پاچه خاری» و «هشتبلکو» و «نچفسکو» ساخته بود و جماعتی تکرار می کردند. شیخ حداد عادل را گفتند: «چه گویی در باب لغت پاچه خاری؟» گفت: «من بودم نان داغ دستمال داغ رو انتخاب می کردم» و "سپاس گزاری" کرد و رفت. در خبر است که صبور بود و شکیبایی می کرد. شیخنا دونالد ترامپ را گفتند: «چه گویی در باب پیمان قاسمخانی؟» گفت: «هر چی هست لغوش کنید» و زیر لب به اوباما فحش می داد که هرچی دستش رسیده امضا کرده.
نقل است که سوژه هیچ نداشت و به هیچ چیزی نمی شد گیر داد و در فضای مجازی نبود و اینستاگرام و توییتر نداشت و در مورد هیچ چیز نظر نمی داد و سرش در کار خودش بود. طنزنویسی او را گفت: «داداش چرا انقد بی حاشیه ای؟ دو تا سوژه نداری باهاش شوخی کنیم. این چه وضعیه؟» و پیمان گفت: «گند زدی رفته... تا همین جاش هم معلومه داری کشش می دی ستون پرشه» و دوباره سر در کار خویش فرو برد. آورده اند مغرضانی هرچه می نبشت می گفتند کپی عزیزنسین است و کپی وودی آلن است و کپی فرندز و دیگری و دیگری است. نقل است چون وقت وفاتش نزدیک شد و خواست از این جهان رفتن، گفت: «دوستان اگه کپی از عزیزنسین و وودی آلن و بقیه نیست می خوام برم بمیرم... اجازه هست؟» و رفت. رحمه ا... علیه.
از یهـ جاییـ بهـ بعدـ اگر نریـ خـــــری !