امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گنجشک و آتش ....
#1
داستانک؛ گنجشک و آتش
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !

گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست...
پاسخ
سپاس شده توسط: sadaf ، maedeh ، زینب سلطان
#2
چه جمله زيبايي(دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست...)
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه


 
پاسخ
سپاس شده توسط: لیلی
#3
واقعا زیبا بود.......maramaramaramara
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
بسیار زیباmara
و خدایی که در این نزدیکیست..!
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  سختی‌های آتش‌نشان بودن، از زبان بانوی آتش‌نشان صنم بانو 2 122 ۲۶-۱۲-۹۶، ۰۶:۳۹ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  روشن کردن چند ثانیه‌ای آتش با ۵ ساعت ماندگاری صنم بانو 0 102 ۲۹-۱۱-۹۶، ۱۲:۳۶ ق.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
Bug اولین آتش‌نشانی تهران کی و کجا ساخته شد؟ صنم بانو 0 85 ۰۳-۱۰-۹۶، ۰۶:۱۰ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان