ایران رمان

نسخه‌ی کامل: یه جمله برای خدا بنویس
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16
خدایا...
آغوشت را امشب به من می دهی؟
برای گفتن ، چیزی ندارم !
می شود من بغض کنم ، تو بگویی : مگر خدایت نباشد که اینگونه بغض کنی...
می شود من بگویم : خدایا...؟
تو بگویی : جان دلم
می شود بیایی ؟ تمنا میکنم..
گله دارم.. از کی نمیدانم ... از چه نمیدانم...!
این روزها
دردی برمن سنگینی میکند
که نمیدانم دلیلش چیست ، کیست!
بی حس شده ام خسته شده ام
از تمام جهات...!
دلم اطمینان میخواهد ، اندکی آرامش...
خدای من / روزگار بدی است ، به هرکس
که امید می بندی به گونه ای قلبت می شکند.
اما من قلبم را به تو پیوند می زنم ،
زیرا فهمیده ام دوستی به مهربانی و وفاداری
تو نیست . اما میدانم که من ِ وجودم ناخالصی
بسیار دارد و تو بخشنده تر از آنی که خطاهایم
را نبخشی ، پس همیشه کمکم کن در دوستی
با تو قدم هایم را استوار بردارم و مرتکب خطایی
نشوم و شرمنده ی مهرو عشقی که نثارم می کنی
نباشم . تا بتوانم لایق حضور در کنارت باشم ای بی همتای
من/ غریبانه دوستت دارم.
مرا بیاموز روش عشق ورزیدن را!
آمین!
خدایا؛
من برای داشتن دست های تو ریسمان نبسته ام،
“دل” بسته ام.
همین که حال دوستانم خوب و لبخند شیرین برلبشان باشد، برایم کافی ست...
در این روزقشنگ آنها را به آغوش مهربانت میسپارم وبهترین هدیه
سلامتی رابرایشان ارزومندم ...
الهي آمین.
من شاید فراموشکار باشم
اما تو فراموشم نکن
ای خدای من ،
تا وقتی پشتم به تو گرم است ،
تمام هراسهای دنیا خنده دار است!
خدای مهربانم ...
همه چیز را به تو سپرده ام و فقط تنها خواسته ام صبر است
این روزها تنها صبر میخواهم

صبر ...
با تمام وجود گناه کردیم ن نعمت هایش را از ما گرفت ن گناهانمان رافاش کرد اکر بندگی اش را بکنیم چه می کند
خدایا!
به خاطر مسیری که برای شناخت خودت ، زندگی و آدمها برسر راهم قرار دادی تورا سپاس می گویم!
خدایا تنها مگذار دلی را که هیچکس دردش را نمی فهمد،
چرا که خود می دانی چه سخت است تنهایی ...
دلـــــــــــم آغوش میخـــــــــــــواهد ...



نـــه زن و نـــه مــــــــرد ...



خدایــا زمیــن نمیایــــــــــــی؟؟!!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16