۰۹-۱۱-۹۶، ۰۱:۱۳ ب.ظ
حتما نباید آستین هایش را تا نزدیکی شانه بزند بالا و با آن غرور توی نگاه و آن پیراهن آبی و مشکی محبوبش. با اولین شوت اولین پرنده را در آسمان شکار کند تا باورمان شود که «مائورو» همان کایپتان کاکرو است.
هفته نامه همشهری جوان - محمدحسین عباسی: حتما نباید آستین هایش را تا نزدیکی شانه بزند بالا و با آن غرور توی نگاه و آن پیراهن آبی و مشکی محبوبش. با اولین شوت اولین پرنده را در آسمان شکار کند تا باورمان شود که «مائورو» همان کایپتان کاکرو است. با همان خونسردی، همان سکوت، همان لجاجت ابدی، همان خودخواهی آشنا و همان بی رحمی ابرقهرمانانه. بهترین توصیف از «ایکاردی» شاید متعلق به «استفانو پیولی» است که این بازیکن را درون محوطه جریمه به یک «حیوان وحشی» تشبیه می کند؛
موجود درنده ای که طعمه را بو می کشد و هر لحظه، آماده شکار است. شاید تا قبل از شروع این فصل، پاپاراتزی ها بیشتر از هواداران فوتبال به ایکاردی علاقه داشتند اما حالا بالاخره این فوتبال است که همه جنجال ها در مورد دوست داشتنی ترین پسر بد این روزهای اروپا را کمرنگ می کند. مائورو ایکاردی حالا دیگر به اندازه استعدادهایش دیده می شود. ر وی جلد می رود. به متن شعارهای هواداران اینتر اضافه می شود و مورد ستایش قرار می گیرد. حتی اگر هنوز بخشی از آدم ها، تنها درباره زندگی شخصی اش حرف بزنند.
داستان دوست خیانتکار
نام مائورو اولین بار وقتی بر سر زبان ها افتاد که دوست و هم تیمی سابقش «مکسی لوپز» داستان عجیبی از زندگی او را با رسانه ها در میان گذاشت. ایکاردی جوان برای مدتی با مکسی در «سمپدوریا» هم تیمی بود. او به محض رسیدن به ایتالیا برای مدتی در خانه لوپز زندگی کرد و این سرآغاز جنجالی ترین داستان تمام زندگی اش شد. همسر مکسی ناگهان درخواست طلاق داد و یک سال بعد در بوینس آیرس با ایکاردی ازدواج کرد. «وندا نارا» اصرار داشت تکه در روزهای زندگی با لوپز، هیچ علاقه و رابطه ای بین او و ایکاردی نبوده است اما حالا دیگر همه، ایکاردی را یک دوست خیانتکار می دانستند. مائورو تصویری از فرزندان وندا و مکسی را روی بدنش خالکوبی کرد تا نشان بدهد که قصد تسلیم شدن در برابر فشار رسانه های زرد را ندارد. موضوع اما حالا دیگر فراتر از رسانه های زرد بود و حتی مهم ترین چهره های فوتبالی، باور داشتند که مائورو بیرون از زمین، مهارنشدنی تر از درون زمین است.
او کاملا شبیه یک «بدمن» بود، یک ضدقهرمان واقعی. گفته می شود «مسی» به خاطر دوستی نزدیکش با مکسی، تا مدت ها جلوی دعوت شدن ایکاردی به تیم ملی را گرفته است. «مارادونا» از هر فرصتی استفاده می کرد تا بدترین و زشت ترین کلمات را در مورد فوتبالیست جوان آرژانتینی به کار ببرد. ایکاردی به تنهایی رو به روی دنیا ایستاده بود اما داستان، همین جا به پایان نرسید. او به تدریج از سایه این نفرت عمومی خارج شد. نبردهای او با مکسی لوپز در سری آ به «وندا دربی» مشهور شدند. لوپز هرگز دست دادن با ایکاردی را نپذیرفت اما در جریان همه وندا دربی ها، این مائورو بود که خوش درخشید و ستاره زمین شد. به مرور زمان، او مردم را مجاب کرد که کمتر درباره زندگی خصوصی اش حرف بزنند و بیشتر، مشغول تماشای گل های این ستاره باشند. تا مدت ها، داستان وندا سرگرم کننده ترین اتفاق در مورد ایکاردی بود اما حالا تماشای این بازیکن در لباس تیم اسپالتی، سرگرم کننده تر به نظر می رسد.
از روساریو تا جزایر قناری
ایکاردی در همان شهری به دنیا آمده که لئو مسی در آن متولد شده است. پسرک آرژانتینی در نه سالگی همراه خانواده اش برای زندگی به جزایر قناری رفت و همین موضوع، مسیر زندگی اش را تغییر داد. زندگی در اروپا، راه را برای ایکاردی هموارتر کرد تا به رویای بزرگ زندگی اش برسد. او فوتبال را از همان نه سالگی در جزایر قناری آغاز کرد و در آغاز جوانی مورد توجه باشگاه های بزرگ قرار گرفت. رئال مادرید، «والنسیا»، «سویا» و «بارسا» در اسپانیا خواهان امضای قرارداد با این بازیکن جوان بودند و «آرسنال» و «لیورپول» نیز برای جذب او قدم پیش گذاشتند اما انتخاب او پیوستن به بارسا برای حضور در «لاماسیا» بود.
برای هر دردی دو درمان است:
سکوت و زمان
سکوت و زمان