۲۲-۱۰-۹۱، ۰۱:۲۲ ب.ظ
به نام خدایی که به گل ، خندیدن آموخت . . .
تا اين حد !!!
|
سپاس شده توسط: sadaf ، fateme ، بانوی جنوب ، mahro ، دختر دریا
۲۲-۱۰-۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ
مشگلش با یه لب تاب حل میشه
بازنده میگه میشه اما سخته
برنده میگه سخته اما میشه سپاس شده توسط: mahro
۲۲-۱۰-۹۱، ۰۳:۴۷ ب.ظ
فکر کنم چند سال دیگه منم این جوری بشم چون به دلیل اینکه زیاد از کامپیوتر استفاده میکنم پدر محترم گفته اصلا از لب تاپ خبری نیست
زندگی مثل آب توی لیوان ترک خورده میمونه... بخوری، تموم میشه...نخوری، حروم میشه... از زندگیت لذت ببر... چون در هر صورت تموم میشه...
سپاس شده توسط: mahro
۲۳-۱۰-۹۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ
مثل اینکه بد جور به کامی معتاد شده...
وای از این عمر که با میگذرد ... میگذرد !!!
۲۴-۱۰-۹۱، ۰۹:۴۵ ق.ظ
من یکی ر و می شناسم که دقیقا همینجوریه
حکایت من ، حکایت کسی ست که عاشق دریا بود اما قایق نداشت.
دلباخته سفر بود همسفر نداشت زخم داشت اما ننالید گریه کرد اما اشک نریخت . حکایت من ، حکایت چوپان بی گله . و ساربان بی شتر است ... حکایت کسی که پر از فریاد بود ....... اما سکوت کرد ... |
|
موضوعات مشابه ... | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
اين پرونده همه چيش ناقصه وردار ببر من امضا نميكنم | نیـایــش | 1 | 135 |
۱۴-۱۱-۹۷، ۰۲:۲۴ ب.ظ آخرین ارسال: sadaf |
|
بابام موقع خواب منو اين شكلي ميبينه كه با صداهاي هوي و هوش و اينا م? | نیـایــش | 1 | 170 |
۲۰-۰۴-۹۷، ۱۰:۰۲ ب.ظ آخرین ارسال: زینب سلطان |
|
يني هدفش چي بوده از اين كار؟!خخخ | صنم بانو | 7 | 272 |
۰۴-۱۱-۹۶، ۰۹:۱۱ ق.ظ آخرین ارسال: admin |