امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امروز بعد از 4 سال خوشحالم....
#1
از آدمهایی که رفتارشان را اینجوری توجیه میکنند که:
«...چون عصبانی بودم»، میترسم.
این را بعد از یک تجربه ی خیلی سخت، خیلی دردآور و خیلی بیرحمانه یاد گرفتم.
عصبانیت را میفهمم
اما به آدم عصبانی حق نمیدهم هر رفتاری را به بهانه ی عصبانی بودن توجیه کند.
بعضی حرفها، بعضی کارها مثل گلوله هایی هستند که شلیک کنی.
گلوله، زخمی میکند و میکشد.
گلوله درد دارد.
حالا چه با عصبانیت شلیک شده باشد، چه با آرام...ش.
عصبانی بودن به کسی حق نمیدهد که تفنگش را بردارد و دیگران را به رگبار ببندد.
17 خرداد امسال میشود چهار سال که این را یاد گرفته ام.
خوشحالم که خودم را از میدان تیرش نجات دادم.
خوشحالم که آنقدر نایستادم که گلوله هایش به قلبم بخورد.
خوشحالم که یک روز گرم بهاری، جایی توی پیاده روی شرقی ولیعصر، بین ونک و میرداماد، گوشی ام را خاموش کردم و دیگر هیچوقت برنگشتم.
امروز که از آنجا میگذشتم،
یادم آمد.....
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Wink ده سال خدمت taranomi 1 85 ۰۹-۰۷-۹۶، ۰۸:۰۵ ب.ظ
آخرین ارسال: d.ali
  توشه ات بعد از مرگ چیست ؟ !!Tina!! 3 203 ۰۴-۰۷-۹۶، ۰۶:۰۲ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو
  امروز صبح شیطان را دیدم. !!Tina!! 3 160 ۰۴-۰۷-۹۶، ۰۵:۵۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان