امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بازیگران درخشان تاریخ [color=#ff0000]سینم[/color] ا : کلودیا کاردیناله
#1
برترین ها - ترجمه از سولماز محمودی: کلودیا کاردیناله، زادۀ 15 آوریل 1938، بازیگر ایتالیایی-تونسی است که در تعدادی از تحسین شده ترین فیلم های اروپایی سال های 1960 و 1970، بیشتر ایتالیایی یا فرانسوی، ظاهر شده است.
او با نام کلود ژوزفین رز کاردیناله در لا گولِت، در همسایگی شهر تونس به دنیا آمد. مادر او یولانده گرکو در کشور تونس و از مهاجران سیسیلی به دنیا آمده بود. خانوادۀ والدین او شرکت کوچک کشتی سازی در تراپانی سیسیل داشتند، اما بعدها در لا گولت ساکن شدند که جامعۀ بزرگی از ایتالیایی ها در آن وجود داشت. پدر او، فرانچسکو کاردیناله، کارگر راه آهن بود که در جِلای سیسیلی به دنیا آمد. کلودیا به زبان های فرانسوی، عربی تونسی و سیسیلی صحبت می کرد و تا زمانی که شروع به بازی در فیلم های ایتالیایی کند، زبان ایتالیایی را یاد نگرفته بود.
[عکس: 1611110_388.jpg]
کاردیناله به همراه خواهر کوچکترش بلانش در مدرسۀ سن ژوزف دو لاپاریسیون شهر کارتاژ درس خواند. او سپس به مدرسۀ پل کامبون رفت و با هدف معلم شدن از آن فارغ التحصیل شد. او را در نوجوانی کم حرف، مرموز و سرکش توصیف کرده اند که مانند بیشتر دختران هم نسل خود شیفتۀ بریژیت باردو، ستارۀ فیلم «و خداوند زن را آفرید» بود.
اولین کار سینم ایی کاردیناله شرکت در یک فیلم کوتاه به کارگردانی رنه وُتیه به نام «حلقۀ طلا» بود که در جشنوارۀ فیلم برلین با موفقیت به نمایش درآمد. این فیلم باعث شد شهرتی محدود به دست آورد و توسط ژاک باراتیه کارگردان فرانسوی کشف شود. باراتیه در فیلم «گوها» نقش کوچکی به او داد. او که ابتدا بی میل بود بعد از این که باراتیه به او توضیح داد که ترجیح می دهد به جای یک بازیگر ایتالیایی یک بازیگر تونسی در مقابل عمر شریف مصری بازی کند، نقش را قبول کرد.
به هر حال، این فیلم آغاز حرفۀ سینم ایی او را رقم زد. اما نقطه عطف حرفه ای او زمانی بود که در سال 1957 در هفتۀ سینم ای ایتالیا در تونس، او برندۀ مسابقۀ زیباترین دختر ایتالیایی در تونس شد و جایزۀ آن سفر به ایتالیا برای جشنوارۀ فیلم ونیز بود. بعد از این که در این رویداد توجه چند تهیه کنندۀ فیلم را به خود جلب کرد، از او دعوت شد در مرکز سینم ای تجربی رُم زیر نظر تینا لاتانسی آموزش ببیند. مدتی بعد او قراردادی هفت ساله با شرکت تهیۀ فیلم ویدس متعلق به فرانکو کریستالدی بست. کریستالدی کارهای او را در سال های آغازین حرفه اش تا حد زیادی اداره کرد و آن دو در سال 1966 با هم ازدواج کردند.
طبق این قرارداد، در سال 1958 نقشی کوچک در فیلم کمدی جنایی موفق «آدم های ناشناس» به کارگردانی ماریو مونیچللی و با بازی بازیگران مهم ایتالیایی از جمله ویتوریو گازمان، توتو، مارچللو ماسترویانی و رناتو سالواتوری به او داده شد. او نقش کارملیتا، دختری سیسیلی را داشت که برادر سلطه جویش او را در خانه زندانی می کرد. این کمدی موفقیت عظیمی به دست آورد و کاردیناله فوراً مشهور شد. بعضی روزنامه ها او را "دلبر ایتالیا" نامیدند. کمی بعد در همان سال، او در کمدی رمانتیک «سه بیگانه در رم» به کارگردانی کلودیو گورا، یک نقش اصلی در مقابل ایوون مونلور به دست آورد.
در سال 1959، در فیلم مافیایی «باد جنوبی» مقابل سالواتوری و در «دادرس» کار لوئیجی زامپا نقش همسر مائوریتسیو آرنا را بازی کرد. در فیلم جنایی «کلاهبرداری خونین» به کارگردانی پییترو جِرمی در مقابل او بازی کرد؛ این فیلم مأموریت مهمی برای او بود تا بتواند در حالی که یاد می گرفت جلوی دوربین احساس راحتی کند، به مهارت بازیگری تسلط یابد. کاردیناله این فیلم را اولین تست بازیگری واقعی خود می دانست. سپس در فیلم انگلیسی «بالا و پایین پله ها» به کارگردانی رالف تامس در کنار مایکل کریگ و آن هیوود بازی کرد. صدای او در اولین فیلم هایش دوبله می شدند، زیرا به نظر تهیه کنندگان صدای او بیش از حد خشن بود.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#2
 
[عکس: 1611106_858.jpg]
در سال 1960، کاردیناله در فیلم «آنتونیوی زیبا» فیلم برندۀ جایزۀ گلدن لئوپارد مائورو بولونینی، نقش مقابل مارچللو ماسترویانی را بازی کرد. این فیلم آغازگر یک مشارکت پربار بین کاردیناله و بولونینی بود. کاردیناله گفته است که فیلم های او با این کارگردان از لذت بخش ترین کارهایش بودند، و او را "یک کارگردان بزرگ، مردی با توان حرفه ای کم نظیر، ذوق و فرهنگ عالی و علاوه بر آن دوستی پر احساس و خالص" می دانست. در فیلم های بولونینی، کاردیناله به لطف زیبایی زنامه اش نقش زنان نفوذگری را بازی می کرد که مردان را به تباهی می کشاندند.
پس از آن در فیلم فرانسوی «اُسترلیتز» به کارگردانی ابل گانس نقش پولین بناپارت را بازی کرد و بعد از بازی در «شکست مفتضحانه در میلان»، دنبالۀ «آدم های ناشناس»، در مقابل گازمان و سالواتوری، در فیلم تحسین شدۀ «روکو و برادرانش» ساختۀ لوکینو ویسکونتی در کنار سالواتوری و آلن دلون، در نقش نامزد اسپیروس فوکاس ظاهر شد. با این حال، نقش اصلی او در «دلفین ها» به کارگردانی فرانچسکو مازللی بیشترین توجه را در این دوره جلب کرد.
در سال 1961، کاردیناله در «دختری با یک چمدان» فیلم والریو زورلینی، نقش یک خوانندۀ کلوب شبانه و مادر جوان را بازی کرد. زورلینی با وجود مخالفت همه، که معتقد بودند او هنوز یک بازیگر واقعی به شمار نمی آید و (هنوز) جزء مشهور ترین بازیگران زیبای ایتالیا نیست، او را برای این نقش دشوار انتخاب کرد. به هر حال، او در طول ساخت فیلم بسیار به کاردیناله نزدیک بود و او را حمایت می کرد؛ به این ترتیب، یک دوستی واقعی بین آنها به وجود آمد که بر پایۀ درک متقابل بود.
منتقدان بازی او را در این فیلم به گرمی تحسین کردند. در همان سال، او در «لا ویاچا» به کارگردانی بولونینی در مقابل ژان پل بلموندو ظاهر شد. این فیلم و «دختری با یک چمدان»، هر دو در جشنوارۀ فیلم کن 1961 حضور داشتند. در آن زمان، کاردیناله با دو ستارۀ بزرگ سینم ای ایتالیا، سوفیا لورن و جینا لولوبریجیدا قابل مقایسه نبود، اما چندین روزنامه و مجله از جمله پاری مچ او را رقیب احتمالی بریژیت باردو دانستند. او در سال 1961 در کمدی فرانسوی «شیرها آزاد شده اند» ساختۀ هانری ورنوی بازی کرد و در کمدی «اُگوست» نیز نقشی کوتاه بر عهده گرفت.
سال بعد، کاردیناله در فیلم ماجراجویی قرن هجدهمی «کارتوش» در مقابل ژان پل بلموندو نقش ونوس را بازی کرد و این نقش او را در فرانسه به ستاره ای مهم تبدیل کرد. او همچنین در «پیری» بولونینی نقش آنجولینا را در مقابل آنتونی فرانچوزا بازی کرد.
بهترین و پرسود ترین سال دوران حرفه ای او سال 1963 بود که در تعدادی فیلم مهم ظاهر شد. در «یوزپلنگ» به کارگردانی ویسکونتی، در کنار برت لنکستر نقش دختری روستایی را بازی کرد که با یک نجیب زادۀ جوان پیشرفت گرا (آلن دلون) ازدواج کرده است و در «هشت و نیم» فدریکو فللینی نقش بازیگری را داشت که توسط یک کارگردان (مارچللو ماسترویانی) برای بازی در فیلم انتخاب می شود. هر دو فیلم از نظر انتقادی تحسین شدند و اغلب از سوی منتقدان و متخصصین در میان بزرگ ترین فیلم های تاریخ قرار می گیرند.
او این دو فیلم را واقعاً همزمان کار کرد و به طور منظم از این فیلم به فیلم دیگر می رفت و روش به شدت برنامه ریزی شدۀ ویسکونتی و سبک پرآرامش تر فللینی و تکیۀ تقریباً کامل او بر بداهه سازی را تجربه می کرد. کاردیناله به یاد می آورد صحنۀ فیلم ویسکونتی جوی تقریباً مذهبی داشت که تمرکز کامل روی فیلم بود و از دنیای خارج بسیار فاصله داشت. ویسکونتی برای کارش به سکوت نیاز داشت، در حالی که فللینی سر و صدا و در هم ریختگی را ترجیح می داد.
تا آن زمان از صدای خود کاردیناله در فیلم های ایتالیایی استفاده نشده بود، زیرا بیش از حد خشن بود و به خاطر لهجۀ فرانسوی او، به اندازۀ کافی ایتالیایی به نظر نمی رسید. او تا زمان بازی در فیلم «هشت و نیم» اجازه نداشت از صدای خودش استفاده کند. کاردیناله توضیح می دهد: «زمانی که برای بازی در اولین فیلمم به ایتالیا رفتم، نمی توانستم حتی یک کلمه صحبت کنم. احساس می کردم روی کرۀ ماه هستم. نمی توانستم بفهمم دربارۀ چه چیزی حرف می زنند. من به زبان فرانسه صحبت می کردم و در واقع صدایم دوبله می شد. و فدریکو فللینی اولین کسی بود که از صدای من استفاده کرد. فکر می کنم صدای خیلی عجیب و غریبی داشتم.» او با بازی در نقش آنجلیکا در «یوزپلنگ» و حضور کوتاه در نقش خودش در «هشت و نیم»، موقعیت قطعی یک ستارۀ بلند پایه را به دست آورد.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#3
[عکس: 1611111_364.jpg]
در همان سال در فیلم جنایی «دختر» بازی کرد که در این فیلم نیز از صدای خودش استفاده کرد. او برای بازی در این فیلم، در سال 1965 اولین روبان نقره ای بهترین بازیگر زن را از انجمن منتقدان فیلم ایتالیا دریافت کرد. در اولین فیلم آمریکایی خود، «پلنگ صورتی» (1963)، نقش زن اشراف زادۀ ثروتمندی به نام پرنسس دالا را در مقابل دیوید نیوِن بازی کرد. صدای او در این فیلم توسط گِیل گارنت، خوانندۀ کانادایی، دوبله شد.
در سال 1964، کاردیناله در کنار راد استایگر و شلی وینترز در «زمان سهل انگاری» ساختۀ فرانچسکو مازللی بازی کرد. بعد از آن، سه سال در ایالات متحده زندگی کرد و در سه فیلم هالیوودی حضور یافت. او توضیح می دهد که این ابتکار آمریکایی ها در آن زمان بود که به امید ایجاد یک قدرت انحصاری، تمام بازیگران زن موفق اروپا را دعوت کردند تا در فیلم های آنها بازی کنند. این تجربه بسیاری از بازیگران را آزار می داد، اما او توانست به خوبی از پس این موقعیت بر آید: «من مراقب علایق خودم بودم و بدون هیچ ملاحظه ای قرارداد انحصاری با یونیورسال را رد کردم. فقط با فیلم های شخصی قرارداد می بستم و در پایان، همۀ کارها برایم خوب پیش رفت.»
او نخست در فیلم هالیوودی «دنیای سیرک» (1964) به کارگردانی هنری هثوی در مقابل جان وین و ریتا هیورث، نقش دختر هیورث را بازی کرد که در سیرک با هم برنامه اجرا می کردند. در پایان دهه، او با پذیرفتن کاهش دستمزد به ستاره بودن در هالیوود پشت کرد و ترجیح داد بیشتر در فیلم های ایتالیایی بازی کند. او بعدها گفت: «من سیستم ستاره بودن را دوست ندارم. من یک آدم معمولی ام. دوست دارم در اروپا زندگی کنم. منظورم این است که خیلی زیاد به هالیوود رفتم ولی هرگز دوست نداشتم قرارداد امضا کنم.» به گفتۀ دیوید سیمپسون فیلمنامه نویس، در نتیجۀ این کار بود که کاردیناله هرگز به اندازۀ لورن و لولوبریجیدا مشهور نشد، هر چند در فیلم های خوب بیشتری بازی کرد.
در سال 1965، او در فیلم «ساندرا» به کارگردانی ویسکونتی، نقش یک بازماندۀ هولوکاست را بازی کرد. در همان سال، در «چشم بسته» آخرین فیلم فیلیپ دان، مقابل راک هادسن بازی کرد. فیلمبرداری فیلم در 22 فوریۀ 1965، در اُکالای فلوریدا شروع شد. دایان باند صدای او را دوبله کرد. کاردیناله با راک هادسن دوستان خوبی شدند، و هادسن که می دانست او در خارج از ایتالیا راحت نیست، بسیار از او حمایت می کرد. در هالیوود با باربرا استرایسند، الیوت گولد و استیو مک کوئین نیز دوست بود، اما هیچ وقت نتوانست در آنجا احساس راحتی و آرامش کند.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#4
 
[عکس: 1611108_934.jpg]
در سال 1966، کاردیناله به محبوب ترین ستارۀ سینم ا در ایتالیا تبدیل شده بود، حتی محبوب تر از ماسترویانی و لورن. با این حال، بعد از موفقیت در هالیوود دربارۀ مسیر حرفه ای خود ابراز نگرانی می کرد. در آن سال، در فیلم جنگی «فرمان گمشده» به کارگردانی مارک رابسون، در مقابل آنتونی کوئین، آلن دلون و جورج سیگال ظاهر شد. همچنین در وسترن «حرفه ای ها» ساختۀ ریچارد بروکس در نقش یک زن مکزیکی بار دیگر با برت لنکستر همبازی شد؛ وی این فیلم را بهترین فیلم آمریکایی خود دانسته است.
در آغاز سال 1967، کریستالدی در ایلات متحده به او پیوست. در 1968، در «روز جغد» مقابل فرانکو نِرو را بازی کرد و برای آن برندۀ جایزۀ دیوید دی دوناتللو برای بهترین بازیگر شد. در کمدی جنایی ایتالیایی «از همسایۀ خود دزدی کنید» به کارگردانی فرانچسکو مازللی بار دیگر در کنار راک هادسن قرار گرفت. او همچنین در «قهرمانان بروند به جهنم» با بازی راک تیلور و در وسترن حماسی «روزی روزگاری در غرب» به کارگردانی سرجو لئونه ظاهر شد.
در سال 1969، در فیلم «در روز خداوند ما» بر اساس داستان واقعی اعدام دو تن از اعضای انجمن مخفی انقلابی های معروف به کاربوناری در ایالات پاپی رم، به کارگردانی لوئیجی مانی نقش مقابل نینو مانفردی را بازی کرد. در ادامه، در «حتماً، مطمئن باش» نقش یک اپراتور تلفن و در «چادر سرخ» میخاییل کالاتوزوف، در مقابل شان کانری و پیتر فینچ، بر اساس داستان مأموریت نجات اومبرتو نوبیله و دیگر بازمانده های سقوط کشتی هوایی ایتالیا، در نقش یک پرستار ظاهر شد.
کاردیناله در 1970 روبروی پیتر مک انری و ایلای والک در کمدی «ماجراهای جرارد» به کارگردانی یژی اسکولیموفسکی ظاهر شد که بر اساس «اکتشافات سرتیپ جرارد» نوشتۀ آرتور کانن دویل ساخته شد. در سال 1971، در وسترن کمدی فرانسوی «افسانۀ فرنچی کینگ» با بریژیت باردو گروه دو نفری تشکیل داد و در کمدی «دختری در استرالیا» به کارگردانی لوئیجی زامپا مقابل آلبرتو سوردی قرار گرفت. این فیلم که در فوریه و مارس 1971 در استرالیا فیلمبرداری شد، جایزۀ بهترین بازیگر زن دیوید دی دوناتللو را نصیب کاردیناله کرد.
در 1972، در «دادرسی» مارکو فرری بازی کرد که در بیست و دومین جشنوارۀ بین المللی فیلم برلین به نمایش درآمد. همچنین به همراه ژان پل بلموندو و میشل کنستانتن در «بدشانسی» ظاهر شد. بعد از بازی در نقش یک اشراف زادۀ روسی در «تابستانی در روسیه» (1973) مربوط به روسیۀ قبل از انقلاب، به همراه فرانکو نرو در درام تاریخی «برادران خونی» (1974) ظاهر شد. کاردیناله با پاسکواله اسکوئیتیری کارگردان این فیلم در صحنۀ فیلمبرداری آشنا و خیلی زود همسر او شد.
در «عشق من لیبِرا» (1975) به کارگردانی مائورو بولونینی، او نقش دختر یک تبعیدی سیاسی (آدولفو چلی) را بازی می کند که دولت فاشیست ایتالیا روز به روز بیشتر او را به خشم می آورد و او به تنهایی چند حرکت جسورانه علیه آن انجام می‌دهد. کمی بعد در همان سال، در کمدی های «مجرد ابدی» با بازی ویتوریو گازمان و «ماجرا از اینجا شروع می شود» با بازی مونیکا ویتی ظاهر شد. کاردیناله و ویتی در این فیلم که اغلب بازیگرانش مرد بودند، یک گروه دو نفرۀ زنانه تشکیل دادند.
در سال 1977، در سریال کوتاه «عیسای ناصری» ظاهر شد که در آن رابرت پاول نقش حضرت عیسی، آن بنکرافت نقش مریم مجدلیه و ارنست بورگناین نقش کورنلیوس فرمانده را بازی می کردند. او در فیلم همسرش پاسکواله اسکوئیتیری به نام «فرماندۀ آهنین» بازی کرد؛ فیلم داستان چزاره موری (جولیانو جما) یک فرماندۀ ارشد ایتالیایی را بازگو می کند که در دورۀ فاشیست و قبل از آن به "فرماندۀ آهنین" مشهور بود. در سال 1978، در تریلر سیاسی «خداحافظ و آمین» به کارگردانی دامیانو دامیانی ظاهر شد و در «کورلئونه» به کارگردانی اسکوئیتیری بار دیگر با جما همبازی شد.
پس از بازی در «اسلحه»، فیلم دیگری از اسکوئیتیری در 1978، در فیلم جنگی ماجراجویی «فرار به آتن» (1979) به کارگردانی جورج پی. کوزماتوس نقش روبروی تلی ساوالاس را بازی کرد. این فیلم که در جزیرۀ رودس یونان فیلمبرداری شد، موفقیت زیادی به دست نیاورد.
در سال 1980، بعد از نقش کوچکی در «سمندر» فیلم پیتر زینر با بازی فرانکو نرو، آنتونی کوئین و کریستوفر لی، در فیلم جنگی «پوست» به کارگردانی لیلیانا کاوانی بار دیگر در کنار مارچللو ماسترویانی و برت لنکستر قرار گرفت. «پوست» به جشنوارۀ فیلم کن 1981 راه یافت. در سال 1982، در فیلم ماجراجویی «فیتزکارالدو» به کارگردانی ورنر هرتسوک ظاهر شد. این فیلم در برزیل و پرو فیلمبرداری شد و بسیار تحسین شد.
در 1983، کاردیناله در سریال کوتاه «پرنسس دِیزی» به کارگردانی وارث حسین بازی کرد و در فیلم جنایی ماجراجویی فرانسوی-کانادایی «گردن کلفت» با لینو ونتورا و برنار ژیرودو همبازی شد. در 1984، در اقتباس سینم ایی مارکو بللوکیو از «هنری چهارم» نمایشنامۀ لوئیجی پیراندللو به همین نام، نقش مقابل مارچللو ماسترویانی را بازی کرد. این فیلم به جشنوارۀ فیلم کن سال 1984 راه پیدا کرد. «کلارِتا» (1984) به کارگردانی اسکوئیتیری و با بازی کاردیناله و جما در بخش مسابقۀ چهل و یکمین جشنوارۀ بین المللی فیلم ونیز به نمایش درآمد. بازی خوب کاردیناله در نقش کلارتا بتاچی روبان نقره ای بهترین بازیگر زن را نصیب او کرد. در سال 1985، در فیلم «زن شگفت انگیز» به کارگردانی آلبرتو بِویلاکوآ، در مقابل بن گاتزارا و لینا ساستری ظاهر شد. این فیلم نیز به بخش مسابقۀ جشنوارۀ بین المللی فیلم ونیز سال 1985 راه یافت.
در 1986، به بازی در دو فیلم تلویزیونی پرداخت. در «تاریخ» به کارگردانی کومنچینی با اقتباس از رمان السا مورانته، نقش بیوه ای را بازی کرد که در دوران جنگ جهانی دوم پسر خود را بزرگ می کند. در سریال کوتاه همسرش «شامۀ سگ»، انریکو لانچا و روبرتو پوپی او را به خاطر دادن "رنگ لطیف کمدی" به بازی اش ستایش کردند. در 1987، او در مقابل پیتر کایوتی، گرتا اسکاکی و جیمی لی کرتیس در «مرد عاشق» اولین فیلم انگلیسی زبان دیان کوریس فرانسوی، بازی کرد. این فیل به جشنوارۀ فیلم کن 1987 راه یافت.
بازی کاردیناله در نقش مادر مبتلا به سرطان اسکاکی از سوی منتقدان تحسین شد. بعد از بازی در کمدی «آبی الکتریکی» (1988)، در فیلم دو قسمتی «انقلاب فرانسه» (1989) نقش یولاند دو پولارستون، دوست مورد اعتماد ملکه مری آنتوانت را بر عهده گرفت. این فیلم 360 دقیقه ای روبر انریکو و ریچارد تی. هفران، کاری بین المللی بود که به مناسبت دویست سالگی انقلاب فرانسه ساخته شد و در آن بازیگرانی مانند کلوس ماریا براندوئر، جین سیمور و پیتر اوستینوف بازی می کردند.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#5
 
[عکس: 1611109_624.jpg]
در سال 1990، کاردیناله نقش روبروی برونو کرمر را در «عمل دردناک» به کارگردانی کریستالدی بازی کرد و سپس در «نبرد سه پادشاه»، محصول مشترک ایتالیا و شوروی که در مراکش فیلمبرداری می شد، ظاهر شد. در 1991، در کنار ریچارد بِری و عمر شریف در «مادر» هانری ورنوی نقش اصلی را بر عهده گرفت؛ این فیلم دربارۀ تلاش های خانواده ای ارمنی است که بعد از نسل کشی ارمنستان در 1915، از ترکیه به مارسی فرانسه مهاجرت می کنند. فیلم به اندازه ای موفق بود که ورنوی سال بعد دنباله ای با همان بازیگران بر آن ساخت به نام «خیابان پارادی، پلاک 588». منتقدان بازی کاردیناله را در نقش مادر خانواده ستایش کردند.
در سال 1993، کاردیناله به همراه رومن پولانسکی، رابرت دنیرو و استیون اسپیلبرگ، جایزۀ شیر طلایی یک عمر دستاورد جشنوارۀ فیلم ونیز را به دست آورد. در سی امین سالگرد فیلم «پلنگ صورتی»، فیلم «پسر پلنگ صورتی» ساخته شد و کاردیناله نیز موافقت کرد با بلیک ادواردز، هربرت لوم و برت کووک همکاری کند. این آخرین فیلم ادواردز از نظر تجاری و انتقادی شکست خورد. در 1994، کاردیناله در «فقط به آن فکر می کنند» به کارگردانی شارلوت دوبروی بازی کرد و سال بعد از آن در سریال تلویزیونی فرانسوی «07-10 : مورد زئوس» ظاهر شد.
در سال 1997، در سریال درام تلویزیونی بریتانیایی-ایتالیایی «نوسترومو»، به کارگردانی الستر رید بازی کرد که اقتباسی از داستان حماسی جوزف کنراد دربارۀ تحول سیاسی، حرص و آز و روابط عاشقانه در آغاز قرن بیستم در آمریکای جنوبی بود. کاردیناله و بازیگران دیگر این سریال نامزد دریافت جایزۀ آلما برای بازیگران برجستۀ فیلم یا سریال تلویزیونی لاتین شدند. سپس در فیلم فرانسوی «زیر پای زنان» بازی کرد. در 1998، در فیلم فرانسوی «ثروتمند، زیبا و غیره» نقش مادر لولا نیمارک را داشت، او بارونسی ثروتمند بود که هتل خود را به دخترش می سپارد تا در غیاب او از آن مراقبت کند. سال بعد، در فیلم تاریخی کریستالدی به نام «به آنها راهزن می گویند»، او نقش زن دهقان و مادر دو فرزند را بازی کرد که در دوران گاریبالدی عضو ارتش کارمینه کروکو هستند.
در سال 2000، کاردیناله کار در تئاتر را با حضور در نمایش «دختر ونیزی» به کارگردانی مائوریتسیو اسکاپارو در پاریس شروع کرد. همچنین در فیلم تلویزیونی «الیزابت- همۀ آنها فرزندان ما هستند» به کارگردانی همسرش بازی کرد. دو سال بعد، در تئاتر «مرا چگونه می خواهی» نوشتۀ لوئیجی پیراندللو به کارگردانی اسکوئیتیری به اجرا پرداخت. در تریلر «و حالا ... خانم ها و آقایان» به کارگردانی کلود للوش، در مقابل جرمی آیرنز نقش یک "کنتس پژمرده" (به گفتۀ راجر ایبرت) را بازی کرد. این فیلم در جشنورۀ فیلم کن 2002 در خارج از بخش مسابقه به نمایش درآمد و نقدهای متضادی دریافت کرد.
در سال 2005، کاردیناله در نمایش «پرندۀ شیرین جوانی» تنسی ویلیامز به کارگردانی فیلیپ آدریان و در فصل 2007-2006 نیز در «با غ وحش شیشه ای» نمایشنامۀ دیگری از تنسی ویلیامز به کارگردانی آندره‌آ لیبروویچی در نقش آماندا بازی کرد. در سال 2007، در کمدی «یک نامزد کم خرج پیدا کن» به کارگردانی آلین ایسرمن بازی کرد. در 2008، در فیلم تحسین شدۀ «رشته» نقش یک مادر تونسی را بازی کرد. در سال 2010، کاردیناله برای بازی در نقش زن سالخوردۀ ایتالیایی که یک دانشجوی مبادله ای ترکیه ای را به خانۀ خود راه می دهد، در چهل و هفتمین جشنوارۀ بین المللی فیلم پرتقال طلایی آنتالیا برندۀ جایزۀ بهترین بازیگر زن شد. فیلم ایتالیایی-ترکیه ای «سینیورا انریکا» در دو شهر استانبول و ریمیمی فیلمبرداری شد.
در سال 2012، کاردیناله در «ژِبو و سایه» آخرین فیلم کارگردان پرتغالی مانوئل دولیویرا با ژن مورو و مایکل لانسدیل همبازی شد. این فیلم تحسین منتقدان را برانگیخت و در شصت و نهمین جشنوارۀ فیلم ونیز به نمایش درآمد. هالیوود ریپورتر آن را با عبارت "اجتماعی از بازیگران باشکوه قدیمی که بازماندۀ شخصیت های نمایشی هستند"، توصیف کرد. در سال 2013، در کنار بازیگرانی مثل پاتریشیا بلک و کلوئی کونیا در «جوی دو وی.» ساختۀ نادیا زولد بازی کرد و در درام جنگی «کوهستان خاموش» به کارگردانی ارنست گوسنر، داستان عاشقانه ای که در زمان شروع جنگ جهانی اول بین ایتالیا و اتریش-مجارستان در کوه های دولومیت می گذرد، ظاهر شد. گوسنر او را "روحی فوق العاده در صحنۀ فیلم" توصیف کرد که "داستان هایی افسانه ای" دربارۀ مارچللو ماسترویانی برای گروه تعریف می کرد.
در سال 2014، وی در درام تاریخی بریتانیایی «اِفی گری» نوشتۀ اما تامپسن که نقش اصلی را داکوتا فنینگ بازی می کرد، نقش یک «ملازم دلپذیر ایتالیایی» را ایفا کرد. او در گفتگویی که در مورد این فیلم با او به عمل آمد، گفت: «من هنوز دارم کار می کنم، تا الان شده 142 فیلم. معمولاً مردم وقتی پیر می شوند دیگر کار نمی کنند، اما من هنوز کار می کنم و این خوب است... خیلی خوش شانس بوده ام که کارگردان های معرکۀ زیادی مثل فللینی، ویسکونتی، بلیک ادواردز و خیلی های دیگر با من کار کردند ...». وی در سال 2015، در کمدی رمانتیک آمریکایی «همۀ راه ها به رم ختم می شوند» نقش مادر سارا جسیکار پارکر را بازی کرد.
کلودیا کاردیناله در 1958 با فرانکو کریستالدی اشنا شد و در 1966 با او ازدواج کرد. آنها در سال 1975 از هم طلاق گرفتند. او از سال 1975 با فیلمساز ایتالیایی، پاسکواله اسکوئیتیری، زندگی می کرد. اسکوئیتیری در 18 فوریۀ 2017 در سن 78 سالگی درگذشت. آنها دختری به نام کلودیا دارند. وی به زبان های سیسیلی، عربی، فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی و اسپانیایی صحبت می کند. او ساکن پاریس است و از مارس سال 2000 سفیر حسن نیت یونسکو برای دفاع از حقوق زنان و از سال 2006 سفیر حسن نیت یونسکو برای روز جهانی آب بوده است.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#6
 
[عکس: 1611107_395.jpg]
حقایقی درباره کلودیا کاردیناله که شاید ندانید:
1. از ویژگی های ظاهری کاردیناله می توان به قد 168 سانتیمتری، موهای تیره، چشم های درشت قهوه ای، پیکر پر و زیبا و صدای عمیق دلفریبش اشاره کرد.
2. کاردیناله دو فرزند دارد: پاتریتزیو که وقتی وی 17 ساله بود به دنیا آمد و همسر سابقش، فرانکو کریستالدی آن را به فرزندی پذیرفت. از مشخصات پدر بیولوژیک بچه اطلاعی در دست نیست. کلودیا فرزند دوم کاردیناله نیز از پاسکواله اسکوئیتیری است.
3. وی قراردادی امضا کرده بود که در آن قید شده بود حق ندارد موهایش را کوتاه کند، ازدواج کند یا وزن اضافه کند. به همین دلیل، به همه می گفت که فرزند تازه متولد شده اش، برادر کوچکش است. وی واقعیت را حتی از پسرش تا 19 سالگی او پنهان کرد.
4. در سال 1993، از اعضای هیئت داوران جشنواره فیلم کن بود.
5. با آنکه شریک زندگی اش در رم زندگی می کرد، پاریس را خانه اش می خواند، زیرا در فرانسه بسیار محبوب بود.
6. از سال 1999 تابحال سفیر حسن نیت یونسکو برای دفاع از حقوق زنان است.
7. به گزارشگری گفته بود که برای پیش غذا خاویار را ترجیح می دهد، لابستر و صدف خوراکی را در میان غذاهای دریایی بیشتر دوست دارد و عاشق استیک الا فیورنتینا است.
8. دوست دارد با حروف اول اسم و فامیلش یعنی سی سی صدایش کنند.
9. در کودکی وقتی در شمال آفریقا زندگی می کرد دوست داشت معلم شود.
10. با آنکه پدرش کارگر راه آهن و اصالتاً ایتالیایی بود، به خاطر مادر فرانسوی اش، با زبان فرانسه بزرگ شد.
11. مدتهای طولانی به عنوان یکی از بزرگترین زیبارویان کل دنیا شناخته می شد و در 25 کشور دنیا تصویرش روی جلد بیش از 900 مجله چاپ شده است.
12. کنراد ال. هال، تصویربردار مشهور، او را «رویای هر فیلمبردار» توصیف کرده بود و از عبارت "کامل ترین تکه از طبیعت" در توصیف او استفاده کرده بود و گفته بود: «در تصویربرداری از او اشتباهات زیادی نخواهید داشت».
13. او و بریژیت باردو، دیگر نماد جذابیت زنانه در سال های دور، دوستان صمیمی هستند.
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:
#7
نقل قول های شخصی:
- «هرگز حس نکردم که برای بازیگر بودن به رسوایی و جنجال راه انداختن نیاز دارم. هرگز در هیچ فیلمی خودم را برهنه نشان ندادم. رمزآلود بودن بسیار مهم است.»
- «اگر انگلیسی نباشید، خارجی هستید، پس حتماً جذاب هستید. این یک کلیشه قدیمی بریتانیایی است.»
- (درباره بازیگری): «برای آنکه بتوانید این حرفه را انجام دهید، باید بسیار قوی باشید، در غیر این صورت شخصیت تان و هویت تان را از دست می دهید. نمی دانید که هستید. این شگفت انگیز است، زیرا من نه تنها زندگی خودم، بلکه هزاران زندگی دیگر را نیز زندگی کردم.»
- «تا قبل از 18 سالگی حتی یک کلمه ایتالیایی بلد نبودم. برای اولین فیلم ایتالیایی ام، صدایم را دوبله کردند.»
- «لوکینو ویسکونتی می خواست موهای تیره داشته باشم، در حالی که برای فدریکو فللینی باید بلوند می بودم. آن زمان موهای بلندی داشتم و برای هر یک از اینها باید موهایم را رنگ می کردم. این دو نفر کارگردانان کاملاً متفاوتی بودند و فکر می کنم تقریباً از هم متنفر بودند.»
اینجا همه ی برادران قابیلند
با وسوسه های ناتنی فامیلند
از ترس خیانت به رفاقت،ای عشق
اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند...
پاسخ
سپاس شده توسط:


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بازیگران درخشان تاریخ [color=#ff0000]سینم[/color] ا: ناتالی پورتمن taranomi 2 322 ۲۶-۰۳-۹۷، ۰۱:۵۰ ق.ظ
آخرین ارسال: admin
  بازیگران درخشان تاریخ [color=#ff0000]سینم[/color] ا : گری کوپر taranomi 10 535 ۱۱-۰۱-۹۷، ۱۱:۱۷ ب.ظ
آخرین ارسال: taranomi
  بازیگران درخشان تاریخ [color=#ff0000]سینم[/color] ا : هنری فوندا صنم بانو 7 479 ۰۱-۰۱-۹۷، ۰۷:۱۸ ب.ظ
آخرین ارسال: صنم بانو

چه کسانی از این موضوع دیدن کرده اند
1 کاربر که از این موضوع دیدن کرده اند:
صنم بانو (۰۳-۰۱-۹۷, ۱۱:۵۷ ب.ظ)

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان